شفاآنلاین>اجتماعی>کودکان دائم در حال یادگیری و مشاهده ی محیط اطراف شان هستند و زمان حال را درک می کنند . آنها دوست دارند درباره ی محیط اطراف شان اطلاعات به دست آورند ، به همین دلیل دائم سوال می پرسند و زیاد حرف می زنند .
به گزارش شفا آنلاین : کودکان دائم در حال یادگیری و مشاهده ی محیط اطراف شان هستند و زمان حال را
درک می کنند . آنها دوست دارند درباره ی محیط اطراف شان اطلاعات به دست
آورند ، به همین دلیل دائم سوال می پرسند و زیاد حرف می زنند .بچه
ها فکر می کنند که والدین شان پاسخ همه ی سوالات آنها را می دانند ، به
همین دلیل از آنها می پرسند ، آنها احساس می کنند که هر چیزی علتی دارد و
آنها می توانند با سوال پرسیدن به مسائل مختلف پی ببرند .
بنابراین
وقتی کودکی از مادرش می پرسد : (( چرا اون مرده قدش اینقدر بلنده ؟ ))
تعجبی ندارد گاهی اوقات کودک برای کاهش استرس و تنش خودش ، سوال می پرسد.
کودک
از حیوانات می ترسد می پرسد : (( چرا اون سگه اینقدر پارس می کنه ؟ ))
گاهی اوقات نیز کودک شروع می کند به حرف زدن و سوال پرسیدن تا بتواند با
والدینش ارتباط برقرار کرده و به آنها نزدیک شود .
در بسیاری از
موارد وقتی پدر و مادر پاسخ سوالات کودک را می دهند ، او دوباره همان سوال
را می پرسد و یا این که از آنها دوباره سوال می پرسد و می گوید چرا والدین
ممکن است از این که مجبورند مُدام جواب سوال های فرزندشان را بدهند ،
ناراحت می شوند .
گاهی آنها واقعا نمی فهمند که کودک شان چه چیزی می خواهد چون با توضیحات آنها قانع نمی شود .
بنابراین
بهتر است قبل از پاسخ دادن به سوالات کودک ، از آنها سوال بپرسد تا بفهمید
منظور آنها چیست و آنها واقعا چه چیزی از شما می خواهند .
گاهی
کودک مُدام از شما سوال می پرسد و وقتی جواب او رامی دهید ، دوباره از شما
سوال می پرسد چون منظور شما را متوجه نشده است . او نمی تواند چیزهایی که
خودش تجربه نکرده را درک کند .
نگرش کودک به مسائل مختلف با شما
تفاوت دارد ، به همین دلیل شما باید با توجه به سن و سال او پاسخ سوال
هایش را بدهید شما همچنین باید آمادگی شنیدن سوال های تکراری کودکتان را
داشته باشید ، چون او باید یک مطلب را بارها در ذهنش مرور کند تا بتواند آن
را درک کند .
کودکان معمولا سوال هایی می پرسند که پاسخ دادن به آنها مشکل است .
روزی
بچه ای چهارساله از دوستش پرسید که چرا آنها فقط دو بچه دارند . مادر آن
کودک دلش نمیخواست فرزندش را ناراحت کند و بگوید ما فقط دوست داشتیم دو تا
بچه داشته باشیم ، بنابراین سوال را به کودک برگرداند و از او پرسید ، تو
چرا فکر میکنی ما فقط دو تا بچه داریم ؟ کودک هم گفت ، چون دلتون خواسته !
گاهی
کودکان سوال هایی از شما می پرسند که باعث شرمندگی شما می شود . مثلا وقتی
با کودکتان به مغازه رفته اید ، او فریاد می زند و می گوید : (( چرا اون
مرده اینقدر چاقه ؟ )) کودک نمی داند که آن مرد از شنیدن این مسأله ناراحت
میشود .
کودک با دیدن آن مرد تعجب کرده و چنین سوالی را پرسیده است و
باعث شرمندگی شما شده است. در این شرایط بهتر است پاسخ کودک را خیلی مختصر
و مفید بدهید و بگویید : (( خدا اونو این طوری آفریده )) ، بعد سعی کنید
موضوع بحث را عوض کنید و بعدا در مورد این مسأله بیشتر با او حرف بزنید.
اگر سوال های کودکتان شما را ناراحت می کند ، به خاطر داشته باشید که همیشه مجبور نیستید که پاسخ او را بدهید .
گاهی
کافی است در تایید حرف های او سری تکان دهید و با این کار به او نشان
دهید که حرف هایش را متوجه می شوید. وقتی کودک متوجه میشود که به حرف هایش
گوش می دهید ، همین برایش کافی خواهد بود.