اتخاذ تصمیمات تدافعی، گذشته از عرصه پزشکی، در سیاست و تجارت نیز روی
میدهد؛ بهعنوانمثال مدیران شرکتهای بینالمللی بزرگ به صورت میانگین در
یکسوم تا نیمی از موارد از تصمیمات تدافعی استفاده میکنند؛ تصمیماتی که
نه لزوما بهترین تصمیم، بلکه از آنها در برابر بروز خطرات و خطاهای احتمالی
محافظت میکند.
پزشکی تدافعی که تحت عنوان «اتخاذ تصمیمات تدافعی پزشکی» نیز شناخته
میشود، گسترهای از طبابت است که در آن توصیه به انجام تستهای تشخیصی یا
اقدامات درمانیای میشود که الزاما بهترین انتخاب برای بیمار نبوده، اما
بهعنوان گزینهای جهت محافظت پزشک در برابر شکایات احتمالی بیمار است.
پزشکی تدافعی دارای دو چهره اصلی است: «رفتار اطمینانبخش» که شامل ارائه
یا پیشنهاد سرویسهای اضافی و غیرضروری بهمنظور کاهش پیامدهای ناگوار،
پیشگیری از طرح دعاوی قصور پزشکی از سوی بیماران و میسرکردن مستندات
قابلارائه به مراجع قانونی مبنیبر اخذ تصمیمات و طبابت مبتنیبر اصول است
و دیگری «رفتارهای اجتنابی» در زمانی که پزشکان از مشارکت در درمان
بیماران پرخطر، اقدامات تهاجمی یا اعمال جراحی با ریسک بالا سر باز زنند.
بر پایه مباحثات مبتنیبر دیدگاه سودمندگرایی، پزشکی تدافعی درمجموع به ضرر
بیماران است؛ امری که به افزایش هزینههای نظام سلامت، کاهش کیفیت
مراقبتهای بهداشتی و درمانی، آسیب بیماران و تخریب رابطه پزشک و بیمار
منجر میشود.
اینجانب بهعنوان عضوی کوچک از جامعه شریف پزشکی، پزشکانی که هماکنون در
جایجای میهن عزیزمان؛ از کلانشهرها تا شهرها و روستاهای محروم و مرزی در
حال خدمترسانیاند؛ از تبعات و عواقب هجمهها و بداخلاقیهای اخیر به
جامعه پزشکی نگرانم. نگرانم که با تداوم دلسردی موجود در میان همکاران
پزشک، فردایی را نظارهگر باشیم که «شعلههای برافروخته پزشکی تدافعی»
سلامت، اقتصاد و آرامش جامعه را نشانه رود؛ رویدادی نهچندان دور از ذهن که
ممکن است هر یک از بستگان این حقیر، هممیهنان یا دوستانی را که با
بداخلاقیها در تخریب این امنیت حرفهای مشارکت دارند، مبتلا کند.
آری... «کشتی سلامت جامعه را سوراخ نکنیم، خودمان سرنشین آن هستیم!