کد خبر: ۱۰۵۵۹۲
تاریخ انتشار: ۱۸:۱۰ - ۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۵ - 2016April 23
شفا آناین>روانشناسی>یكی از دغدغه های والدین در رابطه با فرزندانشان، سنین نوجوانی و گذران دوران بلوغ آن ها است اما در برخی از نوجوانان علاوه بر بروز ویژگی های خاص این دوران، نوعی از خشونت دیده می شود كه دغدغه والدین را صد چندان كرده است.
به گزارش شفا آنلاین، دوره نوجوانی یكی از حساس ترین دوره هایی است كه هر یك از افراد آن را تجربه كرده اما به ندرت نحوه گذران این دوره را به یاد می آوریم و فراموشی این دوران سبب می شود تا درك ما از فرزند نوجوان به حداقل رسیده و نتوانیم خود را جای او گذاشته و شرایط و ویژگی های نوجوانی را آن طور كه باید و شاید حس كنیم.
روانشناسان معقتد هستند دوره نوجوانی با توجه به تفاوت های فردی و تأثیر عوامل محیطی و فرهنگی از حدود 11 تا 20 سالگی طول می كشد و دوره انتقال از وابستگی كودكی به استقلال و مسئولیت پذیری جوانی و بزرگسالی است.
همچنین روانشناسان معتقد هستند نوجوان در این دوره با بازنگری و بازسازی ارتباط با والدین، بزرگسالان، جامعه و خود به عنوان یك فرد مستقل روبه است.
رفتار نوجوانان گاهی كودكانه و گاهی همانند بزرگسالان است و در طول این دوره معمولا تعارض بین این دو نقش در نوجوان مشاهده می شود.
«استانلی هال» پدر روانشناسی نوجوانی این دوره را دوره توفان و تنش می نامد و نوجوانی را تولدی تازه دانسته و معتقد است نوجوانی دوره انتقالی مهمی است و نوجوان شور و هیجان فراوانی احساس می كند.
البته در برخی موارد دوره نوجوانی از مرز خود گذشته و تبدیل به خشونت نوجوانی می شود در حالی كه ریشه این خشونت در جایی نهفته است كه حتی والدین از آن آگاهی ندارند.
« مهرداد منصوری» پدر دو نوجوان 13 و 18 ساله است، در رابطه با ارتباط خود با فرزندانش می گوید: این دوره، دوره سركشی است و نیاز است والدین نسبت به دوره نوجوانی و نحوه روبه رو شدن با آن آگاهی كسب كنند.
وی می گوید: از ان جایی كه مطالعات زیادی در این زمینه دارم، خوشبختانه ارتباط خوبی با فرزندان خود برقرار كرده ام و مشكلی در این زمینه ندارم، در واقع به عنوان دوست در كنار آن ها هستم نه صرفا به عنوان پدر در مقابل آن ها به همین دلیل كاملا به من اعتماد داشته و خصوصی ترین مسائل خود را با من در میان می گذارند.
«شهین اوتادی» از دیگر والدینی است كه دارای فرزند نوجوان است اما از ارتباط خود با فرزندانش گله دارد و می گوید: یك پسر 16 ساله دارم كه برای كوچكترین مساله ای در خانه داد و فریاد راه انداخته و گاهی اقدام به شكستن وسائل منزل می كند.
وی اضافه می كند: این در حالی است كه در مدرسه هیچ مشكلی ندارد و مسئولان مدرسه از او راضی هستند اما در خانه خیلی سركش است و پدرش نیز حریف او نمی شود.
این مادر 45 ساله می گوید: نزد روانشناس رفته ام و تمام توصیه های روانشناسی را در خانه اعمال كرده ام ، این توصیه ها تا حدودی جواب داده اما هنوز كافی نیست و از این وضعیت نگران هستم.
والدین با داشتن فرزندان نوجوان و مشاهده خشونت در آن ها نگران می شوند و گاه سر در گم مانده كه چه اقدامی باید انجام دهند اما نكته قابل تامل این است كه روانشناسان همواره توصیه می كنند والدین باید شور و هیجان نوجوانی را تقویت كنند تا نوجوان با اراده و پشتكار به رشد و پیشرفتش ادامه دهد. آنها لازم است از نوجوان حمایت كنند و او را راهنمایی و كمك كنند. نیازهای او را برآورده كنند و با او به صحبت بنشینند و در زمینه اضطراب و تنش ناشی از بلوغ و انتقال به او آرامش و امنیت بدهند تا بتواند به شكل موفقی این دوره را پشت سر بگذارد و به عنوان یك جوان با هدف و برنامه و انگیزه و رغبت و پشتكار به یك عضو اجتماع تبدیل شود و وارد دنیای بزرگسالی شود.
در این دوره نوجوان بین خواسته های متضاد قرار دارد. حالات شادمانی و خنده رویی ناگهان به افسردگی و پریشانی تبدیل می شود. نوجوان احساس غرور می كند. به همان اندازه نیز احساس شرمندگی در او ظاهر می شود. با وجود داشتن دوستان متعدد ممكن است گاهی اوقات خودش را در تنهایی بگذراند. كنجكاوی نوجوان به شدت تحریك می شود و به حل مسایل با آگاهی و علاقه نگاه می كند و تلاش فراوان به خرج می دهد و گاهی نسبت به حل مسایل بی اعتنا می شود.
رفت و برگشت در حالات و رفتار نوجوان به روشنی مشاهده می شود خلاصه این كه نوجوانی یك دوره مهم از زندگی، بعد از كودكی و قبل از بزرگسالی است. فرایند انتقال از كودكی به بزرگسالی دشوار و پركشمكش است. نوجوان از یك سو با سرعت بی سابقه ای بلوغ جسمی و جنسی را طی می كند و از سوی دیگر خانواده و فرهنگ و جامعه از او می خواهند كه مستقل باشد.

**افزایش شهرنشینی و خشونت در نوجوانی
دكتر سعید معدنی عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی تهران مركز در این رابطه می گوید: خشونت همواره در تاریخ وجود داشته و دارد اما در سال های اخیر افزایش شهرنشینی سبب شده تا به نوعی شاهد افزایش جرائم و خشونت در كلان شهرها باشیم.
وی اضافه می كند: به عنوان مثال در 40 سال گذشته اگر جمعیت كلان شهری مثل تهران چهار میلیون نفر بود امروز به حدود 12 میلیون نفر رسیده به همان نسبت میزان جرائم نیز افزایش یافته است.
معدنی علل دیگر بروز خشونت در نوجوانی را فقر و از هم گسیختگی خانوادها عنوان می كند و می گوید: برخی از نوجوانان كه طعم فقر را در خانواده و جامعه احساس كرده اند، دچار خشونت می شوند، زمانی كه با نوجوان در مراكز آموزشی برخورد خوبی صورت نمی گیرد یا مورد آزار و اذیت قرار می گیرد، دچار خشونت می شود و این خشونت را با خود تا زمان بزرگسالی به همراه آورده و با همان خشونت وارد جامعه و دچار بزه اجتماعی می شود.
عضو هیات عامی دانشگاه آزاد اسلامی تهران مركز در رابطه با تاثر بازیهای رایانه ای در نوجوانی و بروز خشونت در آن ها، می گوید: تجربه نشان می دهد تاثیر آن به جرائم ختم نمی شود به عنوان مثال كشور ژاپن كم جرم ترین و در عین حال پیشرفته ترین كشور در زمینه بازیهای رایانه ای است ، نوجوانی دوران حساسی است كه شخصیت اصلی او در این سن شكل می گیرد و هر گونه احساس حقارت و فقر در او تاثیر گذاشته و براساس افكار دوران نوجوانی خود در خصوص این احساسات قضاوت می كند.
معدنی می گوید: به عنوان مثال پدری كه از كودكی فرزند خود را كتك می زند، بعدها این نوجوان به دنبال راهی برای باز كردن عقده های خود می گردد.
وی انحرافات اخلاقی برخی از والدین را در بروز خشونت دوران نوجوانی تاثیر گذار دانسته و اضافه می كند: «محمد بیجه» به عنوان متهم اصلی جنایت پاكدشت هیچ گونه آشنایی با بازی های كامپیوتری و این گونه مسائل نداشته بلكه در یك اتاق 12 متری زندگی كرده و شاهد انحرافات اخلاقی والدین خود بوده است كه نتیجه آن شده هزاران قتل و تجاوز به كودكان.

**خانواده، آغازگر خشونت نرم در نوجوانی
«افشین طباطبایی» پژوهشگر مسایل اجتماعی معقتد است علل و ریشه های مختلفی در بروز خشونت نوجوانی نقش دارد كه مهم ترین علل آن را می توان در خانواده جستجو كرد.
وی ادامه می دهد: ساز و كار خانواده امروزی با 50 سال گذشته متفاوت شده است به گونه ای كه در گذشته نوجوانان به زودی وارد اجتماع شده و به آن ها مسئولیت داده می شد.
طباطبایی اضافه می كند: در خانواده های امروزی نوجوان در كنج خانه نگه داشته می شود تا سلامت و امنیت او حفظ شود از سوی دیگر برای او تبلت، كامپیوتر و سایر امكانات دیگر و انواع كلاس های سرگرمی فراهم می كنیم، غافل از اینكه امكان یادگیری و تجربه مناسابات اجتماعی را از او گرفته ایم.
این پژوهشگر مسائل اجتماعی می گوید: در گذشته كودك و نوجوان در كوچه ها بازی كرده و انرژی خود را تخلیه می كردند و در سن نوجوانی به كار و حرفه ای مشغول می شدند اما اكنون تمام كارها از جمله خرید را پدر و مادر انجام داده و از فرزند خود هیچ گونه انتظاری ندارند در حالی كه با چنین رفتاری، زمینه ساز خشونت نرم بوده ایم.
طباطبایی اضافه می كند: از آن جایی كه نوجوان امروزی مناسابات اجتماعی را یاد نگرفته، به جای كه خواسته اش را منطقی، طلب كند، دست به خشونت و پرخاش زده و خواسته اش را از پدر و مادرش می گیرد.
وی ادامه می دهد: نوجوانی كه درگیر خشونت نرم شده آن هم به این دلیل كه والدین نخواسته اند فرزندانشان تجربیات خود آن ها را تجربه كند كه ای كاش می گذاشتند فرزندان چنین تجربیاتی را تجربه كنند اكنون با تجارب كم كه فرصت دست و پنجه نرم كردن مشكلات را نداشته، احساس مسئولیت پذیری و عزت نفس ندارد، وارد ازدواج و زندگی جدید می شود.
طباطبایی شهرنشینی را از دیگر معضلات و عوامل بروز خشونت در نوجوانان می داند و می گوید: شهرها بزرگ تر شده، امكانات و به تبع آن مسائل ضد اخلاقی نیز بیبشتر شده است اما باز می توان در این شرایطی، امكانی را برای فرزندان خود فراهم كرد كه بتوانند مناسبات اجتماعی را بیاموزند و خودساخته شوند.

همان گونه كه روانشناسان و حتی جامعه شناسان بر آن تاكید داشته و متحده القول هستند این است كه نقش والدین در برخورد با نوجوان بسیار تاثیر گذار است تا نوجوان بتواند دوران بحرانی بلوغ را به سلامت پشت سر بگذارد. عدم درك نوجوان از طرف افراد با صلاحیت ، باعث سوق پیداكردن نوجوان ، به طرف منابع ناصالح می شود و اغلب زیر بنای رفتارهای ناهنجار ‌در بزرگسالی را فراهم می آورد.
احترام به نوجوان، ابراز علاقه و محبت به نوجوان به ترتیبی كه نوجوان خود را شایسته دوست داشتن احساس كند، دركنار او بودن نه درمقابل او،دوست بودن با نوجوان به جای ارباب و دشمن او بودن، ایجاد عزت نفس در نوجوان همواره مورد تاكید روانشناسان نوجوان است.
علاوه بر این دادن شخصیت به نوجوان به ترتیبی كه نوجوان نیاز به نشان دادن خودبه طریق رفتارهای پرخطر و ماجراجویانه نداشته باشد كما اینكه ممكن است مصرف مواد مخدر ازطرف نوجوان به دلیل دستیابی به احساس استقلال از والدین و مخالفت صریح در مقابل معیارهای جامعه و مقابله با اضطراب، گوشه گیری و افسردگی یا پذیرفته شدن از طرف گروه همسال باشد، حائز اهمیت است.
دانش و درك از خصوصیات و شرایط زیستی و فیزیولوژیك بلوغ نوجوان، شناخت مسائل و مشكلات و نحوه برخورد صحیح با آن،
ایجاد اعتماد در نوجوان به ترتیبی كه او والدین و افراد ذیصلاح را مورد اعتمادترین و معتبرترین افراد بداند،راهنمایی و هدایت نوجوان در انتخاب دوستان مناسب، رابطه همدلانه و صمیمانه به جای تمسخر او، ایجاد سرگرمی سازنده درمنزل و خارج از منزل، تشویق برای فعالیت درگروههای همسال ازقبیل فعالیت های ورزشی ،هنری ، درسی و تحصیلی ، تفریحی،‌آموزشی،جلوگیری از خشونت و رفتارهای مخرب ، كنترل انگیزه های رفتارهای ناسالم از دیگر نكاتی است كه روانشناسان به والدین توصیه می كنند تا نوجوانان بدون آسیب این دوره را طی كرده و وارد بزرگسالی شوند.ایرنا
برچسب ها: بلوغ ، افسردگی ، خشونت
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: