یکی از معضلات امروز نسل جوان جامعه ما به تاخیر افتادن ازدواج به دلایل مختلف از جمله به دلیل مشکلات اقتصادی است؛ عدهای از جوانان بر این باورند که ازدواج در سن پایین مانع رشد و استفاده از اوقات زندگی و جوانی میشود اما بررسیها نشان داده یکی از مهمترین عوامل فشارهای روانی و استرسهای رو به افزایش در دنیای امروز که گریبانگیر بسیاری از جوانان شده است، عدم ازدواج به موقع آنان است چرا که دختران و پسران با ازدواج، در کنار یکدیگر از آرامش، امنیت و سلامت روان دوچندانی برخوردار میشوند.
رهبر انقلاب اسلامی اخیراً در بند 4 «سیاستهای کلی خانواده» بر لزوم ایجاد نهضت فراگیر ملی برای ترویج و تسهیل ازدواج موفق و آسان برای همه دختران و پسران و افراد در سنین مناسب ازدواج و تشکیل خانواده و نفی تجرد در جامعه با وضع سیاستهای اجرایی و قوانین و مقرارات تشویقی و حمایتی و فرهنگسازی و ارزشگذاری به تشکیل خانواده متعالی بر اساس سنت الهی تأکید کردند.
برای بررسی ابعاد مختلف این بند به سراغ «سید حسین نبوی» متخصص علوم تربیتی و عضو کمیسیون جوانان وزارت ورزش و جوانان رفتیم؛ در ادامه مشروح این گفتوگو تقدیم مخاطبان میشود.
به عنوان سوال نخست، با توجه به ابلاغ «سیاستهای کلی خانواده» توسط مقام معظم رهبری برای "ترویج و تسهیل ازدواج موفق و آسان برای همه دختران و پسران و افراد در سنین مناسب ازدواج و تشکیل خانواده و نفی تجرد" چه اقداماتی باید صورت گیرد؟
با توجه به اینکه مقام معظم رهبری در این برهه زمانی بحث سیاستهای کلی خانواده را مطرح کردند، نشاندهنده وجود مشکلاتی در بحث خانواده است؛ باید در حوزه فرهنگی ازدواج وارد شویم و با الگوسازی و فرهنگسازی، به جوانان آموزش دهیم که چگونه زندگی توأم با سادهزیستی داشته باشند.
از لحاظ اقتصادی باید جوانانمان را شکوفا کنیم زیرا بخش عمدهای از مسائل که در تجرد افراد به وجود آمده، بحث اقتصادی است که همه مردم از آن مطلع هستند و لازم به پنهان کردن این موضوع نیست.
در حال حاضر مسکن بحث مهمی است که جوانان را از ازدواج باز میدارد؛ در یکی از کشورهای اسلامی اعلام کردند که هر کسی که ازدواج کند، دولت خانهای را به وی میدهد اما در کشور ما چطور، هنگامی که جوان ازدواج میکند با همسرش به کجا برود؛ وزارت راه و شهرسازی باید به سمتی حرکت کند که هر فردی که ازدواج میکند، دولت خانهای حتی کوچک به وی بدهد؛ این اتفاق باید بیفتد و حداقل دولت به صورت اقساطی و بلندمدت میتواند این امکان را فراهم سازد.
ارگانها و نهادهای مربوطه در خصوص تسهیل در امر ازدواج جوانان چه وظایفی بر عهده دارند؟
ادغام معاونت ساماندهی امور جوانان که قبلاً سازمان ملی جوانان بود با وزارت ورزش و جوانان کار اشتباهی است؛ با این کار سیطره ورزش بر بحث امور جوانان غلبه پیدا کرد و عملاً هیچ کاری در سه، چهار سال اخیر در حوزه جوانان اتفاق نیفتاده است؛ کارهای بنیادین اصلی باید صورت گیرد، نه اینکه بیمه ازدواج راهاندازی کنند؛ ازدواج مگر خودرو است که بیمه بخواهد، ازدواج نیاز به بیمه ندارد؛ بیمه ازدواج درصد طلاق را افزایش میدهد زیرا کسی که بیمه شود دیگر با خیال راحت هر کاری را انجام میدهد.
