به گزارش شفا آنلاین، محمد شریفی مقدم عنوان داشته است: همانگونه که خاطر پرستاری کشور به خوبی در یاد دارد در اواخر دولت قبل انتظار چندین سال جامعه پرستاری کشور تحقق پیدا کرد و آن ایجاد معاونت پرستاری بود. اتفاق مبارکی که باعث شد پرستاران هرگز آن روز را فراموش نکنند. اندکی بعد وقتی اولین معاون پرستاری در مقابل دیدگان مشتاق پرستاران معرفی می شد، مقام تودیع کننده که از مسئولین دولت وقت بود اظهار داشت: شما (یعنی معاون پرستاری) باید پرچمدار پرستاری باشید و در کنار نظام پرستاری از حقوق پرستاری دفاع کنید. و یا وقتی ایجاد این پست در صحن دولت مطرح می شد همگی به خاطر دارند به رغم مخالفت های فراوان دلیل عمده تصویب آن این بود که باید به پرستاران میدان داد و آن موقع ببینید که این قشر شریف چه ها نمی کنند.
جامعه پرستاری در آن روزها بسیار خوشحال بود و باور داشت وضعیت پرستاری پس از این متحول خواهد شد، چرا که معاون پرستاری ارتباط نزدیکتری با وزیر و سایر معاونین داشته و مسلما با توسعه این معاونت تا سطح دانشگاه ها و حتی بیمارستان ها شاهد ارتقاء سطح مدیریت پرستاری بودیم. در آن موقع همه به این معاونت به دید فرصت نگاه می کردند.
ولی اکنون بعد از چهار سال از تشکیل معاونت پرستاری به عنوان بالاترین مقام اجرایی برای پرستاری چه تحولاتی در پرستاری ایجاد شده است؟
با روی کار آمدن دولت جدید اولین اقدام آن حذف پست معاونت پرستاری بود که به صورت رسمی از طرف معاون توسعه و منابع انسانی وزارتخانه به معاون پرستاری وقت ابلاغ شد ولی با حساسیت های نظام و جامعه پرستاری از این اقدام صرف نظر کردند اما وزیر بهداشت با انتصاب رئیس کل وقت سازمان پرسشگر و مطالبه گر نظام پرستاری به معاونت پرستاری که قاعدتا پاسخگو است، عملا دو سال تمام سازمان نظام پرستاری را به نهادی دولتی و منفعل تبدیل نمود. ضمن اینکه این معاونت نوپا بدون توسعه طولی و عرضی وتشکیلاتی و داشتن اختیارات لازم در حد یک اتاق وچند کارشناس نگه داشته شد. بنابراین نه تنها گشایشی در وضعیت پرستاری کشور ایجاد نکرد که هیچ، بلکه به صورت ابزاری در اختیار سیستم پزشک سالار قرار گرفت.
از آنجا که انفعال، سکوت و سکون بدترین حالت برای یک سازمان حرفه ای و صنفی و بهترین حالت برای جریان حاکمیت بود، جهت استمرار این حالت خوشایند به صورت بی سابقه و با استفاده از تمامی ابزارهای ممکن و دخالت در انتخابات نظام پرستاری سعی در به دست گرفتن سازمان نظام پرستاری نموده ولی با هوشیاری جامعه پرستاری این اتفاق نیفتاد.
بعد از آن هم این معاونت به جای همراهی با نمایندگان پرستاری سعی کرد با طرح های مختلفی نظیر، کمک پرستار، پرستار بیمارستانی، صلاحیت ناقص حرفه ای، طرح قاصدک و... اذهان پرستاری کشور را به امور حاشیه ای مشغول نماید و در خصوص مطالبات پرستاری در هر کجا که پیگیری شد معاون پرستاری به عنوان نماینده وزارت بهداشت و مقامی در مقابل پرستاری ظاهر شد. در حالی که قبل از تشکیل معاونت تکلیف مشخص بود و نمایندگان وزارت یا معاون درمان بود و یا معاون توسعه و یا شخص وزیر.
متاسفانه معاونت پرستاری علاوه بر هزینه هایی که بر پرستاران تحمیل کرد هزینه های بسیار سنگینی را نیز بر وزارت بهداشت به عنوان متولی امر سلامت مردم تحمیل نمود. حالا این سئوال برای جامعه پرستاری مطرح است که آیا معاونت پرستاری یک فرصت بود یا تهدید برای پرستاری؟