به گزارش شفا آنلاین:چگونه میتوانیم مواردی را که میبینیم بهتر ذخیره کنیم ؟
چگونه چیزهای دیده شده را در ذهن خود نگه داریم ؟
چگونه از چشمهای خود استفاده کنیم و ذخیره ای را برای روزهای اینده جمع کنیم ؟
چرا حافظه به خصوص حافظه چشمی ، گاهی بسیار خوب و گاهی بسیار بد عمل میکند ؟
بحثی تحلیلی را در زیر بخوانیم
آیا
میتوانید شامي که یک هفته قبل خورده ايد به یاد بیاورید ؟بیشتر احتمال
دارد که به یاد نياوريد ولي اگر قسمت کوچکي از آن شام را جلوی شما بگذارند ،
همه شام آن شب را با همه تفاصیل به یاد می آورید .
بین حافظه دیروز و امروز شما چه اتفاقی افتاده است ؟
آیا به آرامی متلاشی و نابود شده است ؟یا کاملا پنهان نشده است و قابل بازسازی است ؟
ذخیره
حافظه تصویری مانند ظرفهای شام ، در حافظه بینایی انجام میشود و مغزهای ما
از حافظه بینایی برای حل ساده ترین محاسبات استفاده میکند .برای به ياد
آوردن صورت فردی که قبلا دیده ایم، به یادآوری زمان گذشته ای که آن فرد را
در آن ،جستجو ميکنيم نیاز داريم . بدون حافظه بینایی نمیتوانیم چیزهایی را
که در زمان آینده می بینیم به ياد بیاوریم و به خوبی بشناسیم.حافظه ماشین
حساب و کامپیوتر با توجه به قدرتش ، مشخص و میشود. حافظه تصویری هم مرتبط
با قدرت قسمت بالایی مغز مانند قدرت مغز در موفقیت تحصیلی یا قدرت حل
مشکلات جدید و فهم عمومی است.
به دلایل زیادی برای ما بسیار مهم است بفهمیم چگونه حافظه تصویری ، بسیاری از فرایندهای مغزی را تسهیل ميکند و چگونه ميتواند قدرت ما را برای بهره برداری از این فرآیندها تسهیل کند.مطالبي مانند شامی که خورده ایم در بخشی به نام حافظه تصویری کوتاه مدت و به خصوص در بخشی از حافظه کوتاه مدت به نام حافظه بینایی فعال (visual working memory)ذخيره میشود .و حافظه بینایی، تصاویر موقت را جمع آوری میکند در حالی که مغز وظیفه مهم تری دارد و مانند تابلوی سفیدی است که روی آن چیزی نوشته میشود ،سپس چیزهایی را پاک ميکند و چیزهایی را نگه ميدارد ..ما وقتی چیزی را از زمان نسبتا نزديک در گذشته ، به یاد می آوریم وابسته به حافظه فعال بينايي هستیم .. .
سوال : چه زماني محفوظات از بین میرود و وقتی از بین رفت آیا میتوانیم دوباره آن را به یاد بیاوریم یا چیزی از آن باقی نمی ماند ؟
و
اگر حافظه کوتاه مدت بینایی را پس از محو شدنش، بتوانیم بازیابی کنیم ،این
بازیابی چه وقت آسانتر است ؟ وقتی که از بین رفتنش تدریجی است ميتوانيم
بهتر به یاد بیاوریم ، يا وقتی پاک شدن آن ناگهانی است؟
دانشمندان
روانشناس يووي ژانگ و استیفن لاگ از دانشگاه کالیفرنیا اين مسئله را بررسي
کردند .در آزمایش آنها ، داوطلبان سه مربع رنگارنگ را در حالی که براي مدت
کوتاهی بر صفحه کامپیوتر چشمک میزد می دیدند و از آنها خواسته ميشد تا رنگ
هر مربع را به یاد بیاورد ..و مربعها در ثانیه های 1و 4 و10 این بار بدون
رنگ نمایان میشد . و آن چیزی که ميتوانستند ببینند مربعهايي سیاه با رنگ
سفید بود و داوطلبان کاری که لازم بود انجام دهند ، این بود :
آنها لازم بود رنگ هر مربع را به یاد بیاورند ، بدون آنکه بدانند کدام مربع به آنها نشان داده شده است.
دانشمندان
روانشناس فکر میکنند حافظه فعال بینایی، وقتی بیش از ظرفیتش از آن ،چیزی
خواسته شود، بر اساس چگونگی عملکرد شیء دیده شده، شناسایی میکند .
وقتی
حافظه بينايی کوتاه مدت به صورت تدریجی از بین ميرود ، بینندگان به خوبی
میتوانند رنگها را به یاد بیاورند ولی وقتی پاک شدن حافظه به صورت ناگهانی و
کامل است،وقتی از آنها سوال میشد ، پس از مدتی طولانی ، جوابهای بی هدف و
کور ميدادند.
و اين چيزي است که ژانگ و لاک یافتند که جواب دهندگان یا کاملا دقیق یا کاملا تخمینی جواب میدهند . یعنی اگر حافظه به صورت تدریجی حذف ميشد ، رنگ را به دقت به یاد می آوردند و اگر به صورت ناگهانی حذف ميشد ، کاملا آن را فراموش میکردند .و حافظه آنها کاملا مانند مستندات مندرج در ورد کامپیوتر عمل میکند و این ورد ،نوشته ها را در گذر زمان از یاد نميبرد و پاک نمیشود مگر آنکه آن را به صورت ناگهانی ديليت کنید و خاليش نماييد .ولی این در مورد همه حافظه ها رخ نمیدهد.محققان در دانشگاه تکنولوژی ماساچوست و هاروارد فهمیدند که حافظه ها میتواند برای مدت طولانی بدون حذف شدن، باقی بمانند و این حافظه بینایی طولانی مدت است و این حافظه ای است که اصلا حذف نمیشود .
تالیا کونکلي و همکارانش سه هزار تصویر را که از جهتی متفاوت ، بودند،به صورت پی در پی و سریع نشان دادند و تصاوير شامل امواج دریا و بازی گلف و دیگر سرگرمیها بود .سپس دویست زوج تصویر، به شرکت کنندگان عرضه ميشد و برخی از آنها در مرتبه اول عرضه شده بود و از انها خواسته میشد به مواردی که در قسمت اول نشان داده شده بود ، اشاره کنند و در این مطالعه ، دقت شرکت کنندگان 96% بود يعنی با آنکه حدود سه هزار تصویر به آنها نشان داده میشد باز با موفقیت جواب ميدادند .و وقتی تصاویر قبلی و جدید ، با هم فرق داشتند ، شرکت کنندگان دقت بیشتری میکردند .
دانشمندی روانشناس ، دقت شرکت کنندگان را وقتی موارد عرضه شده از یک نوع بودند، بررسی کرد تا میزان یادآوری تفاصیل را در آنها نشان دهد .با آنکه تفاصیل موارد عرضه شده مختلف بود ولی این تفاوتها کمتر از مواردي بود که در مورد اول و تصاویر کاملا متفاوت عرضه ميشد و این بار ، شرکت کنندگان لازم بود تا مقدار زیادی از تفاصیل را به یاد بیاورند تا بتوانند دو مورد را از هم تميز دهند .و همانطور که انتظار میرفت ، دقت شرکت کنندگان وقتی موارد عرضه شده مشابه بود ،به 84% میرسید ولی این افت درک، خیلی برجسته نبود و در واقع وقتی محققان تعداد تصاویر را زیادتر میکردند و از میان آنها لازم بود شرکت کننده یکی را برگزیند خیلی تاثیری بر قدرت تشخیص آنها نداشت . و این نشان میداد ما قدرت حافظه بالایی داریم ولی این حافظه ، فقط تصويري نیست.
این دو آزمایش دو سوال را مطرح میکند :
چگونه میتوانیم تصاویر فراوانی را با تفاصیل آن تشخيص دهيم ولی نمیتوانیم تصاویری را حتی پس از گذر چند ثانیه از آنها تشخیص دهیم ؟
چه چیزی محتویات حافظه در حافظه کوتاه مدت و بلند مدت را ، از هم افتراق میدهد ؟
محققان
در دانشگاه تکنولوژی هاروارد در ماساچوست مشخص کردند ، عامل حساس تصاویر،
معانی آنهاست جدا از آنکه این معانی را از قبلا شناخته باشید یا نه . در
آزمایش شانگ می کوشید تا معانی تصاویر را بشناسید و این در مورد اتصال و
ارتباط با هر شناخت ذخیره شده دیگری هم جاری است و ارتباطی با رنگها ندارد
ولی در آزمایش کانکلي ، تصاویری نشان داده میشود و شما نسبت به معانی این تصاویر شناخت دارید مثلا نخل يا أفعى معنى اي دارد و این شناخت قبلی از نخل یا افعی در ذخیره اطلاعات درحافطه تاثیر میگذارد و اجازه میدهد هزاران تصوير از آنها از حافظه کوتاه مدت وارد حافظه بلند مدت شود و در آنجا با تفاصیل بسیاری ذخیره شود. اساس اطلاعات مفید برای زندگي در حافظه دراز مدت ما است . پس باید راهی یافت تا اطلاعات از حافظه کوتاه مدت ، به حافظه دراز مدت انتقال یابد . و متاسفانه ، بیشتر آنچه ميبينيم و می شنویم و با میخوانیم، در حافظه کوتاه مدتی ذخیره میشود که مشابه خاکستری در معرض بادهاي روزمره زندگي است .
بر اساس مطالعات بالا می فهمیم وقتی چیزی را میبینم که معنی خاصی از آن در ذهن ماست ، و ما درکی خاص از آن داریم ، این مطلب راحتتر درون حافظه ما ذخیره میشود و سریعتر به حافظه دراز مدت میرود و بیشتر هم باقی میماند .این مطلب ، نشان میدهد بالا رفتن درک نسبت به محیط ، به بالاتر رفتن قدرت حافظه و انتقال بیشتر اطلاعات به حافظه دراز مدت کمک میکند .این تجربيات، سبب عدم حذف محتویات حافظه را مشخص میکند در حقیقت برخي موارد موجود در حافظه در نهایت حذف نميشود .و این تفسير ميكند که چرا ما امیدی به یادآوری برخی محفوظات نداریم ولی چیزهای دیگر را به دقت به یاد می آوریم.