به هر حال چند نهاد ذیربط از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه فرهنگسازی، وزارت راه و شهرسازی در حوزه مسکن جوانان، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در حوزه کار، اشتغالزایی و کارآفرینی و معاونت ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان وظایفشان را به خوبی انجام ندادند.
به نظر شما چه تدابیری باید اندیشیده شود تا خلأها و کاستیهای موجود در زمینه ازدواج جوانان جبران شود؟
نهادی تحت عنوان «وزارت خانواده» در کشور کم است و بنده چندین سال است که موضوع وزارت خانواده را پیگیری میکنم تا نهادینه شود؛ اگر وزارتخانهای تحت عنوان وزارت خانواده وجود داشته باشد همه این خلأها جبران میشود و چالشهای موجود را پوشش میدهد همچنین بخشی از مشکلات ازدواج ساماندهی پیدا میکند.
سازماندهی وزارت خانواده به نحوی است که معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آموزش و پرورش و معاونت ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان از سازمانهای مذکور خود جدا شوند و با یکدیگر وزارت خانواده را تشکیل دهند.
آیا دید جوانان امروز نسبت به ازدواج، مطابق دیدگاه قرآن به خانواده و ازدواج است؟
یکی از بحثهایی که در قرآن بسیار بر آن تأکید شده است، بحث خانواده است؛ ما باید از خودمان سؤال کنیم که آیا تا به حال در حوزه خانواده موفق بودهایم، آیا معیارهای وجودی خانواده موفق را به جامعه عرضه کردهایم، آیا بررسی آماری نسبت به عملکردی که تاکنون در حوزه خانواده داشتیم صورت گرفته است یا خیر.
اگر خانواده موفق داشته باشیم به تبع آن جامعه موفقی خواهیم داشت اما در حال حاضر مشکلاتی اجتماعی موجود در جامعه نشاندهنده این است که در حوزه خانواده اشکالاتی وجود دارد زیرا با خانواده خوب، جامعه خوب تشکیل میشود؛ مشکلات اجتماعی فعلی نشان دهنده مشکلاتی در حوزه خانواده است؛ در گذشته مسائل فرهنگی در درون خانواده از طریق پدر و فامیلها به فرزندان منتقل میشد و نوع کار به نحوی بود که پدر و فرزند در کنار یکدیگر مشغول به فعالیت بودند و فرزند بخش عمدهای از اصول و مفاهیم مورد نیاز در حوزه خانواده را در طول زمانی که با پدر بود، میآموخت.
اما در حال حاضر پدر و مادر از صبح به سر کار میروند و فرزند خود را در کودکستان یا مدرسه میگذارد؛ پدر و مادر، فرزندانشان را زیاد نمیبینند که باعث به وجود آمدن از هم گسیختگی خانوادگی شده است؛ اعضای خانواده همدیگر را به اندازه کافی ملاقات نمیکنند و با یکدیگر ارتباط عاطفی کافی ندارند؛ بر اثر این از هم گسیختگی، خلأ عاطفی در اعضای خانواده به وجود میآید؛ مادر، پدر و فرزندان نیاز عاطفی خود را در کجا بروز دهند، نیازهای عاطفی که در محیط خانواده باید بروز داده شود، در سطح اجتماع میآید.
مشکلی که اروپا در قرن گذشته دچار آن شد، کشور ما کمکم دارد با آن روبهرو میشود و اگر ما الان جلوگیری نکنیم در دو، سه دهه آینده قطعاً همانند اروپا نهادی به اسم خانواده نخواهیم داشت؛ مقام معظم رهبری به موقع مسئله خانواده را مطرح کردند و همه ما باید از ایشان پیروی کنیم تا انشاءالله به نتیجه مطلوب برسیم.
علت گرایش جوانان امروز برای ازدواج در سنین بالا چیست؟
جوانان کشور ما بهترین سالهای زندگی که 18 تا 24 است را در تجرد به سر میبرند؛ همانطور که مشاهده میکنیم سن ازدواج، بالای 26 سال رفته است که عملاً جوانان بهترین سالهای زندگی خود را مجرد هستند؛ بخشی از این تجرد به دلیل ادامه تحصیل است، بخشی دیگر به علت مسائل اقتصادی و بخشی از آن فرهنگسازی اجتماعی است که اطرافیان جوان به خانواده وی میگویند که این جوان الان نباید ازدواج کند و هنوز بچه است.
این عقیده که جوان در سن پایین ازدواج نکند، غلط است دقیقاً در همان سن جوانی باید ازدواج کند؛ افرادی که زود ازدواج میکنند، خیلی زود مدیریت زندگیشان را در دست میگیرند و این افراد در زندگی بیشتر موفق هستند.
با توجه به تأخیر در امر ازدواج، اختلاف و فاصله میان نسلها چه پیامدهایی را به دنبال دارد؟
فاصله میان نسلها زیاد شده است؛ فردی که در سن 26 سالگی ازدواج میکند و در سن 30 سالگی صاحب فرزند میشود، فاصله سنی زیادی میان پدر با فرزند ایجاد میشود و پدر از سن جوانی خارج میشود اما اگر در سن جوانی صاحب فرزند شود، با فرزند خود در سن جوانی میتواند آسانتر ارتباط برقرار کند و قادر به انجام فعالیتهای تفریحی با فرزند خود میشود و ارتباط عاطفی قویتری شکل میگیرد.
اتفاقی که در اروپا افتاد که پسر و دختر با هم تا سن 40 سالگی هستند سپس در آن زمان اگر خواستند ازدواج میکنند؛ متأسفانه راه این پدیده کمکم در ایران باز شده است که ازدواجهای سفید نام دارد و بسیار خطرناک است؛ اگر بررسی روانشناختی در میان دخترها و پسرها شود، روحیهای بسیار شکننده و آسیبپذیری دارند اما اگر مشکلات فرهنگی، اقتصادی را از پیشروی جوانان برداریم و آنها در کانون گرم خانواده جمع شوند، بسیار موفق خواهند شد.
زمانی که معاون کوی دانشگاه بودم، درخواستهای بسیاری برای خوابگاه متأهلی میشد که نشان دهنده آمادگی جوانان برای ازدواج بود ولی خوابگاه متأهلی برای آنها موجود نبود که به آنها ارائه شود؛ اگر بسترها و زمینه آماده شود، جوانان کشور ما جوانان خوبی هستند و محیط فرهنگی ما بسیار عالی است.
اگر ما بسترهای لازم را فراهم کنیم و به جوانان آگاهی دهیم حتماً آنها ازدواج در سن پایین را قبول میکنند؛ دولتمردان باید به خودشان بیایند و به جوانان آگاهی بدهند و بستر اقتصادی و مسکن را فراهم کنند که قطعاً جوانان به سمت ازدواج گرایش پیدا خواهند کرد؛ بحث اقتصادی، اشتغال و مسکن اگر حل شود جوانان آمادگی ازدواج را خواهند داشت.
آقای نبوی! به نظر شما وزارت آموزش و پرورش و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در راستای فرهنگسازی امر ازدواج در سن جوانی چه اقداماتی را باید انجام دهند؟
مشکلات فرهنگی را وزارت آموزش و پرورش و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید دست به دست هم حل کنند؛ آموزش و پرورش، بچهها را از هفت سالگی تحویل میگیرد و 12 سال تحت سیطره خود دارند؛ نقش این وزارتخانه بسیار مهم است؛ در هر کشوری آموزش و پرورش مطابق با سیاستهای کلی آن حاکمیت بچهها را از هفت سالگی تربیت و به جامعه تزریق میکند.
متأسفانه در کشور ما آموزش و پرورش بسیار ضعیف عمل میکند، آیا خروجی آموزش و پرورش همان چیزی است که ما در اهداف و سیاستهایمان خواستار آن هستیم، در اهداف و سیاستهای آموزش و پرورش، ایجاد زمینه لازم برای خودشناسی و خداشناسی و تقویت روحیه حقیقتجوی، تقویت ایمان و اعتقاد به مبانی اسلام، پرورش روحیه پذیرش حاکمیت مطلق خداوند در جهان، تزکیه و تهذیب نفس و رشد فضائل و مکارم اخلاقی، پرورش روحیه تعبد الهی و التزام عملی به احکام و آداب اسلامی و ... آمده است.
آیا بچهها با توجه به اهداف آموزش و پرورش از این محیط خارج میشوند؛ این اهداف بسیار زیباست اما درصد کمی از افرادی که دیپلم میگیرند به این اهداف دست مییابند که به خاطر نقصهای تعلیم و تربیت است.
در آموزش و پرورش باید تغییر بنیادین ایجاد شد، شریفترین و بهترین شغل در کشورهای مختلف شغل معلمی است؛ زمانی در کشور ما فرهنگیها، ارج و قرب بالایی داشتند ولی در حال حاضر گاهی یک فرهنگی، خجالت میکشد که بیان کند من یک فرهنگی و معلم هستم؛ معلمی که صبح تا ظهر در کلاس حضور دارد و بعد از ظهر آژانس شاگردش میشود یا با موتور پیتزا به خانه شاگردش میبرد، آن معلم دیگر کرامت ندارد.
معلمها باید نسبت به کاری که انجام میدهند افتخار کنند زیرا الگوی دانشآموزان هستند؛ اگر به معلم ارج و بها دهیم و شأنشان را افزایش دهیم که هنگامی که سر کلاس میروند بدون دغدغه باشند، میتوانند فرزندان ما را به خوبی پرورش دهند و به آنها در راستای اهداف آموزش و پرورش جهت بدهند که در حال حاضر برعکس شده است.
اگر آموزش و پرورش نقش خود را به خوبی ایفا کند دیگر نیازی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نداریم زیرا دانشآموز از لحاظ فرهنگی و اجتماعی آنقدر بالنده میشود که دیگر نیاز به ساماندهی امور جوانان نیست تا ازدواج جوانان را بیمه کند؛ همه سازمانها و وزارتخانهها باید وظایف خود را به خوبی انجام دهند، 70 درصد کاستیها برعهده وزارت آموزش و پرورش است و 30 درصد مابقی برعهده دیگر وزارتخانهها است.
شما چه راهکاری برای تغییر فرآیند اجتماعی موجود و بهبود وضعیت ازدواج جوانان توصیه میکنید؟
فرآیند اجتماعی به یک دوره زمانی نیاز دارد؛ برای انجام یک عمل اجتماعی حداقل 10 سال زمان لازم است تا نتیجه آن مشاهده شود؛ در کمیسیون جوانان که از بخشهای مختلفی از جمله آموزش و پرورش در آن حضور دارند، بیشتر درد و دل میشود تا یک راهکار اجرایی انجام شود؛ کار بسیار جدی و قوی در زمینه خانواده باید انجام شود زیرا نخ تسبیح خانواده کمکم در حال پاره شدن است.
آمریکا پس از ورود روسیه به فضا، به خودش آمد و تیمی را تشکیل داد تا علل فاصله خود در هوا فضا مقابل روسیه را بررسی کند سپس این تیم در طی چهار، پنج سال بررسی و کار، به این نتیجه رسیدند که مشکل به دوره متوسطه برمیگردد و باید اقداماتی در دوره متوسطه صورت گیرد؛ در بحث خانواده مقام معظم رهبری یا کسی که دغدغه دارد باید پیشقدم شود زیرا دولت ما خواب است؛ انتخابات سال 96 نزدیک است و متاسفانه بسیاری از بخشهای دولت به دنبال بحثهای انتخاباتی میروند و عملاً سیاستها و ابلاغیه رهبری بر زمین میماند.
باید گروهی قوی با حضور افرادی که در این حوزه خوشسابقه هستند و نماینده دستگاههای ذیربط از جمله وزارت آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بانک مرکزی، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، وزارت راه و شهرسازی تشکیل شود تا مشکلات خانواده به طور اصولی بررسی و پیگیری شود.تسنیم