پزشک خوب باید مطالعه کند و ابزار و وسایل را بشناسد و اگر از دارو و گیاه برای بیماری نتیجه نگرفت میتواند برای قطع مفاصل و استخوان از کارد درمان جوید.»
شفا آنلاین:کاردپزشکی
یا جراحی همراه با گیاهپزشکی در ایران باستان متداول بود. در اوستا آن جا
که فریدون از اهورامزدا یک کاردپزشک میخواهد، خود گویای این مطلب است که
جراحی در ایران باستان متداول بوده است. به گزارش
شفا آنلاین:در متن فارسی میانه دینکرد آمده
است: «پزشک خوب باید مطالعه کند و ابزار و وسایل را بشناسد و اگر از دارو و
گیاه برای بیماری نتیجه نگرفت میتواند برای قطع مفاصل و استخوان <Cut off joints and bones>از کارد
درمان جوید.»
کره توبئیشه زو، به معنای پزشک جراح است. نوع بیماری و درمان بیماران توسط این پزشکان، جراحی بوده است.
شاهنامه درماجرای تولد رستم، به پزشکی که بهواسطه جایگاه رفیع اش به
اسطوره (سئنا) تبدیلشده، اشارهکرده است که چگونه رودابه، مادر رستم را
بیهوش نموده و عمل سزارین را روی او انجام میدهد. در قدیم بهجای داروی
بیهوشی بنگ را که مادهای سکرآور است، از شاهدانه میگرفتند و با می مخلوط
میکردند و به کار میبردند. در شاهنامه فردوسی (1963 تا 1971) از این دارو
فقط بنام داروی بیهوشی یادشده است:
«بفرمود تا داروی هوش بر
برآمیخت در جام می چارهگر»
«بدادند و چون خورد بیهوش گشت
تو گفتی که بیجان و بی توش گشت»
این کار، گواهی دیگر برای مهارت ایرانیان در علم پزشکی است و روشن
میسازد، ایرانیان اولین کسانی بوده اندکه در زایمان زنان عمل سزارین را
انجام دادهاند.
بیامد یکی موبد چیرهدست
شکافید بیرنج پهلوی ماه
چنان بیگزندش برون آورید
که کس در جهان این شگفتی ندید
پورداوود
در کتاب آناهیتا آورده است که عمل سزارین را بهواسطه ژول سزار، امپراطور
روم، که پزشکان با شکافتن پهلوی مادرش او را به دنیا آوردند، به این نام
(سزارین) میخوانند؛ اما این عمل نزد ایرانیان قدمت بیشتری داشته است و
بهجا است تا آن را عمل رستمی بخوانیم.
کارد
پزشک یا پزشکی که به کمک کارد درمان میکند، کسی است که درروش درمانی خود
از آلات و ابزار جراحی، برای درمان جسمی بیماران سود میبرده است. درمیان
پزشکان، کاردپزشک به پزشکی میگویند که هنر درمانی او بهوسیله دستش که باز
دهنده اندیشه و دانش پزشکی او بهطور عملی است و به مدد آلات و ابزار
جراحی انجام میگیرد، صورت میپذیرد. او عضو رنجوری را که در بدندرد
میکشد، به کمک جراحی مورد درمان قرارمی دهد و از بدن بیمار چرک و مواد
زائد و زیانآور را دور میکند. برای انجام عمل جراحی آنطور که از متن
نوشتههای اوستایی و پهلوی برمیآید، جراحان آن زمان داروی بیهوشی به کار
نمیبردند و عضو رنجور و علیلی را که مورد عمل جراحی قرار میدادند، پیش از
عمل و پسازآن با داروها و مواد معمول آن زمان ضدعفونی میکردند. اکثر
جراحیها فقط در سطح خارجی بدن بوده است و جراحی داخل بدان صورت که تصور
میرود درمیان جراحان ایران باستان معمول نبوده است، زیرا دانش پزشکی در آن
زمان آنقدر پیشرفته و مجهز نبوده است که جراح، به خود اجازه بدهد که عضو
علیل داخلی را مورد عمل جراحی قرار دهد و شکافهای جراحی آنقدر عمیق نبوده
که جراح از عهده بستن و بهاصطلاح پانسمان و جلوگیری از خونریزی آن عضو
داخلی برنیاید. پزشک جراح پس از انجام عمل جراحی اعضای بریده و شکافته شده و
پوست بدن بیمار را بامهارت دقت خاص میبست برای اینکه این اعضاء و
همچنین پوست بدن جوشخورده و به هم به پیوندد.
