در گذشته نه چندان دور زمانی که علم لیزر وارد کشور شد، کمتر کسی انتظار کاربرد گسترده این علم را در کشور داشت
. لیزر برای بسیاری از بیماریهایی
که درمانی برای آنها نبود، به کار آمد و بازار بسیار خوبی در کشور پیدا
کرد.
همین
موضوع در زمینه علم پزشکی بازساختی صدق میکند. در سال 1956 اولین پیوند
خون موفق توسط سلولهای بالینی انجام شد که در چند دهه بعد هم در سال 90 به
اهدای جایزه نوبل منجر شد. همین تحقیقات به صورت محدود ادامه پیدا کرد تا
اینکه در سال 2007 هم مجدداً به دو دانشمند که به صورت جداگانه توانسته
بودند از
پیوند سلولهای بنیادی برای درمان اندام از دست رفته استفاده
کنند، جایزه نوبل اعطا شد. این تحقیقات و جوایزی که به آنها داده شد توجه
جامعه علمی بینالمللی را به خود جلب کرد. در آن زمان ما متوجه شدیم برداشت
سلولهای بالغ و کشت آنها به عنوان سلولهای جنینی و پرورش آنها واقعاً
ممکن است. این موضوع بدین معنی بود که با این علم جدا از مرزهای اخلاقی آن،
میشود یک انسان کامل به وجود آورد. این وعده، بسیاری از آرزوهای دیرینه
بشری را که تا پیش از این تنها رویای آن را داشت به حقیقت نزدیک میکرد.
در
پی همین موضوعات با همکاری علم مهندسی بافت، ژندرمانی و سایر حوزههای
مرتبط طب بازساختی به وجود آمد که برخی از آن به عنوان انقلاب چهارم پزشکی
یاد میکنند. در حال حاضر بهترین متخصصین و دانشمندان کشور به این علم ورود
پیدا کردهاند که خبر بسیار خوشحالکنندهای است. طبق ردهبندیهای جهانی
ما پابهپای کشورهای دیگر در حال پیشرفت در این حوزه هستیم و کوچکترین
غفلتی امکان دارد چند قدم عقب بیفتیم، اما همانطور که نسبت به سال گذشته در
وضعیت خوبی هستیم با تلاش بیشتر در سال بعد به موقعیت مطلوبتری هم خواهیم
رسید
.سپید
علیرضا نیلفروش زاده
رئیس مرکز تحقیقات پوست و سلولهای بنیادی