محمد ابراهیم پارسانژاد 63 سال پیش در جهرم به دنیا آمد. تک پسر خانواده که دلبسته موسیقی و هنر بود ولی سر از پزشکی دانشگاه تبریز درآورد و تبدیل به یکی از متخصصان سرشناس زنان و زایمان شد که حالا سالهاست در دانشگاه علوم پزشکی شیراز درس می دهد.
شفا آنلاین: از سال 1365 تا اکنون، سیزده جایزه بینالمللی
ازجمله جایزه انجمن نازایی امریکا در سال 1996، چهار دوره برنده جایزه
رویان، برنده جایزه برتر جراحان انجمن رازی،جایزه اول شکوفایی و نوآوری و
جایزه انجمن نازایی خاورمیانه بوده است.
به گزارش
شفا آنلاین:به نقل از سپید او
در مناقشه اخیر درباره استفاده سونوگرافی توسط متخصصان زنان مواضع جالبی
دارد: ( بنده نهتنها مخالف سپردن این بخش به رادیولوژیستها هستم بلکه
برای این موضوع میجنگم، یکزمانی شما مشکل کلیه دارید یا مثلاً مشکل کیسه
صفرا دارید که خارج از تخصص ما پزشکان زنان است و در اینکه سونوگرافی به
کمک این بیماران میآید اصلاً بحثی نیست اما در حوزه تخصصی رشته زنان هرگز
این بحث نباید به سمت متخصصین رادیولوژیست منحرف شود زیرا از صفرتا صد این
ماجرا بر عهده متخصصان زنان هست و به اعتقاد من سونوگرافی بهطور تخصصی
برای این بخش به وجود آمده و حالا در بخشهای دیگر اگر از این ابزار
استفاده میشود الزاماً به این معنی نیست که ما نباید در این بخش ورود
پیدا کنیم. )
من
سال 1332 در جهرم به دنیا آمدم، دوران دبستان و دبیرستان در جهرم گذشت و
در همان شهر هم فارغالتحصیل دوران متوسطه شدم، سالهایی که در کنار درس و
مدرسه به موسیقی، سینما و تئاتر هم خیلی علاقهمند بودم.
آن زمان شرایط برای اشتغال به این امور در جهرم مهیا بود؟
بله آنقدری که در جهرم استاد موسیقی وجود داشت در تهران نبود.
چه سازی را دوست داشتید؟
هم
ویولن و هم سنتور را دوست داشتم که نزد استاد حساس یاد گرفتم. بعد به
تئاتر روی آوردم و کلا این موضوعات در کنار تحصیل کار فوقبرنامه من در آن
دوران بود.
موسیقی را در حد حرفهای یادگرفته بودید؟
خیر.
شغل پدرتان چه بود؟
پدرم تاجر بودند یک تاجر کوچک، تاجر بینالمللی که نه اما بیشتر با دبی
مراوده اقتصادی داشتند.
چند خواهر و برادر بودید؟
من تنها پسر خانوادهام و 5 خواهر هم دارم.
پدرتان از همان دوران نوجوانی تاکید داشتند که حتما پزشک شوید؟
بله، پدرم تحصیلاتش در حد ششم ابتدایی بود ولی برای ادامه تحصیل من بسیار مصر بودند.
آیا این اصرار به ادامه تحصیلات برای خواهران شما هم وجود داشت؟
بله،
ولی آن ایام امکانات فرهنگی به شیوه کنونی وجود نداشت، مثلا خواهری که از
من بزرگتر هستند اگر امکان ادامه تحصیل برایش مهیا بود حتما این مسیر را
میرفت، البته خواهر کوچک من پزشک داخلی هستند در دانشگاه استنفورد. برای
ایشان بعدا از لحاظ فرهنگی امکانات مهیا شد و رفتند برای ادامه تحصیل اما
برای بقیه خواهرانم بیشتر ازدواج در اولویت قرار گرفت.
دانشآموز درسخوانی بودید؟
بله.
نهتنها در کلاس خودمان بلکه جزو دانشآموزان ممتاز شهرمان بودم.
بعدازاینکه موفق به کسب دیپلم شدم بلافاصله در رشته زبان انگلیسی دانشگاه
تربیتمعلم قبول شدم، اما حین تحصیل مجددا سال بعد در کنکور شرکت کردم و
پزشکی دانشگاه تبریز قبول شدم.
چرا دانشگاه شیراز را انتخاب نکردید؟
ما
چند همدانشگاهی در رشته زبان انگلیسی بودیم که با هم قرار گذاشتیم برای
پذیرش در دانشگاه پزشکی دوباره کنکور بدهیم.
: این اتفاق برای شما افتاد که دوباره باهم باشید؟
خیر، بنده دانشگاه پزشکی تبریز قبول شدم، یکی از دوستان داروسازی اصفهان
قبول شد و دیگری هم برای ادامه تحصیل به اهواز رفت.
دوران نوجوانی به چه رشته درسی علاقهمند بودید؟
پزشکی.
پس باعلاقه این رشته را انتخاب کردید. دلیل این علاقه چه بود؟
این علاقه مربوط به یک خاطره قدیمی است. خاطرم هست در آن دوران که در جهرم
بودم، شهر ما شهر بسیار محرومی بود، همسر یکی از فامیلهای ما به خاطر
خونریزی فوت کرد، ایشان مادر چند فرزند بودند که میشد نجات پیدا کنند اما
بهدلیل محرومیت و نبود پزشک فوت کردند این حادثه باعث شد به این فکر کنم
که پزشک شوم و بیماران را رایگان معالجه کنم، این رایگان معالجه کردن
بیماران در دوران دانشگاه بین من و دوستانم شکل گرفت و عهد کردیم که بعد از
فارغالتحصیلی رایگان مداوا کنیم.
یعنی این اولین جرقه در ذهن شما بود تا پزشک شوید؟
بله دقیقا.
بعد به عهدی که با خودتان بستید پایبند ماندید؟
در خوابگاه دانشگاه که بودیم مینشستیم با همکلاسیها راجع به این موضوع
صحبت میکردیم. قرار ما این بود که هم رایگان معالجه کنیم و هم
داروخانهای تاسیس کنیم که داروها را بهصورت رایگان در اختیار بیماران
قرار بدهیم. درواقع در ذهنمان این بود که به مردم محروم به نحوی شایسته
خدمت کنیم، بعدها که وارد جامعه شدیم متوجه غیرعملی بودن طرح ذهنی خود شدیم
چون این کار واقعا امکانپذیر نبود اما یکچیز را خوب در نظر دارم و در
طول 40 سال دوران طبابتم همیشه به آن پایبند بودهام، اینکه هرگز اتفاق
نیفتاده که برای معالجه هزینهای بالاتر از تعرفه مصوب از بیماران طلب کنم.
اگر کسی به شما مراجعه کند که بضاعت کافی مالی برای درمان نداشته باشد، درمانش را بهصورت رایگان انجام میدهید؟
جواب بنده که قطعا مثبت است و صحت این جواب را هم از بیمارانی که تاکنون
به مطب من مراجعه کردهاند میتوانید جویا شوید اما خب فقط هزینه پزشک مطرح
نیست، خرجهای بیمارستان هم هست، یعنی حتی شما اگر هزینه عمل را از بیمار
دریافت نکنید اما همیشه هزینههای تخت و دارو و... را باید مریض پرداخت
کند. من اینگونه بیمارها را به بیمارستانهای دولتی هدایت میکنم و ترتیبی
میدهم که بیمه مخارج بیمارستان را بدهد و خودم شخصا بابت جراحی هیچ
هزینهای از این افراد دریافت نمیکنم.
بنده
درست مرداد سال 1358 از دانشگاه فارغالتحصیل شدم و به شهر خودم یعنی جهرم
مراجعت کردم، در جهرم بهعنوان رئیس بیمارستان انتخاب شدم، مدت 3 سال رئیس
بیمارستان بودم. بعد از طی این مدت در کنکور دستیاری شرکت کردم و دستیار
رشته زنان شدم، مدت کوتاهی مشغول به خدمت بودم و بعد سال 1369 برای گذراندن
دوران فلوشیپ به کشور آلمان عزیمت کردم. آنجا فلوشیپ لاپاراسکوپی و
ناباروری بودم و هنوز این سمت را در اختیار دارم.
چند وقت در آلمان اقامت داشتید؟
دوره
یک سال و نیم بود اما این دوره بهصورت یکپارچه نبود و حدود 2 سال و نیم
طول کشید تا این دوره به اتمام برسد. گاهی 6 ماه میماندم و بعد دوباره
برمیگشتم ایران چون بههرحال اینجا هم به حضور بنده نیاز بود و هم اینکه
دولت آلمان ویزای کامل را نمیداد.
بعد
از پایان دوره فلوشیپ و بعد از بازگشت به ایران 4 رشته فلوشیپ را در همین
دانشگاه برقرار کردم که بعد از دانشگاه تهران بالاترین میزان را این
دانشگاه در اختیار دارد که شامل: فلوشیپهای ناباروری، طب مادران باردار،
سرطانشناسی و لاپاراسکوپی بود.
آقای دکتر چند سال است که مشغول به تدریس در دانشگاه هستید؟
از سال 1365 تا هماکنون، حدودا 30 سال، بنده 13 جایزه بینالمللی دارم.
از جمله؛ جایزه انجمن نازایی آمریکا در سال 1996، 4 دوره برنده جایزه
رویان، برنده جایزه برتر جراحان انجمن رازی، جایزه اول شکوفایی و نوآوری و
جایزه انجمن نازایی خاورمیانه و تعدادی جایزه دیگر.
چند فرزند دارید؟
من 3 فرزند دارم که درواقع سهقلو هستند، یک پسر و دو دختر، پسرم
دندانپزشک است و دخترانم هم یکی پزشک داخلی است و دختر دیگرم هم مهندس
هواپیما از دانشگاه ادمونتون کاناداست.
برای اینکه بچهها پزشک شوند تشویق و تحمیلی از طرف شما بود؟
بله، درواقع بیشتر اجبار بود تا تشویق اما در مراحل ابتدایی تحصیلی
اینگونه نشد و درنهایت فقط 2 فرزندم وارد دنیای پزشکی شدند، البته دلایل
خاص خودشان را داشتند منجمله اینکه بههرحال ما پزشکان ساعت کمتری در خانه
حضور داشتیم و این شیوه زندگی خوشایند آنها نبود.
برگردیم به یک بحث تخصصی، شما اعتقاد دارید که سونوگرافی زنان باردار و
نیز حیطه ناباروری یک بحث کاملا تخصصی و مختص جامعه پزشکی زنان و زایمان
است و مخالف سپردن این بخش به متخصصان رادیولوژی هستید؟
بنده
نهتنها مخالف سپردن این بخش به رادیولوژیستها هستم بلکه برای این موضوع
میجنگم، زمانی شما مشکل کلیه یا مثلا مشکل کیسه صفرا دارید که خارج از
تخصص ما پزشکان زنان است و در اینکه سونوگرافی به کمک این بیماران میآید
اصلا بحثی نیست اما در حوزه تخصصی رشته زنان هرگز این بحث نباید به سمت
متخصصین رادیولوژیست منحرف شود زیرا از صفرتا صد این ماجرا برعهده متخصصان
زنان است و به اعتقاد من سونوگرافی بهطور تخصصی برای این بخش به وجود آمده
و حالا در بخشهای دیگر اگر از این ابزار استفاده میشود الزاما به این
معنی نیست که ما نباید در این بخش ورود پیدا کنیم.
در حال حاضر یک بخش عمده درآمد مراکز سونوگرافی بحث تعیین جنسیت جنین است،
قبول دارید که این بخش درواقع نقطه محرک برای درآمدزایی سونوگرافی است؟
بنده
اعتقاد دارم این کار کاملا غیراخلاقی است، زمانی شما برای مصارف کاملا
پزشکی اقدام به تعیین جنسیت جنین میکنید که بسیار هم مفید خواهد بود اما
استفاده از وسایل و امکانات پزشکی برای تفنن خلاف اخلاق پزشکی است، گویا
شبیه فالگیرهایی میشویم که نبض مادری را میگیرند و برای سرگرمی هم که شده
اقدام به تعیین جنسیت نوزاد میکنند، شما میبینید که این استفاده
غیرپزشکی در حد همین مثالی که زدم سطح اخلاق پزشکی را پایین خواهد آورد،
اینکه در جامعهای بحثی بازشده بهعنوان فیلم دوران جنینی نوزاد حالا چه به
شکل دوبعدی یا سهبعدی یا هر شکل و رنگ دیگر آن بحث دیگری است که لزوما
فقط در این موضع بهخصوص نمیتوان آن را ریشهیابی کرد و باید به دنبال علل
گرایش مردم به این مدل کارها بود. ببینید یک دستگاه سونوگرافی معادل 400
یا 500 میلیون تومان هزینه دارد، بعد ما این ارز را از کشور خارج کنیم و
این دستگاه را در خدمت تشخیص جنسیت جنین به کار ببریم، آن هم با هزینههای
بالای سونوگرافی، خب واقعا چه خدمت پزشکی به جامعه کردهایم؟ بنده به همه
دانشجویانم عرض کردهام که حلالشان نمیکنم اگر از این دانش در جهتی شبیه
این موضوع استفاده کنند اما اگر بگویند که با همین دستگاه خونریزی پشت جفت
را بیابید درحالیکه مادر در وضعیت بدحال است، آنوقت شما به ارزش عمل
انجامشده در مقایسه باکارهایی شبیه تعیین جنسیت پی خواهید برد.