زمانی که فرد تجربه کافی در روابط متعهد نداشته باشد یا اینکه به خوبی نداند کارهایش میتواند نتایج اجتنابناپذیری (مثل ناراحت کردن همسر) داشته باشد، پیش خود فکر میکند لابد داشتن رابطه زناشویی اشکالی ندارد و همسرداری را میتوان مانند پوشیدن یا نپوشیدن کاپشن دانست.
شفا آنلاین: چرا مردان به همسرشان خیانت میکنند؟ و چرا حتی موقعی که کار از کار گذشته، یا طعم تلخ تجربه طلاق، قطع رابطه با والدین، از دست دادن جایگاه اجتماعی<social position> و چیزهای مشابه را چشیدهاند، به خیانت کردن ادامه میدهند؟
به گزارش
شفا آنلاین:دکتر فرشاد نجفیپور، روانشناس و عضو هیات علمی دانشگاه به 12 موردی که تصمیم بر خیانت بستگی به آنها دارد و در واقع هر چیز محرکی میتواند نقش بسزایی در خیانتکردن یک مرد داشته باشد، اشاره کرد.
عدم بلوغ:
زمانی که فرد تجربه کافی در روابط متعهد نداشته باشد یا اینکه به خوبی نداند کارهایش میتواند نتایج اجتنابناپذیری (مثل ناراحت کردن همسر) داشته باشد، پیش خود فکر میکند لابد داشتن رابطه زناشویی اشکالی ندارد و همسرداری را میتوان مانند پوشیدن یا نپوشیدن کاپشن دانست. تسلسل: اعتیاد به مشروبات الکلی یا موادمخدر ممکن است منجر به اختلال در قدرت تصمیمگیری و درنهایت تصمیمات تاسفباری در مردان شود. و اگر مردی مثلا یک معتاد جنسی باشد، مجبور است با غوطهور شدن در تخیلات جنسی و رفتاری، از زندگی دور بوده و خود را ارضا کند.
ضعف عزت نفس: یکی از عمدهترین دلایل خیانت مردان «بحران میانسالی» است. در این دوره ممکن است او احساس کند خیلی پیر شده، به اندزه کافی خوشتیپ، ثروتمند یا باهوش نیست. بنابراین برای اینکه خود را ارضا کند، با اشتیاق بیش از اندازه میل به رابطه، خود به دنبال جلب توجه دیگران، به جای همسرش میرود که با این کار احساس خواستنی شدن، یا باارزش بودن را در خود داشته باشد.
عدم تمایل به ادامه زندگی مشترک! (حالت اول): ممکن است مردی درصدد قطع رابطه باشد اما به جای اینکه مستقیم به زوجش بگوید که ناراحت است و میخواهد تمامش کند، به او خیانت کرده و کار را خراب کند.
اما در (حالت دوم): قصد قطع رابطه دارد اما نه تا موقعی که شخص دوم نیامده است. پس مقدمات رابطه بعدی را در حالی که هنوز رابطه اولی سر جایش است، میچیند تا سپس برای جدایی اقدام کند.
کمبود روابط اجتماعی: ممکن است مردی نیاز بر حمایت دوستانه از طرف مردان دیگر را دستکم گرفته و به جای آن، انتظار برآورده شدن این نیاز احساسی و اجتماعی را در مخاطب خاص خود ببیند اما اگر این اتفاق نیفتد، به دنبال کس دیگری خواهد رفت.
عدم تشخیص ازدواج از علاقه: برخی از مردان ممکن است فرق بین عشق و ازدواج را به خوبی نفهمند و در تشخیص عشق مشکل داشته باشند. همچنین در فهم اینکه عشق آتشین موقتی جای خود را به رابطه کم شدتتر و با معنیتر و پایدارتری خواهد داد ناکام بمانند و دست به خیانت بزنند.
مشکلات کودکی: گاها این امکان وجود دارد که فرد مشکلات حلنشده کودکی - اعم از نادیده گرفته شدن، سوءاستفاده عاطفی و جنسی- را ناخودآگاه به یادآورده و به آنها واکنش نشان دهد. در چنین شرایطی، زخمهای دوران کودکی طوری در وجودش باقی مانده که نمیتواند کاملا به یک نفر متعهد باشد. حتی امکان دارد که از شور و هیجان انحرافات جنسی برای التیام کاستیهای طولانی و رفع نشده کودکی استفاده کند.
خودخواهی: ممکن است مردی فقط و فقط به فکر خودش باشد و تا زمانی که چیزی را که میخواهد به دست آورد، میتواند بدون هیچ احساس پشیمانی دروغ گفته و پنهانکاری کند. شاید هم هرگز نخواهد یک همسر داشته باشد و به جای آن، تعهد تکهمسری را فدای روابطش کند.
استثنایی بودن: احتمال خیانت در مردانی که احساس میکنند که شخصی متفاوت بوده و لایق چیزهای استثنایی هستند که دیگران نیستند، بیشتر است. آنها اصلا قواعد معمول را رعایت نمیکنند و هر موقع که دلشان بخواهد میتوانند دست به خیانت بزنند.
وسوسه: در یکسری موارد وسوسه، زمینه خیانت را فراهم میکند و با آنکه تا به حال فرد حتی به فکر خیانت کردن هم نیفتاده است، وقتی زمانی فرا برسد که فرصت با پای خودش آمده، بدون اینکه حتی به پیامدهای بعدش فکر کند، شاید دست به خیانت بزند.
انتظارات بیهوده: یکسری از مردان فکر میکنند که همسرشان حتما باید تمام نیازها و خواستههای جنسی و عاطفی را در هر شرایطی، بدون دانستن اینکه چه احساسی در لحظه دارد، برآورده کند. او نمیفهمد همسرش هم کارهایی دارد و همیشه نیازها و تفکرات شریک زندگیاش معطوف به او نیست. با این حال وقتی به خواستههایش نرسد، دست به خیانت میزند.
حس انتقامجویی: گاهی مردی برای تلافی کردن دست به خیانت میزند. چون از وضعیت همسرش راضی نبوده و میخواهد اذیتش کند. در این حالت، خیانت نیت آشکار شدن داشته و شوهر هیچ انگیزهای برای دروغ گفتن و پنهانکاری ندارد و حتما میخواهد همسرش در این مورد بداند.
اکثریت مردها هیچ هدف خاصی برای خیانت کردن ندارند
اکثریت مردها هیچ هدف خاصی برای خیانت کردن ندارند. گاهی اوقات دلیل خیانت یک فرد به مرور زمان و با تغییر شرایط زندگیاش بروز میکند. اگر دلایل را نادیده بگیریم، باید بگوییم که هیچکس مجبور نیست خیانت کند. همیشه گزینههای دیگری هم وجود دارند مثل حل مشکلات زوجین، ورزش، صداقت و سعی در بهبود رابطه، حتی اگر منجر به جدایی و طلاق شود. همیشه امکان نابود نکردن و از دست ندادن شرافت و زندگیای که زوجها با هم به پا کردهاند وجود دارد. با این حال، دانستن هدف خیانت برای عدم تکرار این اشتباه میتواند مفید باشد.سلامانه