شفا آنلاین>روانشناسی> اهمیت به سلامت روان در کشور دچار ضعف بوده و نیاز به برنامههای عملیاتی دارد، در عین حال آموزش و تربیت افرادی که با سلامت روان افراد سروکار دارند، نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است.
به گزارش
شفا آنلاین،به نقل از سپید در این رابطه چالشهایی وجود دارد.
عباسعلی اللهیاری، رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران دراینخصوص توضیح میدهد.
جریان انتقال رشتههای سلامت روان به وزارت بهداشت چیست؟ چندی
پیش وزیربهداشت نامهای را برای ریاست جمهوری نوشتند، در این نامه تقاضا
میکنند رشتههایی که به سلامت مربوط هستند، مانند روانشناسی خانواده
درمانی و ... به وزارت بهداشت انتقال پیدا کنند. استدلال ایشان این بود که
رشتههایی که در حیطه وزارت علوم هستند، کمتر میتوانند از فضای بیمارستانی
استفاده کنند و به عبارتی بخش بالینی آنها ضعیف است. به همین دلیل برای
اینکه حوزه بالینی آنها تقویت شود، زیرمجموعه وزارت بهداشت شوند.
آقای رئیس
جمهور هم نامهای به وزارت علوم میفرستند، مبنی براینکه کلیه رشته هایی
که به سلامت مربوط هستند به وزارت بهداشت منتقل شوند. دستور رئیس جمهور
ابلاغ شد، اما در سازمان روانشناسی و مشاوره با کارشناسان، نامهای تنظیم
شد و خطاب به رئیس جمهور ارسال شد. در این اشاره شد، آنچه که وزیربهداشت بر
آن تاکید دارند، درست است. اما راهکار آن انتقال رشتهها نیست، راهکار
موقت آن میتواند این باشد که در وزارت علوم، بعضی از این رشته هایی که با
محیط بیمارستانی و بالینی سروکار دارد، طی عقد تفاهمنامهای بین دو
وزارتخانه و تشکیل کمیسیون گسترش مشترک برای مجوز، بتوانند از محیط های
بیمارستانی که در خدمت وزارت بهداشت است، استفاده کنند و برعکس. یعنی
دانشجویان روانشناسی که در وزارت بهداشت تحصیل میکنند، بتوانند از
آزمایشگاههای روانشناسی که در بعضی دانشگاهها وجود دارد، بهره ببرند.
این اقدام چه مزیتی داشت؟ انتقال
دانشجویان فقط این مزیت را داشت که بعد بالینی تقویت میشد. زیرا وزارت
بهداشت ساختار اجرایی آن را نداشت. در دانشگاههای وزارت بهداشت، سالانه 50
تا 60 نفر دانشآموخته روانشناسی بالینی و سلامت تربیت میشود. در حالیکه
در وزارت علوم حدود 400 دانشجو در سال تربیت میشود. باز با این حال با
استانداردهای جهانی فاصله داریم. در کشورهای توسعه یافته به ازای هر 2500
نفر یک رواشناس بالینی یا مشاور دارند. اما در کشور ما به ازای هر 15 هزار
نفر یک روانشناسی یا مشاور وجود دارد. حال با انتقال رشتهها همین ظرفیت
موجود هم ضربه میخورد و از استانداردهای جهانی عقبتر هم میمانیم.
حدود
سی سال پیش، به دلیل حضور پزشکان هندی و بنگلادشی، پزشکان طرحی را به مجلس
میبرند تا آموزش پزشکی از وزارت علوم جداشده و مستقل شود. تا قبل از آن
اسم وزارت بهداشت وزارت بهداری بود و فقط خدمات درمانی و بیمارستانی ارائه
میداد. دانشگاه نداشت. در این نامه استدلال شد بهترین کار این است که
آموزش پزشکی هم به وزارت علوم منتقل شود. درتمام دنیا آموزشها فقط در یک
وزارتخانه متمرکز است که به صورت فرابخشی کار میکند. چندشقه شدن علم به
ساختار علوم و تحقیقات کشور ضربه زده است. دانشگاه علوم پزشکی یک جا،
دانشگاه علوم انسانی جای دیگر و ...همین باعث شده رنکینگ دانشگاههای ما
در سطح بینالملل افت کند. وجود دانشگاه جامع برای سروسامان دادن وضعیت
علمی کشور راهحل خوبی است. اینکه فکرکنیم هر رشته ای که به سلامت مربوط
است مال وزارت بهداشت است، درست نیست. مفهوم سلامت یک مفهوم فرابخشی بوده و
مربوط به نظام جمهوری اسلامی است.
بهترنیست به جای این انتقالها روی سلامت روان کار کنند؟ بله.
بهتر است دانشجویی را که در رشته روانشناسی در دانشگاههای وزارت علوم
مشغول تحصیل است ،کمک کنیم تا از محیط های بیمارستانی بهره ببرد و جنبه
بالینی خود را پرورش دهد. چراکه تنها 20درصد سلامت مردم جنبه جسمانی دارد و
80 درصد آن مربوط به سلامت روانی، معنوی و اجتماعی است. سلامت روان روی
زمین مغفول مانده است. بخش اعظم بیماران ما با ریشه روانشناختی و عصبی
بیمارند. وزارت بهتر است که روی این موضوع تمرکز کند که در تیمهای پزشکی،
حضور روانشناس و رواندرمانگر الزامی شود. تا مردمی که حتی مشکلات جسمانی
دارند، با اقدامات روان درمانی درمان شوند.
سخن آخر؟ بودجه
سلامت باید افزایش پیدا کند. در بسیاری از کشورهای توسعه یافته، 76 درصد
از بودجه کل سلامت صرف سلامت روان میشود. اما در کشور ما تنها کمتراز 3
درصد از بودجه سلامت، صرف سلامت روان میشود.