قاسمزاده با اشاره به این مسئله که اطلاعات زیادی از این طرح تاکنون منتشر نشده است، تصریح کرد: «اخباری که ما شنیدیم دوباره خبر از کار تکراری جمعآوری میدهد و اگر بررسی کنید، متوجه خواهید شد راجع به این موضوع خیلی کم صحبت شده و ما نمیدانیم قرار است چه اتفاقی برای این کودکان بیفتد. ظاهرا مرکز «یاسر» که متعلق به سازمان بهزیستی است و پیش از آن نقش قرنطینه را داشته مرکز نگهداری این کودکان باشد. پیش از این در این قرنطینه سعی میکردند کودکان متکدی و خیابانی را که جمعآوری کردهاند تا زمانی که تکلیفشان معلوم شود، نگهداری کنند، در ابتدا برای غربالگری کودکان با خانوادهها تماس گرفته میشد و آنهایی که خانواده داشتند دوباره به خانه بازمیگشتند و بقیه به فراخور حال، دربارهشان تصمیمگیری میشد، ولی در سطح محدود این اتفاق میافتاد. آنجا خیلی وضعیت مناسبی از نظر رسیدگی سریع به کودکان ندارد و ممکن است کودکی در آنجا بماند ولی وضعش تا زمان زیادی روشن نشود، ضمن اینکه کوچکترین شرایط سرگرمی برای این کودکان مهیا نبوده».
رئیس هیأتمدیره مؤسسه یاری افزود: «در طرح فعلی هم مانند گذشته بعد از
جمعآوری آنهایی که خانواده دارند قاعدتا به خانواده بازمیگردند و کسانی
که از شهرستان آمدهاند دوباره به شهرستان برمیگردند و آنهایی که خانواده
ندارند، باید ترتیبی برایشان اتخاذ شود. یعنی این جمعآوریها تاریخش همیشه
همینطور بود و یک چرخه بیاساس و تکراری است؛ چرخهای که از ١٠ روز پیش
در کرمانشاه آغاز شد و حالا نوبت تهران است».
قاسمزاده با اشاره به اینکه این بچهها بیشتر خانواده دارند و مطابق تعریف سازمان بهزیستی، همهشان بدسرپرست نیستند و دوباره باید به خانه برگردند و به جای جمعآوری باید مشکلات آنها زیرساختی حل شود، تصریح کرد: «خود آنها هم که آمار میدهند میگویند بیشتر از ٨٥ درصد از این کودکان خانواده دارند، در نامهای هم که ما هفته پیش برای وزارت کار نوشتهایم به این نکته اشاره کردهایم و گفتهایم خانواده رکن اساسی بچههاست و خودتان هم میگویید ٨٥ درصد از آنها خانواده دارند پس با جمعآوری آنها حق زندگی با خانوادهشان را از آنها سلب میکنید. از طرفی این کودکان دوباره به خانوادهها تحویل میشوند مگر اینکه صلاحیت آن خانواده سلب شود».
این روانشناس خاطرنشان کرد: «این جمعآوری ناقض حق زندگی کودکان با
خانواده است. به نظر میرسد این خواسته که کودکان از خیابان جمعآوری شوند
ربطی به وضعیت این کودکان ندارد، بلکه میخواهند چهره شهر را پاک کنند.
آنها به این نکته فکر نمیکنند که این کودکان پس از بازگشت به خانه دوباره
برای کار به خیابان برمیگردند، چون با جمعآوری آنها مشکلات اقتصادی
خانوادهشان حل نشده». قاسمزاده تصریح میکند تابهحال اقدامات متفاوتی
درباره کودکان انجام شده. وی میگوید: «ما چهار مرحله را در ارتباط با این
بچهها داشتهایم، مرحله اول انکار بود، میگفتند ما بچه کار نداریم. این
ماجرا آنقدر انکار شد که به قول معروف، به بحران رسید، مرحله دوم جمعآوری
بود و مرحله سوم ساماندهی... . در این مرحله مسئولان چون احساس کردند باید
کار جدیتری برای کودکان انجام شود، بحث ساماندهی را پیش کشیدند.
