کد خبر: ۱۲۶۲۷۶
تاریخ انتشار: ۰۶:۵۹ - ۱۸ مهر ۱۳۹۵ - 2016October 09
شفا آنلاین>اجتماعی>بگذارید بحث را با تداعی ساده کلمه «روان‌درمانی» شروع کنیم. با شنیدن کلمه روان‌درمانی چه چیزی به ذهن شما خطور می‌کند و از آن چه برداشتی دارید؟ چند لحظه فکر کنید.
به گزارش شفا آنلاین،  برای بسیاری از ما اولین کلمه‌ای که به خاطر متبادر می‌شود، «تغییر» است با این‌حال روان‌درمانی می‌تواند بیش از آن‌که تعهد به «تغییر» داشته باشد به «پذیرش» نیازمند باشد. زمانی که زیگموند فروید از عبارت معروف هدف روانکاوی «تبدیل احساس بدبختی ناشی از روان‌نژندی به اندوه عادی است.» صحبت می‌کرد، در واقع از تغییر صحبت به میان می‌آورد. اما این تغییر ساده‌ای که در روان‌درمانی به دست می‌آید چطور اتفاق می‌افتد؟ بیشتر تغییراتی که در روان‌درمانی اتفاق می‌افتد، در نتیجه فرآیند تدریجی پذیرش است؛ پذیرش زندگی به همان شکلی که حقیقتاً وجود دارد، در مقابل روشی که از ما می‌خواهد به چیزی تبدیل شویم که آرزویش را داریم.

       پذیرش حوادث دردناک کودکی در گذشته و نفوذ ناخودآگاهانه و فراگیر آن در حال، پذیرش خودمان به همان شکلی که هستیم به‌جای آن فردی که نیستیم. شاید اظهارنظر فروید ناپخته و بدبینانه به‌نظر برسد، اما زمانی که آن را با توجه به رنج شخصی او از بیماری سرطان در 15 سال آخر عمرش در نظر بگیریم و درک کنیم که او چطور با سرنوشت دشوار خود روبه‌رو شده بود، شاید بتوانیم این اظهارنظر را به عنوان شرحی پخته وخردمندانه درباره ضرورت ناگزیر پذیرش بیابیم. به این‌ترتیب پیش از آن‌که به تعمق درباره بدبینی عمیق او درباره شرایط انسانی بپردازیم باید نیاز شجاعانه به پذیرش رنج احساسی و جسمانی را در عبارت او و هزینه گزافی را که برای اجتناب و انکار وجه تراژیک زندگی پرداخته است، درک کنیم.

       مفهوم پذیرش به طور ویژه در فلسفه و مذاهب شرقی، نیز سایر نظام‌های مذهبی بزرگ دیده می‌شود.

       پذیرش کلید اصلی روشنگری معنوی است به همان شکلی که در متونی همچون «کتاب ایوب» عهد عتیق، آموزه‌های سیذارتا گوتاما (بودا) و تعالیم تائو ته چینگ دیده می‌شود. اما حتی بودایی‌ها و هندوها و تائویست‌ها و سایر جویندگان مسیرهای معنوی هم اولویت پذیرش را فراموش می‌کنند. شکایت یکی از بودایی‌ها را که به مدت سی سال به مراقبه می‌پرداخت، ببینید: «30سال است که مراقبه می‌کنم و همچنان خشمگین هستم.» او به جای پذیرش خشم، به دنبال از بین بردن خشم خود بود و این دقیقاً همان چیزی بود که باید تغییر می‌کرد.

       حکمت نهفته در آموزه‌های شرقی و تناقضات یا دیالکتیک تغییر در برابر پذیرش را روان‌پزشک بالینی دکتر مارشا لینهان، از دانشگاه واشنگتن به‌طور مشخص در روش محبوب خود با عنوان «رفتاردرمانی دیالکتیکی» (Dialectica- Behavior Therapy) به ترسیم درآورد. رفتاردرمانی دیالکتیکی یا DBT به‌شدت تحت تاثیر رفتاردرمانی شناختی (CBT) است که بخشی معنوی و فیلسوفانه به آن افزوده شده است. لینهان با تخصص خود در زمینه درمان «اختلال شخصیت مرزی»، نیاز موجود برای آموزش «پذیرش رادیکال» به بیماران چالش‌برانگیز (علاوه بر ضرورت تغییر شناخت تحریف یافته و رفتارهای خودویرانگرانه) را شناسایی کرد. «پذیرش رادیکال» به معنای شکیبایی در پذیرش فردی با هر شکل و شمایلی در زمان حال در کنار اذعان به‌ضرورت تغییر و رشد است. لینهان برای پشتیبانی کردن از چنین پذیرشی نسبت خویشتن، به ادغام اصول مراقبه و ذهن‌آگاهی (mindfulness) در رویکرد خود روی آورد. لینهان این اصول را برای پذیرش رادیکال یا ریشه‌ای ذکر می‌کند:
پذیرش، اذعان چیزی است که وجود دارد.
پذیرش، قضاوت‌گر نیست و به دنبال خوب یا درست نمی‌گردد.
آزادی از رنج بیش از آن‌که به مقاومت در برابر واقعیت نیاز داشته باشد، به پذیرش نیاز دارد.
پذیرش در مقایسه با اجتناب از احساسات دردناک بیشتر به کاهش رنج می‌انجامد.
تغییر دیالکتیکی میان پذیرش و تغییر که دکتر لینهان در درمان به آن تاکید دارد، نمونه‌ای فوق‌العاده از چیزی است که به‌واقع باید در یک روان‌درمانی موثر اتفاق بیفتد.

       چیزهای مشخصی در زندگی وجود دارند که نمی‌توان آن‌ها را تغییر داد و اگر هم افرادی بتوانند این تغییر را به وجود آورند با تلاشی شدید به آن نائل می‌شوند. این درک و شناخت «پذیرش» در عبارت معروف که در انجمن‌های الکلی‌های گمنام (AA) به کار می‌رود، به‌وضوح به چشم می‌خورد: «خدایا به من آرامشی عطا کن تا چیزهایی را که نمی‌توانم تغییر دهم، بپذیرم و شجاعتی تا چیزهایی را می‌توانم، تغییر دهم و خردی تا تفاوت میان این دو را دریابم.» نیاز به پذیرش ناتوانی مطلق افراد معتاد به الکل نسبت به الکل (یا سایر معتادان نسبت به سایر مواد یا رفتارهای اعتیادی‌شان) پیش‌نیاز تغییر واقعی است. مشکل باید به‌صراحت پذیرفته شود پیش از آن‌که برای تغییر آن اقدامی شود.
منبع: PsychologyToday

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: