بهزیستی اعلام کرده که مخارج درمانی را خودمان پرداخت کنیم و برایشان فاکتور ببریم اما ماجرا اینجاست که من توان پرداخت هزینهها را ندارم که بخواهم فاکتور ببرم، به علاوه هزینههای ایاب و ذهاب هم زیاد است. گاهی من و مادرم ناچار میشویم مدتها پیاده برویم تا هزینه زیادی نکنیم».
شفا آنلاین>اجتماعی>شاعر است، در رشته الهیات، علوم قرآن و حدیث خوانده، بیکار است و امروز در سن 38 سالگی در هراس از آیندهای است که بهتزده درمیان سایههایی مبهم به انتظار او نشسته است.
به گزارش
شفا آنلاین:
پرستو از لحظه تولد از بیماری آرپی (بیماری مرتبط با شبکیه چشم) رنج برده و تنها ۳ درصد بینایی دارد او تنها توان تشخیص سایه اشیا را دارد آن هم در نور بسیار شدید.
« دخترعمهام هم همین بیماری را دارد، والدینم دخترعمو و پسرعمو بودند، دکترا گفتن اونها ژن مغلوب
داشتند که به من دادند». اینها را پرستو میگوید.
وی متولد الیگودرز است و از سال ۹۲ به دلیل برخی مسائل ناچار میشود به همراه مادرش به ملارد مهاجرت کند. تحت پوشش بهزیستی ملارد قرار دارد و ماهیانه ۵۳ هزار تومان مستمری میگیرد و دیگر هیچ.
او میگوید:« بهزیستی اعلام کرده که مخارج درمانی را خودمان پرداخت کنیم و برایشان فاکتور ببریم اما ماجرا اینجاست که من توان پرداخت هزینهها را ندارم که بخواهم فاکتور ببرم، به علاوه هزینههای ایاب و ذهاب هم زیاد است. گاهی من و مادرم ناچار میشویم مدتها پیاده برویم تا هزینه زیادی نکنیم».
به توصیه پزشکان پرستو باید هر ۶ ماه یکبار ویزیت شود تا به نابینایی مطلق نرسد این درحالی است که از ۳ سال پیش به دلیل بالا بودن هزینهها نتوانسته به پزشک مراجعه کند، او بعد از چند سال با پول قرضی موفق به خرید عینک شده اما بهزیستی فاکتور این عینک ۳۰۰ هزار تومانی را تا کنون پرداخت نکرده و او همچنان زیربار قرض مانده است.
زندگی سالم حق من است
بر اساس این گزارش، برای پرستو تمام سختی زندگی از سال ۸۰ شروع شد که پدر از دنیا رفت و به تدریج شرایط زندگیشان سخت و سختتر شد، به گونهای که امروز تنها منبع درآمد او و مادرش یارانهدولتی، و ۴۰۰ هزار تومانی است که مستاجر مغازه کوچکشان در الیگودرز به آنها میدهد.
مادر قالیباف است و چند سالی است که تحت پوشش بیمه قالیبافی قرار دارند، برای این بیمه باید هر ۳ ماه یکبار مبلغ ۲۰۰ هزار تومان بپردازند و از آنجا که امروز مادر به دلیل مشکلات جسمی توانایی بافتن قالی را ندارد پرداخت این مبلغ برای آنها بسیار سخت شده است.
آنها امروز در خانه دایی زندگی میکنند اما چند وقت دیگر قرار است خانه فروخته شود و دو زن بیپناه خواهند ماند. پرستو با سختی زیاد و با کمک وامی که از بهزیستی و وزارت راه گرفت، چند سال پیش موفق شد در الیگودرز برای خرید مسکن مهر ثبت نام کند. امروز خانه بدون پکیج و کابینت و امکانات دیگر آماده تحویل است اما این زن جوان توانایی تحویل گرفتن آن را ندارد چرا که نمیتواند اقساط وام ۴۰ میلیون تومانی خانه را پرداخت کند. اگر خانه را بفروشد هم مبلغ زیادی دستش را نمیگیرد.
پرستو بیش از هرچیز نگران آینده است، تصویری هولناک از روزهای نبود مادر، مادری که امروز عصای دست و فروغ چشمان اوست به قول خودش«هیچ جا بدون کمک مادر نمیتونم برم، هزینه آژانس هم که خیلی زیاد است، اگر خدای نکرده یه روز مادرم نباشه من هیچم هیچ».
او مهارتی به جز شاعری و دانستن علوم قران ندارد زیرا توان پرداخت هزینه بر ای یادگیری مهارتی خاص را نداشته است با این حال برای پیدا کردن کار به ارگانهای زیادی از جمله وزارت کار سر زده تا بتواند معاش خود و مادرش را تامین کند اما هیچیک از آنها پیشنهادی برای مهارتآموزی به وی نداشتهاند. او کار میخواهد تا بتواند اقساط خانه را پرداخته کرده و فردای نبود مادر سربار خواهرها و برادرهایش نباشد.
پرستو میگوید:« ما افراد کمبینا ناچاریم برای دیدن اشیا ازلامپهایی با ولتاژ بالا استفاده کنیم تا به در و دیوار نخوریم و هزینه برق برای ما سرسامآور میشود برای پرداخت همه این هزینهها و ادامه درمان چشمانم به کار نیاز دارم».
او از من میخواهد به مسئولان بگویم که زندگی سالم به عنوان یک زن که دچارکمتوانی نیز هست ،آن هم در جامعهای چنین پرچالش حق او است .
به راستی با ادامه روند فعلی سرنوشت پرستو و پرستوها که نه کار دارند و نه شرایط مالی مناسب و نه از سلامت کامل برخوردارند چه خواهد شد.
امروز در جامعه ما بیش از ۵ میلیون معلول زندگی میکنند اما نه تصویب کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت و نه قانون جامع حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت هیچیک نتوانستهاند به بهبود وضع این گروه از جامعه کمک کنند و تنها یکبار در سال به آنها توجه شده و مسئولان مربوطه در نشستهای پرطمطراق خبری به ارائه آمار و ارقام در خصوص خدمات ارائه شده به این افراد میپردازند حال آنکه حقایق موجود در جامعه خبر از اوضاع دیگری دارد.
بهتر است مسئولان محترم به یاد داشته باشند که اوضاع معلولان با حرف و شعار بهبود نخواهد یافت و باید تمام شعارها به مرحله اجرا برسد تا سنگی از پیش پایی کمتوان برداشته شود. زیرا به قول پرستو داشتن زندگی سالم و استاندارد حق تک تک انسانها از جمله معلولان است.طبنا