در دولت جدید وزارت کار رویکرد بسیار خوبی را برای کودکان کار و خیابان داشت و آن حمایت اجتماعی از کودکان کار بود؛ طرحی که نوشته شده بود و مطابق آن برای ١١ وزارتخانه شرح حال نوشتند که در قبال این بچهها وظایف وزارتخانهها لحاظ شده بود. درمجموع این حمایت اجتماعی منجر به حمایت گسترده از این کودکان و خیلی از مشکلات حل میشد، اما دو سال است این طرح در وزارت کار خاک میخورد و به نتیجه نمیرسد چون میگویند برخی سازمانهای دولتی زیر بار وظایف خود نمیروند. حالا دوباره به جمعآوری کودکان روی آوردهاند و این سؤال برای ما وجود دارد چرا بدون آنکه مرحله حمایت اجتماعی را تکمیل کنیم، دوباره به عقب برگشتیم؟».
ضیاییمهر، عضو هیأتمدیره شبکه یاری که سابقه فعاليت طولانی در حوزه کودکان دارد، نیز میگوید: «از اسفند ٧٨ تصمیمات مختلفی برای کودکان گرفته شده است. از همان زمان بحث جمعآوری کودکان مطرح شد و کارمندان شهرداری و بهزیستی انجام این وظیفه را بر عهده گرفتند... ماجرا این است که پیش از این تقریبا هفت، هشت بار شاهد جمعآوری کودکان بودهایم، چیزی که در تمام این جمعآوریها اتفاق افتاده، این است که این بچهها وقتی آزاد میشدند دوباره به خیابان برمیگشتند و هیچ تغییری ایجاد نمیشد. چرا ما از تجربیات گذشته استفاده نمیکنیم؟ حالا که همه مسئولان متفقالقول هستند این جمعآوریها جواب نمیدهد، چرا دوباره به ابتدای راه بازگشتیم؟»
مطابق معمول بهزیستی، شهرداری، نهادهای قضائی، وزارت کار و وزارت بهداشت
درگیر طرح جدید جمعآوری کودکان هستند؛ طرحی که همزمان با جمعآوری
معتادان متجاهر از سطح شهر کلید خورد؛ ماجرایی که پیشینه طولانی دارد و
بارها جواب خود را پس داده، در حالی که تجربه نشان میدهد کودکانی که
جمعآوری میشوند دوباره پس از بازگشت به خانواده در خیابان برای کارکردن
رها میشوند، چه لزومی دارد این همه هزینه برای جمعآوری موقت آنها انجام
شود؟ شاید بهتر باشد به جای اینکه مدتی آنها را به بهانه جمعآوری در مراکز
مختلف زندانی کنیم، مسئلهای را که آنها را به خیابان و کار کودکان
میرساند ریشهیابی کنیم؛ مسئلهای که شاید علامت سؤال خود را به سمت وزارت
کار نشانه برود.
دکتر روزبه کردونی، مدیر کل دفتر امور آسیبهای اجتماعی وزارت کار، با اشاره به طرح جمعآوری کودکان، میگوید: «معمولا سه رویکرد در برابر کودکان آسیبپذیر و کار و خیابان وجود دارد، یک رویکرد کودک را بهعنوان تهدید میبیند و معتقد است ما باید این کودکان را از سر راه جامعه برداریم؛ رویکرد دوم میگوید کودکان قربانی توسعه هستند و باید به آنها رسیدگی کنیم؛ رویکرد سوم میگوید این کودکان حق دارند و باید به خاطر حق شهروندی به آنها کمک کنیم. درواقع رویکرد سوم را رویکرد مترقیانهتری به حساب آورد. رویکرد چهارم که رهبری در نشست اخیر خود عنوان کردند، این است که آسیبدیدگان اجتماعی عائله مسئولان هستند. رویکرد چهارم بسیار بالاتر از رویکرد سوم قرار دارد و به مناسبت آن آنچه ما در وزارت تعاون بهعنوان سیاست کلی در نظر گرفته و محور اقدامات خود داشتیم، این است که از کودکان کار باید به دلیل حق شهروندی و عائله مسئولانبودن آنها حمایت کنیم».
