به گزارش شفا آنلاین،دکتر کتایون خوشابی افزود: اوتیسم و عقب ماندگی ذهنی با هم ارتباط مستقیم ندارند؛ دو سوم
کودکان اوتیسم درجاتی از کم توانی ذهنی دارند اما یک سوم آنها می توانند
هوش نرمال و حتی فراتر از نرمال داشته باشند.
وی افزود: برخی کودکان
طیف اوتیسم توانمندی های خاصی دارند به گونه ای که برخی از آنها نمی توانند
درست صحبت کنند اما می توانند کتاب و روزنامه بخوانند؛ بنابراین اینکه
بگوییم هر کودک مبتلا به اوتیسم مبتلا به کم توانی یا عقب ماندگی ذهنی است،
کاملا اشتباه است.
خوشابی با تاکید بر اینکه در بیماری اوتیسم، تشخیص
زودرس و مداخله به هنگام ضروری است، اظهار کرد: هرچه سن تشخیص زودرس تر
باشد و مداخله به هنگام، سریعتر انجام شود، پیش آگاهی کودکان مبتلا به
اوتیسم بهتر است و آینده روشن تری خواهند داشت.
وی خاطرنشان کرد:
بهترین زمان برای تشخیص اوتیسم حدود 18 ماهگی تا دوسالگی است؛ اگر احساس
کنیم کودکی نسبت به سن خود متفاوت است، با شروع برنامه بازتوانی و ارائه
آموزش های ویژه، فاصله این کودک با کودکان هم سن و سال خود کمتر می شود و
هرچه تشخیص و شروع روند آموزشی و توانبخشی در سن بالاتری صورت گیرد، بدیهی
است که پیش آگهی کندتر و بدتر خواهد بود.
خوشابی بیان کرد: تعریف
اختلالات به خصوص در علل بروز، روش های درمانی، آینده و حال کودک با هم
تفاوت دارند؛ هر چند تعداد زیادی از افراد اوتیستیک هوش پایین تر از نرمال و
همپوشی هایی با کند ذهنی دارند، اما اختلال اوتیسم، اختلال کند ذهنی و عقب
ماندگی ذهنی نیست.
وی با اشاره به اینکه اوتیسم تحت نظر روانپزشک کودک و
یک پزشک تشخیص داده می شود، افزود: با این حال بسیاری از درمان های این
بیماری غیرپزشکی است و در بخش توانبخشی قرار می گیرد؛ توانبخشی شناختی شامل
حذف رفتارهای اضافه و آموزش کمبودهای رفتاری است که هر دو اینها باید با
همکاری خانواده و تیم توانبخشی همزمان انجام شود تا موفقیت آمیز باشد.
خوشابی
ادامه داد: سه عامل حضور مادر، نقش فرزند در خانواده و تاکید بر آموزش در
فرهنگ ایران، سبب شده در کاستی های رفتاری در کشور خوب عمل کنیم و نتیجه آن
ورود 70 درصد کودکان اوتیسمی به مدارس عادی کشور است.
اوتیسم نوعی
اختلال تاثیرگذار بر رشد طبیعی مغز است که در آن برای تشخیص، مداخله پزشکی و
بازتوانی شناختی باید سریع اقدام کرد، این اختلال که تا پیش از سه سالگی
بروز می کند و علت اصلی آن هنوز مشخص نیست، بر رشد طبیعی مغز در حیطه
تعاملات اجتماعی و مهارت های ارتباطی تأثیر می گذارد.
این بیماری ارتباط
با دیگران و دنیای خارج را برای مبتلایان دشوار می کند و در برخی موارد با
رفتارهای خودآزاردهنده و پرخاشگری همراه است، اما در صورت تشخیص زودهنگام و
آغاز معالجات پزشکی و بازتوانی شناختی، در دوران طلایی (زیر سه سالگی) می
توان تا حد زیادی عوارض آن بر کیفیت زندگی افراد را کاهش داد.