شفا آنلاین:اتانول را مىتوان جزو مسکنها، خوابآورها ، يا بىحسىدهندهها (برحسب مقدار مصرف) طبقهبندى کرد. مصرف اتانول <Ethanol consumption>موجب مسموميت حادّ يا مزمن مىشود. اتانول از راه معده و رودهٔ کوچک بهسرعت جذب مىشود، و دو تا سه دقيقه پس از خوردن مىتوان آن را در خون يافت. بهطور معمول يک ساعت بعد غلظت آن در خون به اوج مىرسد. وجود مواد خوراکى در معده باعث رقيق شدن و مانع از جذب سريع آن است.
به گزارش شفا آنلاین: اتانول بر دستگاه عصبى مرکزى اثر چشمگيرى دارد، و بر خلاف آنچه تصور مىشد يک محرک عصبى نيست بلکه يک مادهٔ مضاعف است و با مصرف آن وابستگى روانى با درجههاى گوناگون از خفيف تا شديد ايجاد مىشود و بههمين جهت نبايد آن را مصرف کرد. وابستگى جسمى آن به کندى بروز مىکند. وابستگى به اتانول بيمارى بهشمار آمده، و از اينرو آن را يک عامل بيمارىزا مىدانند که افزون بر مسموميت حاد و مزمن موجب سيروز کبد، روانپريشى سمّي، آماس معده، آماس لوزالمعده، آسيب ماهيچهٔ قلب و آسيب اعصاب محيطى مىشود.
همچنين شواهدى دالّ بر ارتباط سرطان حفرهٔ دهان، حلق، حنجره و مرى با آن هم در دست است. از اينها گذشته اتانول يک عامل سببى مهم در خودکشىها، تصادف خودروها و حوادث ديگر، و ايراد جرح و مرگ بهعلت خشونت است.
دشوارىهاى بهداشتى حاصله از مصرف اتانول تنها بخشى از ضايعههاى اجتماعى آن است. آسيبهاى اجتماعى ديگر عبارتند از: گسيختهشدن خانوادهها، جنايت، کاهش توليد و … از اينرو امروزه بر اين عقيده هستند که مصرف هر مقدار اتانول زيانآور است و نبايد براى خوردن مصرف شود.
بايد بيش از هر چيز به جلوگيرى از گسترش اعتياد به الکل اولويت داده شود. آموزش همگانى دربارهٔ الکل و اثرهاى آنها براى جلوگيرى از گرايش به سوى راهحلهاى داروشناختى براى حل دشوارىهاى انسان مهم است.
کسانى که الکل را ترک مىکنند به بازتوانى نياز دارند و بايد آموزش دوباره به آنها داده شود تا زندگى بدون الکل را بياموزند و اطمينان حاصل شود که دوباره به زندگى هنجار باز مىشوند. برخى اقدامات قانونى هم براى مبارزه با فروش اينگونه داروها ضرورى است.
درمان
تا زمانى که شخص تمايل به درمان نداشته باشد نمىتوان اعتياد او را درمان کرد. بايد شخص به امکان زندگى بدون مصرف الکل آگاه شود.
متأسفانه مصرفکنندگان داروهاى مخدر بهطور معمول علاقهٔ چندانى به درمان شدن ندارند. الکليکها بيشتر گرايش دارند که ناهنجار بودن کار خود را حاشا کنند و ديگر معتادان از عادات خود دفاع مىکنند.
درمان درازمدت تنها يک دشوارى پزشکى نيست بلکه نياز به همکارى روانشناسان و جامعهشناسان هم دارد. در همهٔ روشهاى درمانى ميزان عود و بازگشت زياد است.
عوامل زيست محيط
از جمله عوامل زيست محيطى منتسب به وابستگى دارويى يکى پيشرفت سريع فنآورى
است که همراه با نياز به دورههاى آموزشى گسترده و بهکارگيرى راهحلهاى
قديمى براى دشوارىهاى نوين است. تلويزيون، جهانگردي، ثروت، آزادى انديشه و
تجربه هم جوانان را به طرح پرسشهايى تشويق مىکند، و بيشتر اوقات ارزشها
و اهدافِ پدر و مادرها را طرد مىکنند.
برقرارى ارزشهاى اجتماعى نامناسب شناخته شده و بايد همهٔ آنها بهدور ريخته شوند. بخشى از اين کار با سوء استفاده از داروها به منظور آشکار ساختن واقعى شخص، انسانيت واقعى و اهداف واقعى انسان انجام مىگيرد. بررسىها نشان داده کسانى که دارو بهکار مىبرند جزء کوچکى از افراد اجتماع ستيز و بيشتر اوقات افراد بىفرهنگ و مجرم هستند.
عوامل مربوط به ميزبان
براى تعريف عوامل ميزبان کوشش بسيار شده است. در بررسىهايى که وسيلهٔ
پرسشنامه يا مصاحبه انجام شده انگيزههاى وابستگى دارويى همراه با
واژههاى توصيفى مانند: هوس، تجربه، خوشي، احساس ماجراجويي، تمايل به
خودآگاهى و آرزوى رهايى گزارش شده است. مردم روزبهروز بيشتر حتى از
ناراحتىهاى جزيى روگردان شده و براى حل آنها در جستوجوى مصرف داروها
برمىآيند. بسيارى از مردم نشانههاى ناسازگارى اجتماعى و روانشناختى
حاصله از انواع ناتوانىهاى روانى را بروز مىدهند.
حجم مشکلات
مصرف غير پزشکى الکل و ديگر داروهاى روانگردان در بسيارى از کشورها تبديل
به يک موضوع جدى شده است، در حالىکه اعتياد به الکل کم يا بيش يک مشکل
جهانى است. بروز اعتياد دارويى در جاهاى مختلف متفاوت است. برآورد شده است
که ۱۲ تا ۲۰ ميليون نفر آمريکايى مارىجوانا مىکشند. ۳۰ تا ۵۰ درصد همهٔ
دانشآموزان دبيرستان در آمريکا مارىجوانا را بهعنوان بخشى از زندگى خود
پذيرفتهاند. بررسىهايى که در سوئد نشان داده که وابستگى به دارو در ۱۲ تا
۲۰ سالگى به اوج مىرسد و اين مشکل در دختران کمتر وجود دارد. در بسيارى
از کشورها وابستگى به دارو به حد همهگيرى رسيده است.پزشکان بدون مرز