درمیان پزشکان گوناگون آن زمان جراحان موظف به گذرانیدن امتحانات سخت در
رشته تخصصی خود بودند درصورتیکه پزشکان دیگر مانند پزشک بیماریهای روانی و
پزشک بیماریهای عمومی و دارو پزشک و غیره آزمایشهای سختی را
نمیگذرانیدند و یا حداقل در نوشتههای زرتشتیان از این آزمایشها نامی
برده نشده است.
بر اساس نوشتههای اوستایی ازجمله وندیداد آزمایش علمی و عملی داوطلب برای اشتغال به حرفه جراحی که تخصص او بوده به شرح زیر است:
با
توجه به مرامنامه و قوانین امتحانی که در وندیداد در مورد جراحان ذکرشده،
داوطلب آزمایش جراحی میبایست سه عمل جراحی را بروی تن سه نفر غیر ایرانی
یا غیر آریائی (منظور دیوستایان) با موفقیت به انجام برساند. اگر این سه
عمل جراحی بر روی سه تن دیو پرست بدون موفقیت پایان مییافت و آن سه تن
بیمار از ادامه زندگی محروم میشدند، داوطلب امتحان جراحی مردود شناختهشده
و اجازه نداشته است برای مزدا پرستان بهعنوان جراح انجاموظیفه نماید.
انجام
عمل جراحی بهعنوان نمونه و نیز برگزاری آزمایش اشتغال بر روی دیو پرستان
به این جهت بوده است که چون موفقیت در اینگونه جراحیها موردتردید بوده
است و امکان از بین رفتن یک مزدا پرست هیئتداوران و پیشوایان دینی را
تهدید میکرده است، عملهای جراحی آزمایشی معمولا بر روی دیوستایان غیر
آریائیها انجام میگرفته است و اگر داوطلب مردود در آزمون تخصصی جراحی،
بازهم بهعنوان جراح برای مزدا پرستان به حرفه جراحی اشتغال ورزیده و کسی
به خاطر ناتوانی هنر جراحی او از جهان میرفت به جرم اینکه دانسته بدنی را
مجروح کرده و عضوی از آن تن را به نابودی و رنجوری کشانیده و بالاخره
بیمار جراحیشده چشم از این جهان فروبسته، مجازات میشد و نیز گفته میشود
که داوطلب آزمون برای اشتغال به حرفه کارد پزشکی، در حین آزمایش، حتی جراحی
دیوستایان به خاطر ناتوانی و موفق نشدن در عمل جراحی مجازات میشده است.
این روش درزمان ساسانیان بهشدت اعمالشده و برای رسیدگی و تعیین میزان
مجازات در کشور ایران، دادگاههایی ویژه که موبدان حقوقدان آنها را اداره
میکردند مسئول شناخته میشده است ولی نوشته اوستایی وندیداد این موضوع و
رسیدگی به این نوع جرایم را به زمانهای پیش از هخامنشیان مربوط میداند
زیرا در زمان ساسانیان، آریائیها و غیر آریائیها تا این حد با یکدیگر
دوگانگی نداشتند. جدال دیوستایان و مزدا پرستان در زمان زرتشت موضوع روز
بوده است، حال آنکه دین رسمی ساسانیان دین زرتشتی بوده و ایرانیان مزدا
پرست بودهاند؛ و ساسانیان بهاندازهای آزادمنش و جوانمرد بودهاند که غیر
زرتشتیان را برای عملهای جراحی انتخاب نمیکردند و جان آنان را برای
اینگونه امتحانات و در موارد نظیر آن به خطر نمیانداختند. چنانکه نامزد
حرفه کارد پزشکی این سه عمل جراحی را با موفقیت به پایان میرسانید،
میتوانست حرفه کارد پزشکی را به شیوه معمول مملکتی بدون هیچگونه محدودیتی
برای مزدا پرستان ادامه دهد.
با
توجه به وظایف و هنر پزشکی و درمانی او، میتوان این پزشک را با جراح
امروزی تشبیه و مقایسه نمود ولی کارد پزشک ایران باستان را با جراح امروزی
نمیتوان برابر دانست.سپید
منابع: گیاهدرمانی و پزشکی در ایران باستان/محمد فرید سراجالدینی
روشهای درمان پزشکان زرتشتیان در ایران باستان/دکتر اردشیر خدادادیان
پزشکی در ایران باستان/ زهره زرشناس/ فصلنامه تاریخ پزشکی سال اول، شماره اول، زمستان 1388