شفا آنلاین:سم
شپرد سینماگر و یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین نمایشنامهنویسان معاصر
آمریکا در سن ۷۳ سالگی درگذشت. این خبر نیویورکتایمز درعصر روز دوشنبه همه
طرفداران این نمایشنامهنویس تاثیرگذار را در کشورهای مختلف شوکه کرد.
به گزارش شفا آنلاین:این
بازیگر، نمایشنامهنویس و کارگران آمریکایی بر اساس اعلام خانوادهاش در
خانه و براثر عوارض بیماری تخریب پیشرونده دستگاه عصبی مرکزی( ای ال اس)
در ایالات کنتاکی درگذشته است.
سم
شپرد در طول دوران فعالیت هنری خود بیش از ۴۰ نمایشنامه نوشت و یکبار در
سال ۱۹۷۹ با نمایشنامه «کودک مدفون» موفق به کسب جایزه پولیتزرشد.
او
در ادامه در سال ۱۹۸۳ برای بازی در فیلم «مردان واقعی» نامزد جایزه اسکار
نقش مکمل مرد شد. همچنین در فیلمهایی چون «سقوط شاهین سیاه» ساخته ریدلی
اسکات نیز مقابل دوربین رفت و در سال ۱۹۸۴ بهصورت مشترک با ویم وندرس
فیلمنامه فیلم معروف «پاریس تگزاس» را نوشت. «سم شپرد» در سال ۱۹۷۸ و در
اولین نقش مهم خود در سینما در فیلم «روزهای بهشت» ساخته «ترنس مالیک» و در
کنار «ریچارد گیر» بازی کرد و از دیگر فیلمهای او میتوان به
«ماگنولیاهای فولادی»، «پرونده پلیکان»، «بلک تورن»، «حماقت برای عشق» و
«همسر تصادفی» اشاره کرد. او اخیراً در مجموعه تلویزیونی «خط خون» محصول
کمپانی نتفلیکس در نقش «رابرت ریبورن» بازی کرده بود و همچنین در فیلم
سینمایی روانشناختی «اینجا هرگز» نیز حضور داشت که ماه پیش برای اولین بار
به نمایش گذاشته شد.
شپرد
علاوه بر کسب یک جایزه پولیتزر برای نگارش نمایشنامه «کودک مدفون»، دو
بار نیز برای نمایشنامههای «حماقت برای عشق» و «غرب واقعی» نامزد این
جایزه مهم شده بود. او دو بار هم نامزد جایزه تونی، مهمترین جایزه دنیای
تئاتر، شده بود. گاردین در واکنش به درگذشت او نوشت:« سم شپرد که روز (۳۰
جولای) در سن ۷۳ سالگی برای همیشه خاموش شد، شاید تنها غول ادبی آمریکا بود
که میتوانست فیلمنامههای عالی برای فیلمهای درجهیک سینما بنویسد و
خودش هم نقش اول آن را بهخوبی ایفا کند.
«حماقت
برای عشق» (۱۹۸۵) به کارگردانی «رابرت آلتمن» یکی از نمونههای خوب این
فعالیت دوگانه است که «شپرد» متن فیلمنامه آن را براساس نمایشنامه نامزد
«پولیتزر» خود به نگارش درآورد و نقش اصلی آن را همبازی کرد.
نمایشنامههای
مشهور او همچون «کودک مدفون» (۱۹۷۹) و «غرب حقیقی» (۱۹۸۰) کارهایی هستند
که شبیه آنها در عرصه تئاتر آمریکا دیده نمیشود. شخصیتهای او ناامید و
سرخورده هستند و در فضای جامعه و خانواده خود، بیگانه. آنها در
خانوادههای سستبنیادی شکل میگیرند که مشکلاتش آنها را به سمت خشونت سوق
میدهد. شخصیتهای «شپرد» شبیه افرادی هستند که مدتهاست نادیده
گرفتهشدهاند. در ابتدای نمایش به نظر میرسد قصد درگیری دارند، اما
بهتدریج شروع به بیان حرفهای کنایهدار و نیشدار میکنند و بعد به
مونولوگهای تمامنشدنی میرسند.
بهعنوان یک بازیگر اما، «شپرد» به سبک هالیوود کلاسیک جلو میرفت؛ هنرپیشهای خوشتیپ با صدایی خشن.»
«سم شپرد» در «مردان واقعی»
این
نویسنده مطرح آمریکایی در طول زندگی ۷۳ ساله خود، ۴۴ نمایشنامه - بیشتر از
تعداد نمایشنامههای «شکسپیر» - به نگارش درآورد. او همیشه دوست داشت به
نظر برسد که غریزی و راحت مینویسد. خیلی سریع و حرفهای مینوشت؛ شپرد
همیشه ادعا داشت بهترین مکان برای نوشتن، روی پایش و در حال رانندگی در
بیابان است. همیشه اصرار داشت که نوشتن دیالوگهایش را فقط پشت چراغقرمز
رها میکند. «سم شپرد» اولین بار در سال ۱۹۷۱ با نمایشنامه «دهان کابوی» به
شهرت رسید. پسازآن، رمان کوتاهی به نام «The One Inside» به چاپ رساند.
