کد خبر: ۱۶۴۲۵۰
تاریخ انتشار: ۰۸:۵۷ - ۰۵ شهريور ۱۳۹۶ - 2017August 27
شفاآنلاین :علی ربیعی وزیر تعاون ،کار و رفاه اجتماعی دریادداشتی به مناسبت روز پزشک نوشت :جامعه پزشکی اگر به دنبال تکریم مقام پزشک، و ارتقای جایگاه اجتماعی آن است، باید رویه‌های زیر را دنبال کند.

به گزارش شفاآنلاین دراین یادداشت آمده است :"در ابتدا فرارسیدن زادروز ابن سینا و روز پزشک و همچنین زادروز رازی و روز داروساز را گرامی می‌دارم.
پزشکی از دیرباز در همه جوامع محترم بوده است.


نیاز به پزشکان منشا این احترام است، و البته این احترام سبب فراهم آمدن قدرت و ثروت هم برای پزشکان شده است. اگرچه همه پزشکان به یکسان از این قدرت و ثروت بهره نبرده‌اند. پزشکی هم به‌مثابه هر نظام اجتماعی دیگری، دارای قشربندی اجتماعی است. برخی پزشکان بهره‌مندتر و برخی دیگر کمتر بهره‌مند هستند.

ارتباط پزشکی و سلامت، جایگاهی ویژه و راهبردی به پزشکان در جامعه داده است. اما به گمان من، «پزشکی یک چیز است، و نظام سلامت، درمان و پزشکی چیز دیگری است.» همه ایده من این است که اگر می‌خواهیم پزشکی جایگاه واقعی خود را بیابد و هم‌چون یک خرده‌نظام در خدمت توسعه اجتماعی قرار بگیرد، باید «نظام سلامت، درمان و پزشکی» را تحلیل کنیم و عمیقاً کل‌نگر باشیم. اگر غیر از این رویکرد به پزشکی را داشته باشیم، به همان وضعیتی دچار می‌شویم که امروز در آن هستیم. اما وضع امروز ما چیست؟ این‌هایی که می‌گوییم خلاصه وضعیت امروز ماست:
علی‌رغم دست‌آوردهای ما در زمینه افزایش طول عمر، و برخی دست‌آوردهای دیگر؛ شاخص‌های سلامت جامعه ما در وضعیت مناسبی نیستند. به هر حال شما می‌دانید که سن بیماری‌های قلبی-عروقی، و بسیاری بیماری‌های مزمن بسیار پایین است. نرخ رشد سرطان‌ها بالاست. و کیفیت زندگی در اندازه مناسب نبوده و تکافوی لازم را ندارد. آسیب های اجتماعی ناشی از کاهش سلامت اجتماعی و سلامت روانی روبه افزایش است.امروز رابطه آسیب ها با سلامت روانی واجتماعی بسیارپر نقصانی از رابطه آنها با مقولاتی همچون حاشیه نشینی و فقر می باشد.
شکافی اجتماعی در میزان برخورداری مردم مناطق مختلف از خدمات سلامت و درمان وجود دارد. شکاف مرکز – پیرامون که در توسعه ایران وجود دارد، در بهره‌مندی از خدمات بهداشت و درمان هم وجود دارد.
نظام پزشکی و خدمات درمانی در همه دنیا، در زمره پرهزینه‌ترین خدمات است. بنابراین منابع مالی پایدار برای این عرصه بسیار حیاتی است. مشکل بزرگ نظام درمان ما، نقص در پایداری منابع مالی است.
پایداری منابع مالی نیازمند نظام دقیقی از: خدمات بیمه‌ای، کنترل هزینه‌ها، سطح‌بندی خدمات، خرید راهبردی خدمات، وجود دستورالعمل‌های درمانی دقیق، و چندین عامل دیگر است. ما در تنظیم کردن این عوامل در کنار یکدیگر به نحوی که پایداری را تضمین کنند نقص داریم.
ارائه خدمات درمانی و پزشکی نیازمند مشارکت تیم‌های خدمات درمانی است. پزشکان، پیراپزشکان، پرستاران و ... با هم مشارکت می‌کنند. نظام انگیزشی این گروه‌ها تعیین‌کننده کیفیت ارائه خدمات درمان است. امروز این نظام انگیزشی به دلایلی دچار مشکل است.
پزشکی و درمان مبتنی بر رابطه‌ای انسانی هم هست. وقتی مسائل اشاره شده در بالا را مطرح می‌کنیم، از «پزشک به‌مثابه انسان حرفه‌ای» حرف می‌زنیم. یعنی پزشک برای این‌که موفق باشد، باید ملزومات حرفه‌ای و بوروکراتیک مشخصی را داشته باشد. اما «پزشکی به‌مثابه حرفه انسانی» هم برای موفقیت لازم است. در اصل، هم باید «انسان حرفه‌ای» را تقویت کرد و هم «حرفه انسانی» را در دستور کار داشته باشیم. وضع فعلی ما به گونه‌ای است که «انسان حرفه‌ای» در پزشکی، بیش از «حرفه انسانی» نمود پیدا کرده است. این تنشی که در رابطه پزشک و بیمار پدید آمده، بیشتر ناشی از همین است.
یک ویژگی وضع فعلی ما این است که ناکارآمدی‌های کل نظام سلامت و پزشکی، به رابطه پزشک و بیمار صدمه زده است.
من نمی‌خواهم به همین عوامل بسنده کنم، و ضمن این‌که روز پزشک را گرامی می‌دارم، بگویم که رفتن به سمت پزشکی در خدمت توسعه اجتماعی، ملزوماتی دارد فراتر از آن‌چه درون خود پزشکی به آن پرداخته می‌شود. ایده من، کل‌نگری به نظام سلامت، درمان و پزشکی است.