وی افزود: «بههمیندلیل ما اسم شورای ساماندهی کودکان خیابانی را به دستور وزیر کار به شورای حمایت اجتماعی از کودکان تغییر دادیم. رویکرد کلی ما در مواجهه با بحث کودکان این است که این حمایت را حق شهروندی کودکان دانسته و به فرموده رهبری، آنها عائله ما هستند. برای مثال بگذارید توضیحی درباره خبری بدهم که هفته پیش منتشر شد؛ حدودا ١٠ روز پیش خبری منتشر شد مبنی بر اینکه سر کودکی در این طرح جمعآوری تراشیده شده و همان لحظه وزیر کار دستور پیگیری داد و مشخص شد ارگانهای ما دخیل در این ماجرا نبودند». کردونی تصریح کرد: «بعد از دیداری که مسئولان عالیرتبه نظام با رهبری داشتند، موضوع آسیبهای اجتماعی کودکان تولیگری به وزارت تعاون داده شد. امیدواریم از اینجا به بعد همه دستگاههای دولتی و غیردولتی در سیاستها و اقدامات اجرائی همراه و هماهنگ با چارچوب کلی این کارگروه و سیاستهایی که برای کودکان تدوین و ابلاغ میکند، حرکت کنند». وی با اشاره به جمعآوریهای اخیر، افزود: «بههرحال، تا یک گفتمان و رویکرد غالب شود زمان و تلاش میطلبد. من وقتی رویکرد وزارت کار را درباره کودکان شرح میدهم نگاه ما را نسبت به مسئله پیشآمده مشخص میکند». کردونی در پاسخ به این سؤال که متولی جمعآوری کودکان چه سازمانی است، افزود: «ما دستگاهها را موظف کردهایم در جلسه آتی به ما گزارش دقیق دهند و در آن جلسه مشخص میشود چه اتفاقی افتاده. یک نکته که باید تفکیک شود این است پدیدههای مختلفی درباره کودکان وجود دارد و نباید موضوع کودک کار با کودک خیابانی و تکدیگری خیابانی و معتادان متجاهر مخلوط شود. در یک پک سیاستی باید همه جنبهها را دید». مدیر کل دفتر امور آسیبهای اجتماعی وزارت کار، با اشاره به اینکه طرح جمعآوری کودکان هنوز در تهران آغاز نشده، تأکید کرد: ما برای ساماندهی این کودکان باید شرایط آنها را نیز بررسی کنیم. قطعا رویکرد ما نسبت به کودک اتباع با کودک ایرانی متفاوت است.
حقوق کودک برای همه محترم است هر کودکی که در نظام ما زندگی میکند حق زندگیکردن دارد، اما از لحاظ رویکرد سیاستگذاری نمیشود راهحل یک کودک ایرانی را دارای هویت که به دلیل فقر کار میکند برای کودک اتباع تجویز کنید. باید در حوزههای سیاستی با جزئینگری نگاه کرد». این مقام مسئول در پایان با اشاره به طرح حمایت اجتماعی از کودکان، افزود: «آییننامه بحث شورای حمایت اجتماعی از کودکان در حال پیگیری است و ما دستگاههای موظف را وادار به گزارش عملکرد کردیم. اما تلاش میکنیم این آییننامه اصلاح شود».
شاید طرح این پرسش ضروری به نظر برسد که هدف از اجرای این طرحها، بهبود وضعیت خود این کودکان و خانوادههایشان است یا زیباسازی شهر «به بهای حذف و نه کاهش آسیبهای اجتماعی؟ نباید حق زندگی در خانواده را از کودکان گرفت و از طرفی با صرف هزینههای کلان برای نگهداری موقت این کودکان در مراکز مختلف، مسئله کودکان کار حل نمیشود. این ماجرا روزبهروز پیچیدهتر میشود و ما برای رفع آن به راهحلهای تکراری فکر میکنیم...».شرق