جدا
از تئاتر«سوفوکل» و«اوریپید»، مهمترین تاثیر ادبی در نوشتار«شپرد»، فضای
وسترن بود. او هم در کودکی و هم در بزرگسالی، اوقات مختلفی را در
بیابانهای جنوبغرب آمریکا سپری کرد. او در عرصه بازیگری هم کارنامه
قابلاعتنایی دارد؛ در سال ۱۹۸۳ برای بازی در فیلم «مردان واقعی» نامزد
جایزه اسکار نقش مکمل مرد شد. در فیلمهایی چون «سقوط شاهین سیاه» ساخته
«ریدلی اسکات» نیز مقابل دوربین رفت و در سال ۱۹۸۴ بهصورت مشترک با «ویم
وندرس» فیلمنامه فیلم معروف «پاریس تگزاس» را نوشت. او در سال ۱۹۷۸ و در
اولین نقش مهم خود در سینما در فیلم «روزهای بهشت» ساخته ترنس مالیک و در
کنار «ریچارد گیر» بازی کرد. «شپرد» علاوه بر کسب یک جایزه پولیتزر برای
نگارش نمایشنامه «کودک مدفون»، دو بار نیز برای نمایشنامههای «حماقت
برای عشق» و «غرب واقعی» نامزد این جایزه مهم شده بود. او همچنین دو بار
نامزد جایزه «تونی» ـ مهمترین جایزه دنیای تئاتر ـ شده بود. آخرین
نمایشنامه «سم شپرد» «یکذره ترس» نام داشت که در سال ۲۰۱۳ به روی صحنه
رفت.
همچنین شمار زیادی از همکاران او و دیگر هنرمندان در برادوی و هالیوود از درگذشت او در هالیوود ریپوترابراز تاسف کردند.
جسیگا
لانگ که از ۱۹۸۲ تا ۲۰۰۹ شریک زندگی او بود درباره او گفت: «نمیتوانم سمی
را سهلگرا یا بامزه بنامم، هرکسی جنبههای تاریکی در وجودش دارد و او
همیشه این بخش را درآمیخته با طنز داشت.»
هرچند هنوز برنامهای برای یادبود او اعلامنشده خانواده او روز دوشنبه اعلام کردند که مراسم خاکسپاری بهصورت خصوصی برگزار میشود.
درگذشت شپارد با موج وسیعی از واکنشها همراه بود که شماری از آنها در زیر آمده است:
رییس
ویتراسپون: «چقدر از شنیدن خبر درگذشت سم شپارد غمگین شدم. یکی بازیگر
واقعی اوریجینال و یک نویسنده باورنکردنی. عشق برای خانوادهاش.» مارا
ویلسون: «کارهای سم شپارد برای دوستداران تئاتر دوستداشتنی بود؛ کابویها،
ستارگان راک، هیپیها، هالیوود، ادبیات و طرفداران «نوتبوک». همه و
همه...»
مایکل
مککین: «رستورانی در ایست ویلیج هست که ما همیشه آن را به نام سم شپارد
مینامیم چون یکبار او را آنجا دیدیم. این کار را همیشه خواهیم کرد.» آوا
دوورنای: «سم شپارد. هر وقت او روی صحنه میآمد میدانستی با دستهای پر
آمده. یک فریم از «روزهای بهشت». روحش در آرامش و عشق.»
دون
چیدل: «هرکدام از ما به روش خودمان برای دیدن«مرد بالشی» به برادوی رفتیم.
باهم یک گفتگوی توام با راه رفتن حسابی داشتیم. روحت آمرزیده قهرمان.»
پل
وسلی: «این افتخار را داشتم که نقش پسر سم شپارد را دریکی از اولین
فیلمهایم بازی کنم. او یک کلاس بازیگری بود که عمیقاً بر من و دنیا اثر
گذاشت.»
جوایز
تونی: «با قلبی شکسته... سم شپارد درگذشته است. نامزد جوایز تونی
نمایشنامهنویسی بود که صدای منحصربهفرد و اسطورهای نمایشی محسوب میشد.»
جیسون الکساندر: «مرد بزرگی از خانواده تئاتر درگذشته است. ممنون سم شپارد. روحت در آرامش.»
جورج تاکی: «سم شپارد برج بلند تئاتر آمریکا و سینما بود. او درواقع «چیزهای درست» را داشت و کمبودش محسوس خواهد بود.»
امیلی هرش: «سم شپارد. اسطوره. روحت در آرامش.»
مارک مارون: «روحت شاد سم شپارد. ادامه بده نابغه.»
آنتونیو باندراس: «ژان مورو، سم شپارد برای روشن کردن ما با ۲۴ فریم در ثانیه از شما سپاسگزاریم. روحتان شاد.»
اوون تیگی: «چه خبر غمگین کنندهای.»
راب لووی: «خداحافظ سم شپارد، نماد واقعی ادبیات آمریکا.»
رین ویلسون: «روحت شاد سم شپارد، کابوی شاعر نمایشنامهنویس آمریکایی از خانواده سایهها. اسطوره ..»
جشنواره
ترایبکا: «وقتی به یک دیوار ضربه میزنی- با توجه به تصور خودت از محدودیت
- فقط به آن «ضربه بزن.» سمشپارد هنرمندی درخشان بود که به ما چیزهای
زیادی ارزانی داشت. روحش شاد.» جشنواره فیلم تورنتو: «فکر میکنم بدون
نوشتن واقعاً بیفایده بودم». سم شپارد - فیلمنامهنویسی که «پاریس،
تگزاس» را نوشت.»سپید