اگر این کل‌نگری را حل نکنیم، و کژکارکردی‌ها و ناکارآمدی‌ها را جبران نکنیم، با حرف‌های احساسی و عاطفی و شرح زحمات پزشکان، قادر نیستیم جایگاه پزشکی در میان مردم را ارتقا داده و در خدمت توسعه اجتماعی قرار دهیم.
برخی سعی می‌کنند با اتکا به استدلال‌هایی درخصوص زحمات که پزشکان تحمل می‌کنند تا پزشک شوند و شرح سختی‌های کنکور تا آزمون دستیاری و دوره طرح، جایگاه پزشکی را یادآور شوند و مسائل اجتماعی حوزه پزشکی را حل کنند. ذکر مسائلی همچون استرس‌های پزشکان در محل کارشان هم مشکلی را حل نمی‌کند. باید ببینیم چه مشکلی در رابطه پزشکی و جامعه وجود دارد.به نظرم ما نیاز به کمک گفتگوی اجتماعی متکی برزمینه های اجتماعی برای ارتقای سرمایه اجتماعی جامعه پزشکی داریم و ما باید به سمت تقویت اعتماد بین پزشکان و بیماران بطور عملی بیشتر حرکت نمائیم.
جامعه پزشکی اگر به دنبال تکریم مقام پزشک، و ارتقای جایگاه اجتماعی آن است، باید رویه‌های زیر را دنبال کند:
خود جامعه پزشکی، پیشرو و مدافع اولویت دادن به سلامت در مقابل درمان شود. عقب‌ماندگی بخش سلامت نسبت به درمان، و سرمایه‌گذاری اندک در بخش سلامت در مقایسه با درمان، دائم «طرف تقاضای» خدمات درمانی را تقویت می‌کند، و چون طرف عرضه بسیار هزینه‌بردار و تولید خدمات در آن با سرعت کمتری صورت می‌گیرد، در نهایت طرف تقاضا بر عرضه پیشی خواهد گرفت و نارضایتی خلق می‌شود. پی‌آمد این نارضایتی هم به نظام پزشکی ارجاع داده می‌شود.
نظام درمان و پزشکی باید به سمت کنترل هزینه و عقلانی کردن هزینه‌های درمان پیش برود. واقعیتی است که ارائه خدمات پزشکی منافعی کوتاه‌مدت است. افزایش تصاعدی هزینه‌های درمان، بالاخره در نقطه‌ای سبب از کار افتادن تامین مالی در بخش دولتی و خصوصی، و نابودی بیمه‌ها می‌شود. باید جلوی این فاجعه را گرفت.
فشار بربیمه‌ها و نپرداختن به مشکلات ساختاری نظام پزشکی مشکلی از نظام بهداشت و درمان حل نمی‌کند، باعث افزایش پایداری مالی منابع نظام درمان هم نمی‌شود. باید با هم کار کنیم، و ضمن احترام به تفکیک تولید خدمات درمان و تامین مالی، که در همه کشورهای توسعه‌یافته دنیا هم مورد قبول است، مشکلات را حل کنیم.
مشکلات نظام بیمه و تامین مالی، مشکل بیمه ها، به تنهایی نیست. باید به کل سیستم نگاه کنیم و در نظر داشته باشیم که هر خدشه‌ای در یکی از اجزای نظام «سلامت، درمان و پزشکی» اعتماد مردم نسبت به کل این سیستم را از بین می‌برد.
اصل حرف من این است که باید بین «عقلانیت کوتاه‌مدت» و «عقلانیت درازمدت» که منشا توسعه پایدار و توسعه اجتماعی است تفاوت قائل شویم. عقلانیت کوتاه‌مدت می‌گوید ما نهایت فشار را به بیمه‌ها وارد کنیم، و نگران پایداری مالی هم نباشیم. اما عقلانیت بلندمدت به این مساله می‌پردازد که با رویه‌هایی که در پیش می‌گیریم، بقای سیستم را برای مدت درازتری تامین می‌کنیم یا نه. اگر می‌خواهیم پزشکی کشور در موقعیت باثباتی قرار بگیرد، باید تضمین عقلانیت درازمدت در اولویت باشد.
اگر عقلانیت درازمدت در دستور کار قرار گرفت، آن وقت خیلی چیزها بازتعریف می‌شود و منطق بازتعریف نیز تغییر می‌کند. در این چارچوب جدید، مردم، دولت به‌طور کلی، بخش خصوصی درمان، و بخش‌های موثر بر حوزه سلامت باید با هم کار کنند.
من به جرات می‌گویم که ارتقای جایگاه پزشکی در کشور ما، تعامل تعداد زیادی از دستگاه‌ها با بخش خصوصی و جامعه مدنی را نیاز دارد. رسیدن به این کار، یعنی کل‌نگری در زمینه پزشکی، بود.
مقوله سلامت و درمان مسئله ای فرا صنفی ونیز میان بخشی است از جنبه سیستمی نیز تحلیل میان‌رشته‌ای و برنامه‌ریزی میان‌رشته‌ای پزشکی، و تحلیل اقتصاد پزشکی، جامعه‌شناسی پزشکی و سیاست‌گذاری سلامت، مقولاتی است که در کل «نظام سلامت، درمان و پزشکی» ما جایگاه شایسته‌ای نیافته‌اند و از این بابت نیز دچار نقصان هستیم.
در پایان مجددا زادروز ابن سینای حکیم و روز پزشک را گرامی می دارم.
علی ربیعی
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: