هرچند
اصلاحات ژنتیکی مسئلهای بوده که همیشه موضوع بحث سیاستمداران و حتی
فیلمهای سینمایی قرار گرفته. اما مشکل ما ارتش خیالی نیست که بدون هیچ
خراشی با بهترین نظم جلو برود و ضدگلوله باشد. مشکل جایی است که انسان حریص
شود. یعنی کودک هیچ مشکل ژنتیکی نداشته باشد و والدین بخواهند کودک آنها
زیبا، باهوش، قوی و حتی چشم آبی باشد. البته من کسی نیستم که بخواهم در این
زمینه به صورت اخلاقی صحبت کنم، چرا که به عقیده من برای اصلاحات ژنتیکی
دوران جنینی هیچ حد و مرزی نیست و نمیتوان انتظار داشت که از دانشمندان
بخواهیم به سمت دیگری هدایت نشوند تا آسیبی به جامعه وارد نشود. به جای این
موضوع، زمان ورود دانش اهمیت بیشتری پیدا میکند. در طول تاریخ علم، هر
بار دانشی وارد جامعه شده بود که مردم آماده پذیرش آن نبودند، چیزی جز
فاجعه به بار نیامده است. در عین حال این موضوع را هم باید در نظر بگیریم
که مردم و جامعه باید آماده پذیرش این دانش باشند تا نخواهند از آن به
عنوان بازیچهای برای پر کردن خلاًهای ذهنی خود استفاده کنند. چیزی که
امروزه ما آن را با آمار بالای جراحیهای پلاستیک میبینیم. همین حالا هم
بارها برای من پیش آمده است که با زوجهایی مواجه میشوم که از من
میخواهند کاری کنم کودک آنها بسیار زیبا و باهوش باشد. این در حالی است که
شاید تا قرنهای آینده ما نتوانیم به جایی برسیم که اساس ژنهای والدین را
دستکاری کنیم.
اگر
نظر من را میخواهید باید بگویم مرزی برای علم وجود ندارد. تنها زمانی
میتوان روند آن را متوقف کرد که از هدف اصلی خود یعنی کمک به کاهش درد
انسان و سلامتی بیشتر برای او فاصله گرفته باشد. در غیر این صورت بهتر است
مسیر آن علم اصلاح شود تا انسان پا به راه اشتباه نگذارد.سپید