جایگاه اختصاصی ورزش در اوقات فراغت خانواده
برنامهریزی برای اوقات فراغت دغدغه مشترک خیلیهاست؛ از مسئولان و متولیان امور آموزشی و فرهنگی گرفته تا خانوادههایی که یک یا چند فرزند دارند و دلشان میخواهد فرزندشان اوقات فراغت پرباری را بگذرانند. همینجاست که همه دست به دامن برنامهریزی میشوند. پای فعالیتهای ورزشی هم همینجا به برنامهریزیهای ریز و درشت خانوادهها و مسئولان باز میشود. فعالیتهایی که از آنها به عنوان ابزاری قدرتمند برای پر کردن زمانهای خالی و بدون هدف یاد میشود؛ فعالیتهایی که علاوه بر شادابی و نشاط، سلامتی جسمی و روانی را هم برای آنها به ارمغان میآورند. بهانهای که باعث گرایش نسل نوجوان و جوان امروز به رشتههای مختلف ورزشی میشود. برای پرداختن به ورزش در اوقات فراغت، همین بهانه کافی است، با این حال کارشناسان زیادی بر ضرورت پرداختن به فعالیتهای ورزشی در اوقات فراغت تاکید میکنند و فهرستی از نکات مثبت این اتفاق را پشت سرهم ردیف میکنند. فهرستی که در آن، دوری از انحرافات و آسیبهای اجتماعی به واسطه پرداختن به ورزش در صدر قرار میگیرد و این حقیقتی است که باید قبول کرد، کمتر ورزشکاری را میتوان نام برد که هم به ورزش بپردازد و هم سر از اعتیاد و سایر آسیبها و انحرافات اجتماعی دیگر درآورده باشد.
دومین نتیجه ایجاد گروههای دوستی و همبستگی اجتماعی است؛ اتفاقی که پیوندهای اجتماعی را محکمتر میکند و حس مسئولیتپذیری را به واسطه عضویت در گروه بالا میبرد.
رویکرد مثبت بعدی، اصلاح ناهنجاریهای بدنی و مشکلات قامتی و اختلالات حرکتی بین نوجوانان و جوانانی است که آیندهسازان این کشور هستند. همه این دلایل در کنار هم مُهر تائیدی است بر ضرورت گنجاندن فعالیتهای ورزشی در برنامهریزی برای اوقات فراغت تکتک اعضای خانواده مخصوصا نوجوانان و جوانان .
لزوم ورزشهای خانوادگی
پرداختن به فعالیتهای ورزشی با اینکه میتواند به اولویت مهم بسیاری از خانوادهها برای گذراندن اوقات فراغت تبدیل شود، اما وقتی پای هزینه و امکانات به میان کشیده میشود، پای خیلیها برای پرداختن به حرکات ورزشی سست میشود و دست خیلیها از باشگاههای ورزشی کوتاه . همینجاست که خانوادههای زیادی در حسرت ثبت نام فرزندانشان در کلاسهای متنوع ورزشی میمانند. بجز هزینهها موضوع محدودیت شرایط مکانی و دوری مسافت و تراکم بیش از اندازه ورزشکاران در فضای باشگاه ها، جزو عواملی است که باعث میشود خیلیها دور پرداختن به ورزش را در اوقات فراغت شان خط بکشند؛ اتفاقی که تبعات منفی زیادی برایشان به دنبال دارد که به خطر افتادن سلامت جسم و روان شان یکی از آنهاست. همینجاست که توصیه میشود خانوادهها ساعتی را برای انجام حرکات ورزشی چه در محیط خانه و چه در فضای بیرون از خانه مانند پارکها وبوستانها و... در نظر بگیرند. ساعتی که میتواند اعضای یک خانواده را از پدر و مادر گرفته تا فرزندان و پدربزرگ و مادربزرگ دور هم جمع کند و علاوه بر انجام حرکات ورزشی، لحظاتی شاد، مفرح و به یادماندنی را برایشان بسازد.
خانوادهها برای تحقق این هدف، کار سختی پیش رو ندارند، نه احتیاج به هزینههای گزاف باشگاههای ورزشی است نه تهیه لوازم خاص و ویژه. برای انجام فعالیتهای ورزشی به صورت خانوادگی، فقط به یک همت عالی نیاز است؛ همتی که میتواند آنها را در سرماو گرما دور هم جمع کند.
فراغت گذرانی فعال؛ فراغت گذرانی منفعل
نقش ورزش از دیدگاه جامعهشناسان امروزی، یک چاقوی دو لبه است که میتواند هم پرسود و هم مضر باشد.
