تاریخ موسیقیدرمانی: از روزهای آغازین تمدن بشری از موسیقی برای بهبود بدن و روان و برای بیان چیزهایی استفاده می شد که بیان آنها از طریق کلمات سخت بودند.
شفا آنلاین:تاریخ
موسیقیدرمانی: از روزهای آغازین تمدن بشری از موسیقی برای بهبود بدن و
روان و برای بیان چیزهایی استفاده می شد که بیان آنها از طریق کلمات سخت
بودند
به گزارش
شفا آنلاین:فیلسوفهای یونان باستان از موسیقی برای اهداف درمانی استفاده
میکردند.به بیمارهای مبتلابه جنون گفته میشد که به ملودیهای آرامشبخش
فلوت گوش دهند و به بیماران مبتلابه افسردگی تجویز میشد که به صدای
دولسیمر گوش دهند.در یونان باستان،در مراکز سلامتی علاوه بر پزشکها
موسیقیدانها نیز حضور داشتند.در حقیقت،گفته میشود که در سال 600 قبل از
میلاد در شهر اسپارتا از موسیقی برای درمان افرادی استفاده میشود که
مبتلابه طاعون بودند.
موسیقیدرمانی
مدرن در دهه 1940 یعنی پس از جنگ جهانی دوم آغاز گشت.هزاران سرباز مبتلابه
اختلال استرس پس از سانحه در آسایشگاه بستری شدند و قادر به انجام کاری در
جامعه نبودند.موسیقیدانهای جامعه در بیمارستانهای مخصوص کهنه سربازها
حاضر میشدند تا برای افرادی که از آسیب هیجانی و فیزیکی رنج میبردند
موسیقی بنوازند.پرستارها و پزشکها با واکنش مثبت فیزیکی و هیجانی بیمارها
مواجه شدند و دیدند که ترانهها و سرودها چگونه باعث بهبود بیمارها شدند و
به همین دلیل استخدام موسیقیدانها در بیمارستانها آغاز گشت.
در سال 1950 ،انجمن ملی موسیقی درمان
(Nationa- Associatio- for Music Therapy; NAMT)
دایر
گشت. هدف این انجمن تدوین معیارهای آموزشی جهانی و نیازهای آموزش بالینی
برای موسیقیدرمانگرها و همچنین انجام تحقیقات درزمینه موسیقیدرمانی
است.انجمن موسیقیدرمانی آمریکا
(America- Music Therapy Association; AMTA)
در سال 1998 و با ادغام انجمن ملی موسیقی درمان و انجمن آمریکایی موسیقیدرمانی
(America-
Associatio- for Music Therapy ;AAMT) شکل گرفت.امروزه،انجمن
موسیقیدرمانی آمریکا یا AMTA بزرگترین انجمن موسیقیدرمانی جهان است که
به بیش از 5000 موسیقیدرمانگر در 30 کشور مختلف جهان خدمات میدهد.این
انجمن با انتشاراتها و دو مجله تحقیقی که دارد موسیقیدرمانی را ترویج
میدهد.
یک
درمان سند محور: انجمن موسیقیدرمانی آمریکا در صفحه اینترنتی مخصوص خود
راجع به موسیقی و سلامت روان به بیش از 12 تحقیق اشارهکرده است که
نشاندهنده مزیتهای موسیقیدرمانی برای افراد مبتلابه افسردگی و اضطراب
هستند.از میان مزیتهای موسیقیدرمانی که در این مقالات علمی اشارهشده
است میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
• کاهش تنش عضلانی
• افزایش عزتنفس
• کاهش اضطراب
• افزایش روابط بین فردی
• افزایش انگیزه
• تخلیه هیجانی سالم و موفق
در
سال 2011 محققان فنلاندی تحقیقی را در ژورنال British Journa- of
Psychiatry به چاپ رساندند که در آن 79 فرد 18 تا 50 ساله که مبتلابه
افسردگی بودند مورد ارزیابی قرار گرفتند.46 نفر از این افراد مراقبت
استاندارد دریافت کردند.این مراقبت استاندارد که بر اساس معیارهای اداره
مرکزی مراقبت از سلامتی فنلاند بود شامل 5 تا 6 جلسه روانپزشکی ،قرصهای
ضدافسردگی و مشاوره روانپزشکی بود.
33
شرکتکننده دیگر نیز همین درمان استاندارد را دریافت کردند،اما این
شرکتکنندهها علاوه بر این درمان در 20 جلسه موسیقیدرمانی شرکت کردند که
هر هفته دو بار و هر بار به مدت 60 دقیقه برگزار میشد.این جلسه با توجه
به انتخاب یک آلت موسیقی خاص برگزار میشد.هم موسیقیدرمانگر و هم
شرکتکنندهها آلت موسیقی مشابهی داشتند و تمام بداههنوازیهای
شرکتکنندهها ضبط میشد تا بیشتر مورد پردازش و بحث قرار بگیرند.
نمرههای
افسردگی این افراد در آغاز تحقیق،در ماه سوم پس از مداخله موسیقایی و پس
از شش ماه از مداخله موسیقایی اندازه گرفته شد.پس از گذشت سه ماه از مداخله
موسیقایی افرادی که علاوه بر مراقبت استاندارد موسیقیدرمانی را نیز
دریافت کرده بودند در مقایسه با شرکتکنندههایی که تنها مراقب استاندارد
را دریافت کرده بودند بهبود چشمگیری در علائم افسردگی خود نشان دادند.علاوه
بر این،عملکرد کلی افرادی که موسیقیدرمانی را نیز دریافت کرده بودند بهتر
شد.
موسیقیدرمانی
چگونه کار میکند؟ در موسیقیدرمانی درمانگر از موسیقی برای پرداختن به
نیازهای فیزیکی،عاطفی و اجتماعی یک شخص استفاده میکند.گوش دادن به موسیقی و
خلق موسیقی در یک بافت درمانی این امکان را به اشخاص میدهند که خودشان را
به شیوه غیرکلامی بیان دارند.تاثیر متقابل ملودی،هارمونی و ریتم حسهای یک
شخص را تحریک میکند و با کاهش سرعت تنفس،ضربان قلب و دیگر عملکردهای بدنی
باعث افزایش آرامش فرد میشود.موسیقیدرمانی،مخصوصا وقتیکه با گفتگو
درمانی ترکیب میشود،سطوح هورمون دوپامین را افزایش میدهد که نقشی را در
رفتار پاداش-انگیزه (Reward-motivation) ایفا میکند.نوع موسیقی
استفادهشده در جلسات موسیقیدرمانی معمولا متناسب با نیازهای بیمار
است.مرسوم است که در جلسههای موسیقیدرمانی از ترکیب چندین موسیقی استفاده
شود.
آقای
میشل کرافورد یک روانپزشک است که در همان شماره ژورنال British Journa- of
Psychiatry که محققان فنلاندی تحقیق خود را چاپ کردند سرمقاله جالبی را
چاپ کرد که در آن او به سه دلیل معقول چرایی کارایی موسیقیدرمانی اشاره
کرد.اولین دلیل این است که موسیقی یک حس هدفمندی و لذت به فرد می
دهد—موسیقی یک تجربه زیباییشناختی است که یک بیمار منفعل را به خود متوجه
میکند.دوم اینکه این نوع از درمان بدن را درگیر میکند و افراد را به حرکت
وا می دارد—مشارکت فیزیکی افسردگی را برطرف میکند. و سوم اینکه موسیقی
یکچیز رابطهای است و به افراد کمک میکند با هم ارتباط برقرار کنند یا با
یکدیگر روابط متقابل داشته باشند.ما انسانها بهسختی با دیگران ارتباط
برقرار میکنیم،اما موسیقی امکان برقراری ارتباط را به ما میدهد.
موسیقیدرمانی
فعال یا غیرفعال: موسیقیدرمانی عموما یا فعال یا غیرفعال است.در
موسیقیدرمانی فعال،درمانگر و بیمار با استفاده از یک آلت موسیقی یا با صدا
آهنگ میسازند.بیمار تشویق میشود که افکار و احساسهای خود را در طول
آهنگ ساختن یا تصنیف با درمانگر به اشتراک بگذارد.بهطور ایده آل، در طول
فرایند تصنیف شخص در مورد مشکلات خود بینش یا شناختی را پیدا میکند.در
درمان غیرفعال، بیمار درحالیکه به موسیقی گوش میدهد به تفکر
(مدیتیشن)،طراحی و یا بعضی از فعالیتهای متفکرانه میپردازد.درمان گر و
بیمار میتوانند در مورداحساس ها و خاطراتی با یکدیگر صحبت کنند که موسیقی
به ذهن آنها میآورد.سپید
everydayhealth