طب سنتی: طب سنتی مجموعه گسترده و پرتنوعی از انواع و اقسام نظریهها، باورها، عادات، افسانهها، داروها و روشهای پزشکی یا شبهپزشکی است که در طول تاریخ چند هزار ساله تمدن ایرانی تا پیش از ورود طب مدرن، رواج داشتهاند و مردم از آنها برای حفظ سلامت و مقابله با بیماریها استفاده میکردند.
شفا آنلاین: سه
واژه طب سنتی، طب مزاجی و طب اسلامی خیلی اوقات به جای هم به کار میروند.
گاهی فروشندگان و اصحاب شبهعلم با این سه واژه بازی میکنند و آنها را به
جای هم به کار میبرند تا از نمد این بیدقتی کلاهی برای ادعاهای شبهعلمی
خودشان ببافند. روشن کردن حدود معنایی و تفاوت و کاربرد این سه واژه
میتواند به عرصه این بحثها نوری بتاباند.
طب
سنتی:
طب سنتی مجموعه گسترده و پرتنوعی از انواع و اقسام نظریهها،
باورها، عادات، افسانهها، داروها و روشهای پزشکی یا شبهپزشکی است که در
طول تاریخ چند هزار ساله تمدن ایرانی تا پیش از ورود طب مدرن، رواج
داشتهاند و مردم از آنها برای حفظ سلامت و مقابله با بیماریها استفاده
میکردند. این مجموعه بزرگ بخشی از فرهنگ و تاریخ کشور است. از داروهای
گیاهی رایج، تا ادعیه و اوراد و طلسمها، تا مراسمی نظیر زار در بوشهر یا
شفابخشی دراویش، تا روغنها و ضمادها و گردهای پیرزنان خردمند روستا (طب
العجائز)، همه و همه جزو طب سنتیاند، فقط و فقط به این دلیل که در جایی از
سنت و تاریخ این کشور از آنها استفاده شده است. این مجموعه بزرگ شامل بخش
بزرگی از خرافات، باورها، درمانها و عادتهای غلط و منسوخ و زیانبار و
نادرست است اما در عین حال برخی از روشهای درمانی آن بهویژه در حیطه طب
گیاهی ممکن است که واقعا موثر و سودمند باشند. اینها را باید جدا کرد و به
روش علمی و طب مبتنی بر شواهد مورد بررسی و آزمون تجربی قرار داد (که به آن
میگویند کارآزمایی بالینی). اگر واقعا اثربخشی و بیخطریشان ثابت شد،
دیگر جزوی از درمانهای طب رایج و مبتنی بر شواهد خواهند بود. در واقع خیلی
از درمانها و داروهای طب رایج و مبتنی بر شواهد چه در غرب و چه در شرق از
همین طریق کشف شدهاند و به طب امروزی راه یافتهاند. بنابراین طب سنتی
مجموعهای بزرگ و غنی از تاریخ، سنت، خرافات، باورهای مردمی و آداب و رسوم و
در عین حال منبعی از فرضیههای بعضا جالب برای وارد شدن احتمالی به طب
رایج و مدرن و مبتنی بر شواهد است.
طب
مزاجی: طب مزاجی اما طبی است که برمبنای نظریهای بنا شده است که به 4
مزاج یا طبع (که از ترکیب سرد و گرم و خشک و مرطوب ساخته میشوند) و 4 خلط
(خون و بلغم و صفرا و سودا) باور دارد. این طب میراثدار یونان باستان است
که توسط سقراط و بقراط و جالینوس پرورده شد و بعدها در دوران طلایی تمدن
اسلامی توسط دانشمندانی چون رازی و ابنسینا و جرجانی برگرفته و تکمیل شد و
به اوج خود رسید. اروپاییها هم همین طب به اوج رسیده توسط دانشمندان
ایرانی را برگرفتند و ادامه دادند تا اینکه در نهایت در دوران مدرن،
همانطور که ستارهشناسی بطلمیوسی دستخوش انقلاب کپرنیکی شد و جای خود را
به ستارهشناسی مدرن داد و نظریات کپرنیک، گالیله، نیوتن، داروین، جغرافی،
ستارهشناسی، فیزیک و زیستشناسی را دستخوش انقلاب کرد و نظریههایی مانند
مسطح بودن زمین و گردش خورشید به دور زمین منسوخ شدند و جای خود را به
نظریههای کروی بودن زمین دادند، نظریه تشکیل عالم از 4 عنصر باد، خاک، آب و
آتش هم منسوخ شد و جای خود را به شیمی جدید داد و نظریه طبایع و اخلاط
چهارگانه هم که به آن متکی بود فروریخت و جای خود را به فیزیولوژی و پزشکی
جدید داد. بنابراین طب مزاجی یک نظریه طبی کاملا منسوخ و به تاریخ پیوسته
است. استفاده از آن درست مانند استفاده از محاسبات فیزیکی است که به مسطح
بودن زمین و گردش خورشید به دور زمین باور دارد.
طب
اسلامی: اما واژهای که خیلی مورد سوءاستفاده و بدفهمی قرار میگیرد، واژه
طب اسلامی است. چیزی را میتوان اسلامی دانست که برگرفته از منابع اصیل
دین اسلام باشد. یکی از این منابع قرآن مجید و حدیث است. یکی از چیزهایی که
میتوان از این منابع به دست آورد، اخلاق اسلامی است. هم به معنای لزوم و
توصیه به حفظ سلامت با بهترین روشهای در دسترس و هم به معنای اخلاق پزشکی.
بنابراین اخلاق پزشکی اسلامی یکی از حیطههای اخلاق پزشکی است. اما طب
اسلامی چطور؟ عدهای سعی میکنند که با استناد به احادیث مجموعهای از
توصیههای پزشکی را بهعنوان طب اسلامی جا بزنند، حال آنکه در درجه اول،
اکثریت مطلق این احادیث به هیچ وجه سند روایی معتبری ندارند و صحت و دقت
انتسابشان به معصوم مورد تردید جدی است اما از این مهمتر اینکه همانطور
که واضح است، این توصیهها دربردارنده روشهای طب سنتی و مزاجی رایج در
همان دوران است. بنابراین توصیههایی از این دست، از جنس «توصیه به استفاده
از بهترین روشها و ابزارهای در دسترس» بودهاند نه «توصیه به مقدس
انگاشتن خود آن روشها و ابزارها»، یعنی توصیه اصلی این بوده است: «به حفظ
سلامت خود اهمیت بدهید و از بهترین روش در دسترس برای تامین سلامت خود
استفاده کنید.» در سایر حیطههای زندگی مادی هم چنین بوده است. مثلا
معصومین.
از
بهترین ابزار حمل و نقل زمان خود برای حمل و نقل و از بهترین ابزار جنگی
زمان خود برای رزم استفاده میکردند اما این بدان معنی نیست که نام گاری و
درشکه را حمل و نقل اسلامی بگذاریم و بگوییم که باید در کنار هواپیما و
ماشین حتما وزارت حمل و نقل اسلامی داشته باشیم یا اسم شمشیر و سپر و گرز و
نیزه را ابزار جنگ اسلامی بگذاریم و بگوییم که یک وزارت دفاع اسلامی هم
باید تاسیس شود که سربازان را برای جنگ با شمشیر آماده کند و با شمشیر به
میدان نبرد بفرستند. نتیجه آن البته فقط شکست و قتل عام سربازان توسط
سلاحهای مدرن دشمن خواهد بود. در پزشکی هم چنین است.
طب درست و معقول
اسلامی همان طبی است که بنا بر آخرین یافتههای علم روز در اختیار
انسانهاست، یعنی طب مدرن و مبتنی بر شواهد و از این حیث با طب غیراسلامی
هیچ فرقی ندارد. (یعنی اصلا طب اسلامی و غیراسلامی نداریم. یک طب درست و
معقول و مبتنی بر شواهد داریم که مسلمان و غیرمسلمان از آن استفاده
میکنند) اگر فرقی باشد در اخلاقیات و ارزشهاست نه در ابزار و روشها.سپید
کیارش آرامش