به عبارتی دیگردر یک فراغت گذرانی فعال ورزش میتواند تکتک افراد جامعه را درگیر کند و به جزئی از برنامه روزانه آنها تبدیل شود تا اوقات فراغتی خوب و مفرح داشته باشند و سلامتشان ارتقا پیدا کند، اما از سوی دیگر در فراغت گذرانی منفعل ورزش میتواند فرد را صرفا به یک تماشاگر منفعل بدل کند که روی کاناپه خانهاش لم بدهد و برای بقیه هورا بکشد.
از این توضیح میشود نتیجه گرفت که برنامهریزی برای فراغت و در تبعیت از آن تبدیل شدن فراغت به نوع فعال یا منفعل میتواند بر مفید بودن یا نبودن ورزش هم اثر بگذارد و مسئولانی که در سطح کلان وظیفه برنامهریزی برای اوقات فراغت جوانها را دارند باید این مساله را در نظر داشته باشند که با ترفندهایی مخاطبان برنامههایشان را که همان مردم عادی در سنین مختلف هستند از تماشگران صرف مسابقات ورزشی به ورزشکار تبدیل کنند و از خارج گود، به میانه میدان بکشانند.
برای نیل به این هدف یکی از روشها این است که به جای بها دادن صرف به ورزش حرفهای و قهرمانی، ورزش همگانی و غیرحرفهای هم مورد توجه قرار بگیرد. برای مثال میتوان هر صبح در بوستانها، نرمشهای گروهی برگزار کرد یا در آخر هفتهها با مسابقات ورزشی خانوادگی مردم را سر ذوق آورد یا برنامههای گروهی کوهپیمایی برای جوانترها در نظر گرفت و رسانهها هم به جای آن که صرفا ورزشهای قهرمانی را مورد توجه قرار دهند، به ورزشهای گروهی و مردمی هم بپردازند.
آسیبهای فراغت ورزشی در ایران
وقتی حرف از آسیبشناسی فراغت ورزشی در کشور میشود، خیلیها را میشود به عنوان مقصر پیدا کرد از جمله نهادهایی که متولی غنیسازی اوقات فراغت جوانها هستند، اما ورزش را در این فراغت گذرانی نگنجاندهاند یا نگاهشان به ورزش نگاهی سیاسی یا تجاری به جای نگاه فرهنگی و تربیتی است و هنوز باور نکردهاند که ترویج ورزش همگانی، نوعی سرمایهگذاری برای سلامت عمومی و افزایش نشاط و همبستگی عمومی در کشور است.
نکته دیگر این است بیشتر فعالیتها در حوزه ترویج ورزشهای همگانی در کشورمان، مقطعی و شتابزده است و هرچند گاهی مدیری تصمیم میگیرد به ورزش همگانی بیشتر بها بدهد، با عوض شدن او ممکن است دیگر ورزش همگانی ارزشمند به نظر نیاید و به چشم مدیر جدید در فهرست اولویتها قرار نگیرد.
از سوی دیگر در سالهای گذشته فراغتگذرانی اقشار مختلف جامعه همیشه اولویت دوم مسئولان بوده است و به همین دلیل بودجه لازم و کافی برای آن تخصیص نیافته است. مساله دیگر پرداختن به جنبههای ظاهری و کمی ورزشهای همگانی به جای جنبههای زیربنایی و کیفی آن است که باعث شده است هر از گاهی با وجود مطرح شدن ورزش گروهی همگانی و در بوق و کرنا کردن آن، این رفتار مثبت به عنوان یک عادت خوب فرهنگی نهادینه نشود.
آخرین
و مخربترین عنصری که سبب شده است فراغت ورزشی در ایران جدی گرفته نشود یک
باور غلط است که میگوید برای داشتن یک کشور موفق و توسعهیافته باید قید
فراغت را بزنیم تا چه رسد به اینکه برای آن فراغت برنامهریزی کنیم و
مقوله مهمی مانند ورزش را هم در آن بگنجانیم. این باور اما از دید کشورهای
توسعهیافته واقعی بشدت مردود است، چراکه سالهاست جامعهپژوهان آنها به
نتیجه رسیدهاند که اگر میخواهند مردمی شاد، پرانرژی و باانگیزه داشته
باشند، نهتنها باید به اوقات فراغتشان اهمیت بدهند؛ بلکه باید از طریق
غنیسازی آن با گنجاندن برنامههایی مانند ورزش، به تربیت همگانی و آموزش
اجتماعی نیز کمک کنند.جام جم آنلاین