به گزارش شفا آنلاین،سلولهاي بنيادي خونساز كه در مغز استخوانها توليد ميشود همان فرشتههاي نجاتي هستند كه در بدن همه ما وجود دارند و بخش كوچكي از آن ميتواند بيماري را كه نفسهاي زندگياش به شماره افتاده است از مرگ نجات دهد. بخش پيوند سلولهاي بنيادي بيمارستان شريعتي تنها روزنه اميد بيماراني است كه درمان پزشكي براي آنها با بنبست مواجه شده و تنها راه نجات آنها پيوند سلولهاي بنيادي است؛ سلولهايي كه بايد فاكتورهاي آن با سلولهاي بدن بيمار مطابقت داشته باشد و اين يعني در ميان صدها هزار نفر شايد يك نفر از چنين سلولهايي برخوردار باشد.
دكتر كامبيز داوري، فوقتخصص آنكولوژي و خون، از جمله پزشكاني است كه معتقد است سلولهاي بنيادي ميتواند بيماريهاي صعبالعلاج بسياري را درمان كند. او كه سالها تجربه در زمينه درمان بيماريهاي خوني و عفوني كودكان در بيمارستان آيتاللهموسوي زنجان دارد با بيان اينكه از سلولهاي بنيادي ميتوان در كنار درمان بيماريهايي مانند تالاسمي و كمكاري مغزاستخوان و انواع سرطان، در توليد انواع و اقسام بافتها استفاده كرد، ميگويد:
«ميتوان با هدايت سلولهاي بنيادي به سمت بافتهاي مختلف مثل بافت استخوان، بافت همبند و پوست و انواع بافتها پيوندهايي انجام داد. سلولهاي بنيادي خونساز در مغزاستخوان توليد ميشوند و با پيوند اين نوع سلولها ميتوان بيماريهايي مانند انواع سرطانها بهخصوص سرطان خون، سرطانهاي لنف و حتي تومورهاي توپر و انواع تومورهاي بدخيم را درمان كرد.
همچنين برخي ديگر از بيماريهاي خوني ماند تالاسمي(Thalassemia) و انواع و اقسام بيماريهايي را كه سلولهاي خونساز بدن به آن مبتلا ميشوند با پيوند سلولهاي بنيادي ميتوان درمان كرد و حيات دوبارهاي به بيمار بخشيد. تحقيقات نشان داده است كه در برخي از بيماريهاي نقص ايمني نيز با پيوند سلولهاي بنيادي ميتوان مسير درمان آنها را هموار كرد».
دكتر داوري ادامه ميدهد: «در ارتباط با اهداي سلولهاي بنيادي بايد اين نكته را ذكر كرد كه همه كساني كه زنده هستند و به بيماريهايي مانند سرطان يا بيماريهاي خوني و قلبي و عروقي مبتلا نيستند ميتوانند سلولهاي بنيادي خود را اهدا كنند. براي اهداي اين سلولها ابتدا بايد با نمونه خوني كه از فرد داوطلب گرفته ميشود و پس از فرايند آزمايش، HLA آن مشخص شود و در بانك سلولهاي بنيادي به ثبت برسد».
سلولهاي بنيادي هر انساني HLA (آنتي ژن) خاص خود را دارد و براي پيوند سلولهاي بنيادي به بيمار بايد HLA فرد دهنده و گيرنده همسان باشد و به نوعي از ۱۰ فاكتور اصلي حداقل ۹ فاكتو را دارا باشد. نخستين افرادي كه ميتوانند به فرد بيمار سلولهاي بنيادي اهدا كنند و ضريب احتمال اينكه HLA آنها همسان باشد اقوام نزديك هستند.
دكتر داوري از يكي از نمونههاي موفق پيوند استخوان ياد ميكند: «يك نمونه آن پسر نوجواني بود كه سالها با بيماري كمكاري مغز استخوان دست و پنجه نرم ميكرد و خوشبختانه سلولهاي بنيادي مناسب در بدن پدربزرگ او پيدا شد و با پيوند سلولهاي بنيادي خونساز، اين پسر سلامتياش را دوباره بهدست آورد».
اما در برخي موارد امكان پيداكردن HLA مشابه در خويشاوندان، بهخصوص بستگان درجه يك وجود ندارد و بايد از افراد غريبه كه HLA (آنتي ژن) مشابه دارند سلولهاي بنيادي مناسب براي پيوند پيدا كرد ولي با توجه به اينكه تعداد داوطلباني كه HLA خون را در بانك سلولهاي بنيادي ايران به ثبت رساندهاند و داوطلب اهدا هستند بسيار كم است به ناچار بايد فرد مناسب را در بانكهاي جهاني پيدا كرد.
