شفا آنلاین :انجمن خيريه حمايت از بيماران كليوي كشور با صدور اطلاعيهاي ضمن ابراز تأسف و تأثر از مرگ ناگهاني خانم عسل بديعي، هنرمند سرشناس سينما و تلويزيون و تسليت اين مصيبت جانكاه به خانواده و دوستانش، اقدام خداپسندانه و انساندوستانه وي و خانواده آن مرحومه در بخشش اعضاي بدنش به بيماران نيازمند عضو را ستود.
به گزارش شفا آنلاین ،در اطلاعیه معاونت ارتباطات و امور بينالملل انجمن بيماران كليوي آمده است: بدون شك مرگ ناگهاني هنرمند جوان و سرشناس كشور، آن هم در نخستين روزهاي بهار ،شوك بزرگي به جامعه هنري و هنردوستان كشور واردكرد. هر چند عسل بديعي پيش از وداع زودهنگام با زندگي براي بخشش اعضاي بدنش به بيماران نيازمنداعلام آمادگي كرده بود اما با اين حال خانوادهاش نيزدر اوج اندوه ناباورانه با همكاري و همدلي ارزشمندشان در شرايط بسيار سخت تصميم گيري نشان دادند كه چه روح بزرگ و بخشندهاي دارند. چرا كه هماينك با تصميم به موقع آنها كليهها، قلب، كبد و ساير اعضاي بدن دختر جوان سفر كرده شان به چند هموطن بيمار، نيازمند عضو و در آستانه مرگ جان دوبارهاي بخشيده است.
و به راستي چه مرگي شيرينتر از اين كه انساني قبل از سفر آخرت چنين توشهاي گرانسنگ همراه داشته باشد. و الگويي باشد براي ساير مردمانش تا بدانند كه هزاران هموطنشان براي حيات و ادامه زندگي و روشن ماندن شمع وجودشان نيازمند چنين بخشش هاي بي منت و بزرگي هستند.
و ما خادمين مردم عزيز در انجمن بيماران كليوي ايران كه خود از دلسوختگان و دردكشيدگانيم، نيك ميدانيم كه عسل بديعي همانطور كه يك سال قبل هنگام دريافت كارت اهداي عضو آرزو كرده بود، حالا با خيالي آسوده و قلبي آرام و مطمئن به آرزويش رسيده وبه دنبال تصميم بزرگش حالا به خواب ابدي رفته است. خوابي زيبا و به ياد ماندني...
و چه زيبا گفت پدرش كه: با رفتن عسل، حالا هفت فرزند ديگر دارم و به راستي كه جز اين نيست. چرا كه قلب، كليهها و ساير اعضاي بدن او همچنان زنده هستند.
... و به پسر خردسال آن مادر سفر كرده ميگوييم: مادر مهربانت براي هفت هموطنش كه با مرگ دست و پنجه نرم ميكردند، مادري و خواهري كرد واين بار در اخرين سكانس زندگي اوج بخشش و ايثار انساني را به زيباترين شكل ممكن به تصوير كشيد .و اين يعني اوج هنر انساني و روح بخشندگي در كشوري كه مردمانش هميشه تاريخ الگو و سرمشق انسانيت و فداكاري بوده، هستند و خواهند بود.
سخن آخر اينكه:
كسي را بدين مايه ارزندگي است / كه مرگش گشاينده زندگي است
بهار را به ياد آر از آن سروناز / كه افتاده هم، سرفراز است باز
روحش شاد و يادش گرامي .