کد خبر: ۱۳۱۹۳۸
تاریخ انتشار: ۰۱:۱۵ - ۰۴ آذر ۱۳۹۵ - 2016November 24
با نزدیک شدن به موعد انتخابات سازمان نظام پزشکی و انجمن پزشکان عمومی و ایجاد قطب‌های جدید معمول و بحث‌های مالوف این دوران، این مسئله مطرح می‌‌شود که چه رویکردی می‌تواند به انتخابی نسبتا درست با حداقل فایده منتهی گردد.
شفا آنلاین: بررسی این مسئله و حواشی آن با تغییراتی اندک در همه گروه‌های صنفی و تشکل‌ها قابل تعمیم است.

 به نظر می‌رسد حضور گروه‌ها و افراد از سلیقه‌های مختلف و ایجاد بستری آزاد برای نقد و بررسی شرایط موجود و ارائه راهکارهای جدید و تدوین درانداختن طرح‌های نو، روشی معقول و منصفانه است تا زمینه انتخاب افرادی با حداکثر صلاحیت و ایده‌هایی عملی و موثر برای تغییر شرایط فراهم شود.

       ‎مشکل از جایی شروع می‌شود که در این بزنگاه، گروه‌ها و افرادی که خواست و هدف اصلی آنان تغییر یا بهسازی شرایط نیست و بیشتر سودای کسب نام وحمایل‌کردن مقام دارند هم وارد عرصه شده و با نقابی کذایی از دلسوزی بی‌دریغ صنفی و شمشیری ‎دو دم از حمله و هتاکی بی‌حساب و کتاب به زمین و زمان ‎و رجز خوانی‌های «من آنم که رستم بود پهلوان» وارد صحنه می‌شوند.

       ‎این رویکرد منفعت‌طلبانه در بسیاری موارد و بیشتر از نظر شکلی ممکن است با فعالیت‌های افراد و گروه‌هایی که به اندیشه تغییر موثر و با خلوص نیت نسبی وارد این آوردگاه می‌شوند، همپوشانی و شباهت ظاهری داشته باشد و اینجاست که در صورت عدم توجه کافی، سره و ناسره در هم می آمیزد و ممکن است خروجی یک انتخابات صنفی، پس از زحمات زیاد و غلبه بر تردیدهای بسیار در رای‌دهندگان برای شرکت در آن، به انتخاب افرادی منجر شود که منفعت شخصی و عنوان را بر تمام موارد دیگر اولویت می‌دهند. ‎افرادی که با بی‌اعتنایی به آراء رای‌دهندگان و تب بندگی عنوان، چنان چینی‌های نازک اعتمادِ با آن همه سختی ساخته شده را می‌شکنند که گروه کثیری از رای‌دهندگان پشت دستشان را برای شرکت و رای دادن در انتخابات صنفی برای مدت طولانی یا همیشه داغ کنند. ‎این رویکرد عوام‌فریبانه و فرصت‌طلبانه از روی نشانه‌ها و قراینی که مختص آن است، می‌تواند تا حدی قابل ردیابی و شناخت باشد که رئوس آن به‌صورت فشرده و طبقه‌بندی‌شده بیان می‌شود:
       1) جلب حمایت رای‌دهندگان با وعده‌های کلی، پرشمار، مبهم و بلندپروازانه دروغین که در نگاهی دقیق، نداشتن برنامه مشخص عملی، ویژگی بارز آن است (پر و گزافه‌گویی).

       2) انتقاد غیرمنصفانه و هتاکی و نبود استدلال و نقادی در شاکله بحث‌ها و طراحی مدینه فاضله‌ای خیالی که برای رسیدن به آن باید همه شرایط و دستاوردهای موجود را تخریب کرد.

       3) پیشبرد اهداف مستقل از اصناف و تشکل‌های موجود یا تنها به شرط تسلط همه جانبه بر این تشکل‌ها با دعوت از افراد به اعمال فشار مستقیم بر نهاد‌های اجتماعی صنفی و سازمان‌های مسئول (هوچی‌گری و جوسازی).

       4) بزرگداشت و تقدیس ظاهری رای‌دهندگان وحقوق آنان‌ در عین بی‌اعتقادی باطنی که به صورت بی‌توجهی به خواسته‌های آنان بعد از کسب قدرت و نیل به اهداف متبلور می‌شود و به تکرار شعار‌های توخالی مردم‌گرایانه تنزل می‌یابد.

       هرچند شناخت جریان‌های فرصت‌طلب و توده‌گرا (چه در تداوم انتخاب قبلی و چه در سودای انتخاب جدید) به خاطر فریبکاری و جوسازی که در بطن و اساس آنان وجود دارد به سادگی امکان پذیر نیست، اما توجه به خطوط جدا‌کننده فوق و حساسیت و دقت در استفاده از گوهر حق انتخاب، شاید بتواند به شناخت و تمایز کمکی کند تا یوسف به زر ناسره نفروشیم و تحقق آرزوی بهبود اوضاع تشکل‌های صنفی را دست‌یافتنی‌تر نماییم.سپید
بابک خطی/ طبیب کودکان
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: