بعضی از اوقات دروغهای کوچکی به خود میگوییم تا احساس بهتری کنیم، اما درنهایت این دروغها تبدیل به حقیقتی از ما میشوند.
شفا آنلاین:با
گذشت زمان افکار منسجم ما تبدیل به باورهای ما میشوند. اگر باورها
بهگونهای باشند که به ما خدمت کنند، این باورها را میتوان مثبت دانست.
برای مثال، میتوان به باورهایی همچون خود را یک فرد سالم ، انعطافپذیر و
بااستعداد در کار دانستن اشاره کرد. اما اگر باورهای ما بر اساس افکاری
باشند که هم در زمان حال و هم در زمان آینده هیچ خدمتی به ما نکنند، این
باورها تبدیل به باورهای خطرناک برای ما میشوند.به گزارش
شفا آنلاین: بعضی از اوقات دروغهای
کوچکی به خود میگوییم تا احساس بهتری کنیم، اما درنهایت این دروغها تبدیل
به حقیقتی از ما میشوند. تکرار این دروغها آسانتر از رویارویی با
حقیقتی است که برای ما آزاردهنده باشد. با این مقدمه در ادامه بهدروغ هایی
اشاره خواهیم کرد که شاید اکنون باعث آرامش ما شوند، اما درنهایت به ما
آسیب میرسانند و در درازمدت جلوی شادی حقیقی ما را میگیرند.
1.
او تغییر خواهد کرد. شما نمیتوانید یک شخص را تغیر دهید. یکی از
نویسندههای وبسایت WebMD به نام سوزی مور میگوید :« وقتیکه یک نوجوان
بودم به جلسههای الکلیهای گمنام (Alcoholics Anonymous Meeting) میرفتم،
چون پدر من یک الکلی بود. من و مادرم و دیگر آشناهای افراد الکلی بهشدت
خواهان این بودیم که عزیزمان هوشیار شود و الکل را کنار بگذارد. » در ادامه
خانم سوزی مور میگوید که من یکی از سخنان رهبر گروه را هرگز فراموش
نمیکنم که میگفت:« شما میتوانید پدرتان را دوست داشته باشید و او را
تشویق به ترک الکل کنید، اما در جهان هیچ قانونی وجود ندارد که بر ضد خود
نابودسازی (Self-destruction) باشد. » حق با این رهبر گروه بود، چون ما
قادر نیستیم شخصی را تغیر دهیم که خودش خواهان تغیر خود نیست و بهنوعی در
جهت نابودی خودش گام برمیدارد. چنین چیزی را میتوان در مورد میزان تعهد
شریکتان به خود ، بدهی شخصی آنها و حتی علایق غذایی آنها بیان داشت.
وقتیکه یک شخص را آنگونه که هست پذیرفتهاید و خواهان تغیر آن نیستید،
احساس آزادیخواهید کرد.
2.
روزی آن را انجام خواهم داد. این یک دروغ فریبنده است. روزی کاری همچون
سفر به دور جهان، نوشتن یک رمان یا شروع یک کسبوکار جانبی را انجام خواهم
داد؟این دروغ بزرگ و دیوانه کنندهای است، چون روزی از خواب بلند خواهید
شد و زمانی برای شما باقی نخواهد بود که این کارها را انجام دهید. هیچی کسی
نمیداند که در این کره خاکی چند روز باارزش دارد. اکنون انجام این کارها
را برنامهریزی کنید. چرخهای خود را به حرکت درآورید و کار موردنظر را
اکنون انجام دهید. زمان حاضر همهچیزی است که داریم.
3.
اگر وقت بیشتری داشتم، فلان کارها را انجام میدادم. دوست داریم که دلیل
انجام ندادن کارهای بسیاری همچون تمرین بدنی، مدیتیشن (مراقبه) و مطالعه را
به گردن زمان بیندازیم. اما اگر اندکی از وقت صرف شده خود در تلگرام،
اینستاگرام، توئینر و دیگر شبکههای اجتماعی را کم کنیم، وقت کافی برای
انجام کارهای مطرحشده در بالا را خواهیم داشت. بهطورکلی، اگر در روز 20
تا 30 دقیقه از وقت صرف شده در شبکههای اجتماعی را کم کنید در طول هفته
وقت زیادی خواهید داشت.
4.
اگر فلان چیز را داشتم، همهچیز بسیار خوب بود. حقیقت این است که اگر
اکنون خوشحال نباشیم، در آینده با دریافت جایزه، افزایش حقوق و دستیابی به
یک بدن خوشفرم هم خوشحال نخواهیم شد. این را به یاد آوردید که بسیاری از
چیزهایی که اکنون در زندگی خود دارید روزی چیزهایی بودند که آرزوی داشتنشان
را داشتید. بزرگترین جادویی که میتوانید اکنون در زندگی کنونی خود به
کار ببرید این است که قدردان داشتههای خود باشد. قدردانی باعث میشود که
همهچیز خوب باشد و درنتیجه با داشتههای خود احساس خوشحالی کنید.
5.
درمانده هستم. اگرچه ممکن است که شرایط آنطور که میخواهیم نباشند، اما
همواره چارهای وجود دارد. اگر احساس میکنید که نمیتوانید به یک آپارتمان
جدید نقلمکان کنید، شغل جدیدی را به دست آورید یا از یک رابطه خارج شوید،
این را باید گفت که همواره راههایی وجود دارند. خانم سوزی مور اخیرا یک
مراجعهکنندهای داشت که میخواست بهطور جانبی یک کسبوکار عکاسی راه
بیندازد، اما میگفت که نمیتواند چون «نه وقتش را دارم و نه امکانات
مالیاش را و نمیدانم که از کجا شروع کنم.» چیزی که او در حقیقت میگفت
این بود: «اگر اندکی بیشتر تلاش میکردم، میتوانستم یک عکاس پارهوقت
بشوم، اما در عوض خودم انتخاب کردم که یک قربانی باشم.» او بهجای آنکه
برای هدفش ریسک کند به این دروغ چسبید، چون چسبیدن به این دروغ را بیخطرتر
از ریسک کسبوکار جدید میدانست، اما این را باید گفت که اینگونه نیست و
باگذشت زمان این دروغ باعث بدتر شدن وضعیت شما میشود.
6.
آماده انجام فلان کار نیستم. هیچکسی در حقیقت آماده کاری همچون فرزند
پروری، کارآفرینی یا تغیر نیست، بلکه صرفا شروع به انجام این کارها میکند.
اینگونه است که ما آماده میشویم. اگر این را به خود بگویید که آماده
فلان کار نیستم، در حقیقت یا علاقهای به انجام این کار ندارید یا به
دلایلی همچون ترس انجام این کار را به تعویق میاندازید.
7.
به حد کافی خوب نیستم. این بزرگترین دروغ است. شما به حد کافی خوب هستید.
برای داشتن یک زندگی شاد و غنی نیاز نیست که کار خاصی را انجام دهید. خانم
اپرا میگوید:« میان فکر کردن به اینکه شما لایق خوشحالی هستید و دانستن
اینکه شما ارزش خوشحال بودن را دارید تفاوتی وجود دارد. همین زندهبودن شما
خوشحالی را حق طبیعی شما میسازد. درنتیجه شما به حد کافی خوب هستید که
خوشحال باشید. »سپید