دكتر داوري ميگويد: «اين امر مستلزم هزينههاي بسيار سنگين براي خانواده بيمار است. در يك نمونه، بيمار نوجواني كه مبتلا به تالاسمي ماژور بود پس از آنكه بين خويشاوندانش، سلولهاي بنيادي كه HLA آنها همكلاس باشند پيدا نشد در بانك سلولهاي بنيادي كشور جستوجو كرديم و در اين بانك نيز نمونه مشابه پيدا نشد و به ناچار در بانكهاي ديگر كشورها جستوجو را ادامه داديم. سرانجام سلول بنيادي مورد نظر را در بدن يك شهروند انگليسي پيدا كرديم و خانواده اين بيمار با هزينههاي چندصد ميليونتوماني توانستند سلولهاي بنيادي مورد نظر را تهيه كنند و در بيمارستان شريعتي تهران اين سلولها به بدن اين بيمار پيوند زده شد و خوشبختانه اين پسر نوجوان پس از مدتي سلامتياش را بهدست آورد».
بيش از ۴۰ هزار نفر داوطلبانه با انجام آزمايش HLA به عضويت بانك سلولهاي بنيادي ايران درآمدهاند، درحاليكه اگر بانك سلولهاي بنيادي خونساز در كشور غني باشد بهراحتي ميتوان سلولهاي مورد نظر براي پيوند را در بانك داخلي و از ميان هموطنان پيدا كرد و به اين ترتيب خانواده بيماران متحمل هزينههاي سنگين نخواهند شد.
دكتر داوري در اينباره ميگويد: «برخي تصور ميكنند كه براي اهداي سلولهاي بنيادي بايد تحت عمل جراحي قراربگيرند و خودشان را به تيغ جراحي بسپارند، درحاليكه به هيچ عنوان نياز به جراحي نيست. پس از آنكه مشخص شد HLA خون فرد داوطلب با بيمار مطابقت دارد، با تزريق دارو به فرد داوطلب، سلولهاي بنيادياي كه در مغزاستخوان توليد ميشود در خون آزاد شده و خون وارد دستگاهي كه شبيه دستگاه دياليز است شده و اين سلولها از خون استخراج و به فرد بيمار تزريق ميشود.
سلولهاي بنيادي در چندساعت دوباره در بدن فرد داوطلب توليد ميشود. تزريق دارو به هيچ عنوان عارضهاي ايجاد نميكند و هيچگونه عوارضي در پي نخواهد داشت. اهداي سلولهاي بنيادي يك كار انساني است و انسان تا زماني كه زنده است ميتواند با اهداي اين سلولها جان انسانهاي ديگري را كه بهخاطر بيمارياي مهلك درخطر مرگ قرار دارند نجات دهد».
بخشش زندگي وقتي زيباتر ميشود كه بدانيم با اين سلولها بسياري از كودكاني كه مبتلا به سرطان يا بيماريهاي خوني و تالاسمي هستند از اين بيماريها نجات پيدا كرده و زندگي جديدي را به دور از بيماري آغاز ميكنند.
دكتر داوري ادامه ميدهد: «بانك خون بندناف يكي از مراكزي است كه در كنار بانك سلولهاي بنيادي ميتواند اين سلولها را تأمين كند. خانوادههايي كه صاحب فرزند ميشوند ميتوانند خون بندناف نوزادشان را به مراكزي كه ذخيرهسازي ميكنند اهدا كنند. برخي از خانوادهها تمايل دارند كه خون بندناف نوزادشان را براي خود او ذخيره كنند و ميتوانند با پرداخت هزينههايي اين كار را انجام دهند، اما خانوادههاي ديگر كه تمايلي به اين كار ندارند ميتوانند آن را اهدا كنند».
او معتقد است: «در اين مسير نقش رسانهها در زمينه اطلاعرساني بسيار مهم است. رسانهها بايد به مردم اين اطمينان را بدهند كه اهداي سلولهاي بنيادي هيچگونه عوارضي ندارد و با آن ميتوان جان انسانهاي زيادي را از مرگ نجات داد».
در بيمارستانها خانوادههايي وجود دارند كه فرزندشان به بيماريهاي خوني و كمكاريهاي مغز استخوان مبتلاست و متأسفانه نتوانستهاند سلولهاي بنيادي براي پيوند پيدا كنند. آنها حاضرند همه زندگيشان را بفروشند تا در نقطهاي از جهان اين سلولهاي بنيادي را براي پيوند به فرزندشان تأمين كنند. اگر داوطلبان اهداي سلولهاي بنيادي بيشتر باشند و بانك سلولهاي بنيادي غنيتر شود شانس پيدا كردن اين سلولها در داخل كشور افزايش پيدا ميكند.