به گزارش شفا آنلاین، نداشتن زیرساخت لازم و همچنین اجرای رویکردهای متفاوت وزارت بهداشت دولتهای مختلف، سراسری شدن این برنامه جهانی را به تعویق انداخته است.
وزارت بهداشت دولت یازدهم نیز از همان ابتدا، اجرای برنامه پزشک خانواده را مشروط به تکمیل شبکه بهداشتی و درمانی کشور و راهاندازی پایگاهها و مراکز سلامت جامعه و همچنین آموزش پزشکان خانواده میدانست و همین اساس را در اولویت برنامههای خود در سیستم بهداشتی کشور قرار داد.
دکتر عزتالله گلعلیزاده، مسئول کمیته پزشک خانواده انجمن پزشکان عمومی ایران در خصوص موانع اجرایی شدن برنامه پزشک خانواده توضیح داد و گفت: در برنامههای چهارم و پنجم توسعه بر ضرورت اجرای برنامه پزشک خانواده تاکید شده است. در سال 1384 برنامه پزشک خانواده روستایی به شکل ناقص اجرا شد و در سطح روستاها متوقف ماند. اما بدون اینکه مشکلات آن برطرف شود، سال 90 برنامه پزشک خانواده شهری در استانهای چارمحال بختیاری، خوزستان و سیستان و بلوچستان به طور آزمایشی اجرا شد که موفقیت آمیز نبود؛ چرا که وزارتخانههای بهداشت و رفاه با یکدیگر هماهنگ نبودند.
وی ادامه داد: در سال 91 قرار شد این برنامه در تمام کشور اجرایی شود که در نتیجه در دو استان فارس و مازندران کلید خورد و قرار بود که طی شش ماه در استانهای دیگر هم اجرایی شود. ما معتقد بودیم این برنامه اعتبار کافی ندارد، این عجله صلاح نیست و طرح باید پختهتر شود و بعد از اجرای آزمایشی آن، نواقص برنامه شناسایی شود. به این ترتیب گام به گام در یک بازه زمانی مشخص، به تمام کشور تسری داده شود.
مسئول کمیته پزشک خانواده انجمن پزشکان عمومی همچنین اظهار کرد: تا قبل از دولت یازدهم، از مجموع شش هزار و 200 نفر پزشک خانواده روستایی، تقریبا 1200 نفر به خاطر عدم افزایش حقوق و دستمزد و تاخیر در پرداختها، از طرح خارج شدند. بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم، به موضوع حقوق پزشکان خانواده توجه و تا حدی ترمیم شد. در نتیجه با وجود اینکه هنوز هم بخشی از این مشکلات وجود دارد، اما درصد زیادی از کمبودها جبران شد.
گلعلیزاده، رسیدن به ادبیات مشترک میان مسئولین حوزه نظام سلامت را یکی از الزامات اجرایی شدن و پیشرفت برنامه پزشک خانواده دانست و اذعان کرد: آسیب شناسی پزشک خانواده شهری در دو استان انجام شد و در اردیبهشت سال 93 نیز جلسهای گروهی تشکیل شد تا اصلاحیهای بر نسخه 02 پزشک خانواده صورت گیرد، اما تا امروز تکلیف برنامه پزشک خانواده روشن نیست. هنوز مسئولین نظام سلامت به ادبیات مشترکی در این بحث نرسیدهاند. مواردی مانند نداشتن پزشک خانواده و گران تمام شدن خرید خدمت نیز باعث شده است برنامه آن طور که باید، پیش نرود.
وی افزود: شعار امسال، اقتصاد مقاومتی است، این اقتصاد در حوزه سلامت تنها از مسیر سطح بندی خدمات، نظام ارجاع و پزشک خانواده معنا پیدا میکند. با اجرای طرح تحول نظام سلامت اعتبارات خوبی به این حوزه تزریق شد که البته بخش بیشتر آن در حوزه درمان هزینه شد. در بخش درمان مشکلات زیادی وجود داشت و پرداختی از جیب مردم بالا بود. درحوزه دارو نیز مشکلات زیادی داشتیم که باید به آنها توجه میشد، اما در کنار آن باید بحث بهداشت، نظام ارجاع و سطح بندی خدمات مورد توجه قرار گیرد.
گلعلیزاده، راهاندازی کلینیکهای ویژه را نوعی تشویق مردم به مراجعه مستقیم به متخصص و فوق تخصص و همچنین مخالف سیاستهای قانون برنامه پنجم توسعه دانست و افزود: این قانون از سویی اجرای برنامه پزشک خانواده را تکلیف میکند، اما از سوی دیگر، این کلینیکها راهاندازی میشوند. میتوانستیم در کنار این کلینیکها، نظام ارجاع را قرار دهیم؛ به طوری که شاید از بسیاری هزینهها جلوگیری میشد. امیدواریم مجلس هم به آن توجه کند و به سمت اجرای برنامه در تمام کشور بر اساس یک دستورالعمل مشخص حرکت کنیم.
مسئول کمیته پزشک خانواده انجمن پزشکان عمومی تاکید کرد: دو استان فعلی (فارس و مازندران) مشکلاتی با نسخه 02 پزشک خانواده دارند، ولی دلیل نمیشود طرح را متوقف کنیم. ما معتقدیم نسخه پزشک خانواده شهری باید اصلاح شود.
وی یکی از مشکلات پیش روی برنامه پزشک خانواده را ارائه نشدن برنامه مشخص از سوی مسوولان مربوطه عنوان کرد و گفت: ما وارد ششمین سال برنامه پنجم شدهایم، در حالیکه بسیاری از احکام این قانون باید ظرف دوسال اول، تکلیفشان روشن میشد اما هنوز این امر محقق نشده است. ما یا در قانونگذاری مشکل داریم و واقعیتها را ندیدهایم، یا در اجرا یا هردوی این موارد. اینکه شبکههای بهداشتی و درمانی کمبود دارند، درست است و باید به آن توجه شود. اما سوال این است که نظام ارجاع چه زمانی باید آغاز شود؟ میگویند اجرای این برنامه 15 تا 20 سال زمان میبرد. ما 11 سال از برنامه چهارم توسعه را گذراندیم. پس برای 9 سال باقیمانده باید برنامه و هدفگذاری مشخصی داشته باشیم.
گلعلیزاده افزود: پزشک خانواده چیزی نیست که ما اختراع کرده باشیم، بلکه تعریف مشخصی دارد. نمیتوان کار دیگری را انجام داد و نامش را پزشک خانواده گذاشت. برنامهای که تحت عنوان پزشک خانواده شهری در حال اجراست، پزشک خانواده نیست. ما احتیاج داریم بودجه مناسبی به آن اختصاص پیدا کند و مهمتر این است که این بودجهها سرجای خودش هزینه شود.
مسئول کمیته پزشک خانواده انجمن پزشکان عمومی در تعریف جهانی پزشک خانواده گفت: پزشک خانواده در تمام دنیا فردی است که تحصیلات پزشکی را گذرانده، مهارتهای لازم را کسب کرده و به ازای جمعیتی مشخص، به او سرانه تعلق میگیرد. افرادی که میخواهند در سطوح بالاتر خدمت دریافت کنند، ملزم هستند این مسیر را رعایت کنند. در غیر این صورت تمام هزینهها را به صورت آزاد پرداخت میکنند.
وی ادامه داد: در تمام دنیا پزشک خانواده حدود 1500 نفر را در اختیار دارد. اینکه بگوییم 12500 نفر تحت نظر یک پزشک باشند، پاک کردن صورت مساله است. پزشک خانواده باید با جمعیت تحت پوشش در تماس باشد. قرار دادن کارشناس در سطح یک، برای ارجاع بیمار به پزشک، به معنی پزشک خانواده نیست.
امنیت شغلی پزشکان عمومی تامین شود
نایب رییس انجمن پزشکان عمومی در ادامه، ضمن اشاره به نبود برنامهای مشخص برای تامین امنیت شغلی پزشکان عمومی، اظهار کرد: بالغ بر 80 هزار پزشک عمومی در کشور شماره نظام پزشکی دارند ولی 25 تا 30 هزار نفر از آنها فعال هستند، مسئول این امر کیست؟ آیا غیر از این است که متولیان نظام سلامت برنامهای برای آنها نداشتهاند؟ یعنی نمیدانستیم پزشک عمومی را برای چه موضوعی تربیت میکنیم؟ ما تعریفی برای پزشک عمومی در نظام سلامت نداریم و به همین دلیل بیشتر آنها دغدغه ادامه تحصیل برای گرفتن تخصص در رشتههای لوکس دارند. آیا دلیل این وضعیت، جز این بوده که نظام تعرفهگذاری و ارزشگذاری را در کشور طوری تعریف کردیم که باعث شده پزشکان عمومی میل و رغبت نداشته باشند در این زمینه کار کنند؟
وی تاکید کرد: اگر شرایط کاری را برای پزشکان عمومی و پزشکان خانواده فراهم کنیم به طوری که اعتماد لازم به برنامههای اجرایی دولتمردان داشته باشند، قطعا در این حوزهها فعالیت میکنند. این درحالیست که اکنون برنامهای در یک دولت اجرا میشود، دولت بعدی آن را کلا از بین میبرد و برنامه دیگری را شروع میکند. ما حتی در طول این سالها ذائقه مردم را به سمت تخصصگرایی تغییر دادیم. این موضوع تنها با نظام ارجاع اصلاح میشود.
گلعلیزاده با بیان اینکه دست یافتن به تخصص پزشک خانواده مدتها زمان میبرد، گفت: میتوان آموزش پزشک خانواده را با پزشک عمومی همراه کرد و آموزشهای پودمانی در حین کار به آنها ارائه دهیم و مهارتهای آنها را افزایش دهیم. قانون برنامه پنجم توسعه تاکید کرده است که محتوای آموزش پزشکی باید بر مبنای پزشک خانواده باشد. ما در حال گذراندن سال ششم برنامه هستیم، ولی هنوز محتوای آموزش پزشکی بر این اساس نیست و آمایش سرزمینی دانشگاههای علوم پزشکی عملیاتی نشده است.