بیبالله مسعودی فرید، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی درباره زنان آسیبدیده اجتماعی یا روسپی میگوید: برای آنها 24 مركز در كشور داریم كه دو مركز در تهران است.
شفا آنلاین:این زنان عمدتا 25 تا 40 ساله هستند. پذیرش این افراد از طریق
اورژانس اجتماعی یا ناجا است كه به این مراكز معرفی و پذیرش میشوند.البته
افراد خودمعرف هم داریم. این زنان ممكن است بیماریهای مختلف جسمی یا روانی
داشته باشند كه توانمندسازی آنها در زمینههای مختلف اهمیت دارد.
به گزارش
شفا آنلاین: معاون اجتماعی سازمان بهزیستی میگوید: مطالعاتی که در
ایران درباره فرار دختران انجام شده نشان میدهد 90 درصد علت فرار دختران
در خانه است و تنها 10 درصد به عوامل بیرونی مربوط میشود.
یكی از
سازمانهایی است كه در حیطه وظایفش فعالیتهای گستردهای قرار دارد. یكی از
این فعالیتها بهبود وضعیت زنان آسیبدیده اجتماعی است. با این وصف، این
سازمان برای زنان آسیبدیده و در معرض خطر چه میكند؟
حبیبالله
مسعودی فرید، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی میگوید: زنانی كه ممكن است تحت
خشونت خانگی باشند از گروههای مهمی هستند كه به فكر آنها هستیم. هم
اورژانس اجتماعی را برای آنها تدارك دیدهایم و هم خانههای امن. بعضی
انتقادها با خانه امن مطرح میشود اما وقتی زنی در خانهاش احساس امنیت
ندارد و ممكن است مورد آزار واقع شود، لازم است جایی را داشته باشد نه این
كه در خیابان باشد و تهدیدهای بزرگتری در انتظارش باشد. در سازمان بهزیستی و
معاونت اجتماعی ما در كنار خانواده هستیم نه این كه در برابر خانواده
باشیم. تمام تلاشمان را میكنیم كه مشكلاتی كه در خانواده هست برطرف شود نه
این كه بخواهیم خانواده منحل شود. این اقداماتی كه انجام میدهیم مانند
خانه امن، قرار نیست اعضای خانواده را از هم دور كند بلكه هدف اول ما این
است كه خانواده دوام خودش را در سلامت حفظ كند.
این متخصص پزشكی
اجتماعی در کافه خبر چنین توضیح میدهد: در حال حاضر در 18 استان خانه امن
ایجاد شده كه دو خانه امن در تهران است و تلاش میكنیم این عدد را بیشتر
كنیم. هیچكس به مركز ما نمیآید مگر این كه در مدت 24 ساعت حكم قاضی را
درباره او بگیریم و هیچكس از مركز ما بیرون نمیرود مگر به حكم قاضی. یعنی
اقداماتی كه انجام میدهیم همه بر اساس قوانین و ضوابطی است كه وجود دارد.
زنان در معرض خشونت میتوانند در این خانهها اسكان پیدا كنند و حمایتهای
اجتماعی، حقوقی، روانشناسی و ... از آنها انجام میشود.
او
درباره زنان آسیبدیده اجتماعی كه به آنها زنان ویژه یا روسپی هم میگویند،
اضافه میكند: برای آنها 24 مركز در كشور داریم كه دو مركز در تهران است.
این زنان عمدتا 25 تا 40 ساله هستند. پذیرش این افراد از طریق اورژانس
اجتماعی یا ناجا است كه به این مراكز معرفی و پذیرش میشوند؛ البته افراد
خودمعرف هم داریم. این زنان ممكن است بیماریهای مختلف جسمی یا روانی داشته
باشند كه توانمندسازی آنها در زمینههای مختلف اهمیت دارد. تنها قرار نیست
در موضوع اقتصادی آنها كار كنیم بلكه از نظر روانی هم باید آنها را آماده
كنیم كه از این شرایط خارج شوند.
این زنان
معمولا شش ماه تا یك سال در مراكز ما میمانند، البته مواردی هست كه بیشتر
هم میمانند چون جای دیگری را ندارند. وقتی به آنها حرفهآموزی میشود،
ودیعه مسكن میگیرند و زندگی مستقلی را تشكیل میدهند؛ اما بعد از آن هم
ارتباطشان با سازمان حفظ میشود و بر بهبود وضعیت آنها نظارت میشود.
به
گفته مسعودی فرید، همانطور كه خانه امن شامل موارد همسرآزاری میشود كه
افراد متاهل و با فرزندشان در آنجا اسكان داده میشوند، خانههای سلامت
مخصوص دختران مجرد را هم داریم كه دخترانی را كه از خانه فرار كردهاند در
«خانه سلامت» اسكان میدهیم. مشكلی كه درباره آنها وجود دارد این است كه
خانواده این افراد، آنها را نمیپذیرند و از مشكلاتی كه با آن مواجهیم این
است كه درباره آسیبهای زنان نسبت به مردان، خانوادهها پذیرش كمتری نسبت
به این افراد دارند. در حال حاضر 31 خانه سلامت برای دختران داریم و
سالیانه نزدیك حدود 1000 نفر را پذیرش میكنیم.
معاون اجتماعی
بهزیستی درباره این كه در سالهای اخیر، تعداد دختران فراری از خانه
افزایش یا كاهش داشته و سن، سطح سواد و موقعیت خانوادگی و اجتماعی آنها رصد
میشود یا نه میافزاید: تقریبا در این چند سال، این میزان ثابت مانده
است. مطالعاتی كه در ایران درباره فرار دختران انجام شده نشان داده 90 درصد
علت فرار دختران در خانه است و تنها 10 درصد به عوامل بیرونی مربوط
میشود. این كه علت فرارشان در خانه است این است كه یا عشق در خانواده وجود
ندارد، یا خشونت خانگی و اعتیاد هست، نظارت وجود ندارد یا نظارت زیادی بر
آنها اعمال میشود. از نظر سواد هم عمدتا این افراد تفاوتی با سطح معمول
جامعه دارند. آنها عمدتا كمسواد هستند و از جایگاه اقتصادی و اجتماعی
پایینی برخوردارند.
او توضيح ميدهد: تحقیقاتی كه داشتهایم نشان
داده در مواردی مانند متكدیگری، معتادان متجاهر، كودكان كار و خیابان و
زنان ویژه، عمدتا بیشتر این افراد اهل آن كلانشهرها نیستند و از شهرهای
مختلف به شهرهای بزرگ و پایتخت میآیند. البته اینطور نیست كه خود
كلانشهرها چنین افرادی را ندارند بلكه معمولا چنین افرادی مهاجرت میكنند
كه در شهر جدید ناشناس باشند. از دلایل این موضوع كه بیشتر به تهران
میآیند هم این است كه تهران، كلانشهری است كه مردم میتوانند بدون شناسایی
شدن از طرف دیگران راحتتر به این اعمال دست بزنند، اقتصاد در شهرهای بزرگ
بیشتر جاری است و مردم بیشتر و راحتتر ممكن است برای چنین مواردی پول
بدهند، ضمن این كه ممكن است برای دلایل دیگری مهاجرت كرده باشند اما در دام
این موارد گرفتار شوند و به اعمال خلاف قانون دست بزنند.خبر آنلاین