کد خبر: ۱۲۵۳۲۹
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۰ - ۱۰ مهر ۱۳۹۵ - 2016October 01
شفاآنلاین>اجتماعی>چرا معلم و دانش‌آموز از بودن و ماندن در مدرسه آن‌گونه که باید لذت نمی‌برند؟ مصادره کردن مدرسه به آموزش و چشم و هم‌چشمی‌های ماراتن نفس‌گیر نمره و معدل باید در جایی پایان یابد.
مدرسه قلب آموزش و پرورش است، اگر خوب، سالم و بانشاط باشد، اوضاع این نهاد هم خوب  خواهد بود. خوب بودن مدرسه در گروی توجه، رسیدگی و رفع موانع است. موانع پیش روی مدرسه لزوماً مسائل سخت و سنگین نیست، بلکه شمار زیادی از آنها به اراده و همت مدیریتی نیازمند است.

در خلال سال‌های گذشته اگر موضوع بحث یکی از صدها همایش و سمینارهایی که همه‌ساله در کشور برگزار می‌شود، «مدرسه» و مسائل آن  بود مشخص می‌شد که مسائل مدرسه زیاد هم پیچیده و لاینحل نیست.

تا وقتی حال مدرسه که قلب آموزش و پرورش است خوب و خوش نباشد اوضاع آموزش و پرورش که قلب دولت بلکه نظام است خوب نخواهد بود، ازاین‌رو نباید هیچ مسئله‌ای در نظام تعلیم و تربیت هم‌سنگ مدرسه باشد و نباید هیچ شعار و طرح و برنامه‌ای خارج از خاستگاه آن زده شود.

امروز بازگشت به مدرسه و احیای شوکت و عظمت آن علاج بسیاری از نابسامانی‌های فرهنگی و اجتماعی و حتی خانوادگی در کشور است. واقعیت این است که «مدرسه» به هر دلیل از آن جایگاه پیشین خود برخوردار نیست واین مکان مقدس  جایگاه خود را درخانه دوم بودن از دست داده است و در شکل خوشبینانه رقبای جدی مجالی برای نقش‌آفرینی به این نهاد نمی‌دهند.

و این بهانه‌ای است تا بررسی شود که "چرا معلم و دانش‌آموز از بودن و ماندن در مدرسه آن‌گونه که باید لذت نمی‌برند؟ فرصت‌های طلایی فراغت ضمن تحصیل چرا در فضایی که خانه دوم را یدک می‌کشد گذران نمی‌شود و این مکان با همه ظرفیت‌ها و امکانات جز نیم روزی فشرده و گذرا در خدمت دانش‌آموزان نیست؟".

راستی چرا مدرسه که خاستگاه تربیت و تغییر رفتار است با ده‌ها مسئله پیش پا افتاده که بیشتر ناشی از ضعف مدیریت است دست و پنجه نرم می‌کند و از مسائل بنیادین خود باز می‌ماند؟ گویی در مدرسه هم مثل بسیاری از نهادهای تولید فرهنگ و دانش مسائل اداری و اجرایی و ... بر مسائل مأموریتی و اصلی سایه افکنده است.

مدارس امروز باید تجلی‌گاه نشاط، شادابی و امید باشد و چتر رشد،‌ تعالی و فرزانگی را برای عموم بگستراند. باید خیلی زود به داد مدارس رسید و روح مدارس را با تعالی‌بخشی و تغییر و تحول شاداب و بانشاط کرد.

نهاد مدرسه باید مؤثرترین نهاد فرهنگی و تربیتی باشد و همه تحولات و اتفاقات فرهنگی و اجتماعی بر محور آن رقم بخورد.
مدرسه باید هویت و شناسنامه محله و مرجعیت محیطی و فرهنگی آن باشد و مدیر مدرسه مؤثرترین، محبوب‌ترین و کارآمدترین چهره در محله به‌شمار برود.

باید مدیر کنار دانش، تجربه و اختیارات و ظرفیت‌های مدیریتی مدرسه گره‌گشا و حل‌المسائل فرهنگی و اجتماعی محله باشد. شکی نیست که مدیریت مسئول موفقیت و ناکامی مدرسه در رسیدن به اهداف یا باز ماندن از آن است و می‌طلبد فرایند انتخاب مدیر مدرسه از انتخاب مدیر منطقه هم سخت و حساستر باشد.

به‌نظر می‌رسد مدرسه باید متشکل از شورایی همانند مدارس خاص تربیت‌محور و براساس هزینه فایده تربیتی، فرهنگی، آموزشی و حتی ملاحظات سرمایه‌ای و مشارکت جمعی باشد.

مدرسه هیچ توجیهی برای تک‌شیفتی آموزشی ندارد و شاید فشرده‌سازی آموزش ضمن تغییر ذائقه مردم جذابیت و کشش را از مدرسه گرفته و از این مکان مقدس و دوست داشتنی جز آموزش و رقابت‌های خشک و سرد آموزش چیزی به جای نمانده است و این اصلی‌ترین آسیب مدارس دولتی امروز ماست.

مصادره کردن مدرسه به آموزش و چشم و هم‌چشمی‌های ماراتن نفس‌گیر نمره، معدل و ... که امان را از مدیر، معلم و خانواده  بریده و همه چیز را قربانی کمیت‌نگری ساخته است باید در جایی به پایان برسد. وقتی قرار است مدرسه نهاد فرهنگی و تربیتی باشد دیگر دلیلی بر تک‌تازی‌های آموزشی نبوده و الزامی بر ارائه فشرده آموزش نیست. این روند تربیت را در مدرسه خفه می‌کند و دانش‌آموز را از هرآنچه دانش و توسعه و استعداد است زده خواهد کرد.

چه اشکالی دارد در مدارس ما به‌جای 6 ساعت آموزش فشرده 10 ساعت فعالیت صورت گیرد؟ باور کنید این تغییر رویکرد افزون بر توسعه مشارکت‌های عمومی بار مالی چندانی بر مدارس تحمیل نخواهد کرد. چرا نباید حداقل یک‌سوم فعالیت‌های مدارس ما فعالیت‌های تربیتی درون آموزشگاهی باشد؟ چرا باید دانش‌آموزان از صدها برنامه و فعالیت تربیتی نشاط‌آور و رفتارساز محروم شوند؟

چرا امور تربیتی، معاون و مربی تربیتی با ظرفیت لایزال شوراهای دانش‌آموزی به‌جای مدیریت فعالیت‌های شوق انگیز تربیتی به عادت معلم‌ها، به‌دنبال کلاس‌تراشی باشند؟ آیا فقط کلاس رفتن و با دانش‌آموز، تخته، تمرین و تکلیف مرتبط بودن کار است؟

امور تربیتی به‌جای کارگردانی دبیران و معلمان دینی و قرآن، جغرافیا، تاریخ، علوم اجتماعی، هنر، ادبیات و ... و توسعه   نفوذ و حضور خود،‌ اندک ظرفیت خود را به‌نفع آموزش از دست داده است.

امور تربیتی به‌جای سهم‌خواهی از مدرسه و نهادسازی درون دستگاهی عملاً به بیرون مدرسه و به چند برنامه روتین، نخ‌نما و تاریخ گذشته جشنواره‌های تابستانی هدایت شده است. اگر از من سؤال کنند چرا حال مدرسه خوب نیست خواهم گفت چون وظایف و مأموریت‌ها خلط شده و امور تربیتی جایگاه خود را در مدرسه از دست داده است و این قصه امروز یا دیروز نیست.

اگر امور تربیتی چراغ تبلیغات رسانه‌ای را خاموش کند و به مدرسه بازگردد و سهم خود را از زمان و فضای مدرسه و ظرفیت‌های اداری و ساختاری باز یابد ما در ساحت مدرسه به یک تحولی معجزه‌آسای دست خواهیم یافت.

به‌یقین حضور قدرتمندانه تربیتی چراغ امید و نشاط را در مدرسه و ساحت تربیت نسل جدید فروزان ساخته و مرجعیت را از مدرسه آموزش‌محور باز خواهد ستاند.

هنوز هم  بازگشت به تربیت و توسعه فعالیت‌های تربیتی مدرسه با هندسه جدید تربیتی مدرسه و نظام و تعلیم و تربیت را به جایگاه اصلی خویش باز خواهد گرداند.تسنیم

محمدابراهیم محمدی مدیرکل سابق فرهنگی و هنری وزارت آموزش و پرورش

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: