کد خبر: ۱۱۵۱۶۱
تاریخ انتشار: ۰۲:۱۵ - ۲۱ تير ۱۳۹۵ - 2016July 11
شفا آنلاین>اجتماعی>افزایش جمعیت و مهاجرت از روستاها به شهرها، باعث بالارفتن سرعت ساخت‌وساز و گسترش شهرها شد؛ تهران یکی از شهرهایی است که با سرعت بالا و به‌صورتی ناهمگون رشد کرد.

به گزارش شفا آنلاین؛ساختمان‬های بلند، مراکز فروش و رستوران‬های شیک شمال تهران فاصله‬ای عمیق‬تر از آنچه با متر قابل اندازه‬گیری باشد، با سازه‬های جنوب این شهر دارند.  مهاجرت غالبا جنبه بین‬المللی نیز دارد، مردمانی که پیش از این کشاورز بودند به‌سوی شهرهای واقع در کشورهای خارجی روانه شدند؛ کشاورزان و روستاییان به شهرها مهاجرت می‬کردند (همان‌طور که در کشورهای در حال‌توسعه مهاجرت انجام مي‌شود) زیرا در مناطق روستایی فرصت‬های اقتصادی چندانی وجود نداشت، علاوه‌برآن شهرها مزایا و جذابیت‬های ملموس خود (شغل، ثروت، انواع و اقسام کالا و خدمات) را دارند. توسعه شهرهای مدرن تأثیر شایانی نه فقط بر عادت‬ها و شیوه‬های رفتار، بلکه بر الگوهای اندیشه و احساس گذاشته است.

فروش تکه‌زمین‬های شهری با قیمت و سود بالا باعث شد مسئولان نیاز به فضاهای عمومی و در دسترس همگان را فراموش كنند؛ این‌گونه، فقط میزان فضای سبز شهری کاهش پیدا نمی‬کند بلکه میزان فضاهای قابل‌دسترس فرهنگی، فراغتی و سایر اماکن عمومی نیز رو به کاهش می‬گذارد؛ درحالی‌که یکی از مهم‬ترین شرایطی که برای کاهش الگوی مصرف فضای مسکونی (که در کشور ما بسیار بالاست) در شهر وجود دارد، وجود فضاهای قابل‌استفاده و با کیفیت مناسب است. اکولوژی شهری پیش‌شرطی است که مسئولان شهرها بتوانند محیطی متناسب برای زندگی شهروندان خود عرضه کنند، پیشرفت‬های تکنولوژی، در صورت همراهی با اکولوژی می‬تواند در خدمت شهر قرار گیرد. این امر، امروزه در شهرهای بزرگ و ثروتمند دنیا، که قادر به تأمین هزینه‬های آن هستند، پس از آزمایش‬های متعدد به مرحله عمل درآمده است.

این در حالی است که افشین میرزابابایی، معاون شرکت عمران و بهسازی شهری ایران، از شناسایی ۶۱‌هزار هکتار بافت ناکارآمد شهری و بافت‬هایی که پیشینه روستایی دارند در ۴۹۵ شهر ایران خبر داد و میزان سکونتگاه‌های غیررسمی شناسایی‌شده را ۴۸‌هزار هکتار در ۹۱ شهر بیان کرد. تهران بیشترین بافت ناکارآمد (فرسوده) کشور را دارد. بیش از چهارهزار و ۴۰۰هکتار از پایتخت را بافت فرسوده تشکیل می‌دهد. مشهد بیش از دوهزار و ۵۰۰هکتار، تبریز دوهزار و ۵۳۰هکتار و اصفهان دوهزار و ۱۵۷هکتار بافت ناکارآمد شهری دارند. جمعیت انسان‬های ساکن در یک منطقه تحت‌تأثیر محیط‬زیست آن قرار گرفته و بر زیستگاه، اقتصاد، بهداشت و... خود تأثیر می‬گذارند.

گسترش جمعیت شهرها در سال‬های اخیر باعث افزایش فشار بر اراضی آنها مخصوصا زمین‬های اطراف، بدون درنظرگرفتن شرایط خاص آنها شده، به همین دلیل رشد جمعیت به یکی از چالش‬های شهرسازی و معماری تبدیل شده است. شهرها و محیط‬زیست قادر به رفع نیازهای جمعیت کنونی نیستند، آثار این فشار را می‬توان در سیل‬ها، گرمایش جهانی، آلودگی هوا و... دید. برای رسیدن به توسعه پایدار، انسان‬ها باید منابع طبیعی و توان آن را در نظر بگیرند.

شهرهای ایران سیاسی است
ناصر فکوهی در تعریف خود، شروع تفکر درباره شهر و شهرنشینی را تا آغاز دوران تمدن‌های انسانی یعنی تا حداقل شش‌هزارسال پیش به عقب رانده است. به گفته این جامعه‬شناس، شهر به‌مثابه مفهومی مترادف و هم‬پوشان با نوعی سازمان‌یافتگی جدید در چندین زمینه اساسی و ظاهرا نخستین‌بار در منطقه خاورمیانه (مصر و بین‬النهرین) در جوامع انسانی شکل گرفت. جایی که نخستین‌بار در تاریخ انسان با چنین تفکری روبه‌رو شده‌ایم، فلسفه یونان باستان است. در آثار افلاطون و ارسطو که به‌خصوص به موضوع سیاست و سازمان سیاسی توجه خاصی دارند، مسائل شهری، شکل شهر، نوع روابط بین شهروندان، چگونگی اجرای برنامه‬های اصلاحی، استفاده از ابزارهایی چون هنر و ورزش برای بهبود زندگی شهروندان و... به صورت نظام‬مند به بحث گذاشته شده است و این آثار هنوز برای ما قابل‌استفاده هستند. تأثیر آثار یونانیان در تمدن اسلامی از خلال آثار فیلسوفانی چون ابن‬سینا و فارابی و بعدها تفکر اندیشمندان مسلمانی چون ابن‬خلدون که در جریانی گسترده و پربار از سنت تاریخ‬نویسی و جغرافی‬دانی اسلامی قرار می‬گیرد، برای ما بسیار قابل‌استفاده است.

این در حالی است که پدیده شهر در ایران تاریخی طولانی دارد و برخی از قدیمی‬ترین شهرهای جهان در این کشور وجود داشت؛ حتی در زمینه ادبیات شهرداری نیز ما منابع بسیار زیادی داریم که نشان می‬دهد دغدغه اداره مناسب شهرها، صدهاسال است که در این کشور وجود داشته است. با این وصف، شهر ایرانی از ابتدا شهری «سیاسی» و نه شهری مبتنی‌بر «قراردادی مدنی» بود. بعدها نیز زمانی که شهرهای ایرانی رشد خود را به‌ویژه به دلیل درآمدهای نفتی، از ابتدای قرن بیستم آغاز کردند، شهری «دولتی» و نه شهری استوار بر «اخلاق و مبانی شهروندی» باقی ماندند. نگاهی به درآمدهای نفتی که از نیمه قرن بیستم تمام جریان‬های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در کشور ما را تحت‌تأثیر قرار داده‌اند، این امر را نشان می‬دهد.

نوسازی، که نوعی بازسازی شهری است، با فرسودگی مکان‬ها ارتباط دارد؛ هر دو، چرخه‬های سرمایه‬گذاری مالی در املاک و مستغلات شهری هستند. شروع این روند از آنجایی است که مالکان تصمیم می‬گیرند در نواحی کم‌ارزش شهر سرمایه‬گذاری نکنند. مشاهده‬گری می‬نویسد: «بازار مسکن به سمت دسته‬بندی جمعیت براساس درآمدها و جای‌دادن آنان در نواحی مختلف تمایل دارد. شاید نژادپرستی نوع دیگری از دسته‬بندی را به آن بیفزاید. در صورتی که ناحیه‬ای به‌طور فزاینده با ساکنان کم‬درآمد پر شود، مالکان نسبت به حفظ مایملک خود در آنجا انگیزه‬ای ندارند. اگر آنها مجبور باشند برای بهبود این وضعیت سرمایه‬گذاری کنند، به دریافت اجاره بیشتری نیاز دارند تا این سرمایه‬گذاری به كاري سودمند برای آنان تبدیل شود. افرادی با درآمد بالاتر که می‬توانند اجاره‬های بیشتری بپردازند، ممکن است مایل نباشند در همسایگی دسته نخست زندگی کنند. مالکان با پشت‌گوش‌انداختن تعمیرات، می‬توانند پول بیشتری برای خرید ساختمانی دیگر در محلی دیگر پس‬انداز کنند».

مفهوم بافت فرسوده، تعریف مشترکی ندارد
به سبب ارزان‌بودن قیمت مسکن در بافت‬های فرسوده، درصد بالایی از جمعیت در آنها زندگی می‬کنند؛ علاوه بر آن، با گذشت زمان، هر روز بر آمار بافت‬های فرسوده افزوده می‬شود و محله‬های جدیدتری به بافت فرسوده تبدیل می‬شوند. گسترش حاشیه‬های شهری بدون برنامه‬ریزی و مهندسی نیز این معضل را دوچندان می‬‌كند. مهم‬ترین مسئله‬ای که در این میان به چشم می‬خورد، نبود تعریف مشترک از مفهوم بافت فرسوده، تقلیل شاخص‬های تشخیص فرسودگی بافت به مسائل کالبدی و درنتیجه ناکار‌آمد‌بودن تعاریف موجود است. هرچند بررسی تجارب جهانی نشان می‬دهد تعریف مشترک و واحدی از بافت فرسوده وجود نداشته و پویایی این بافت و بروز مسائل گوناگون در آن سبب می‬شود ارائه یک تعریف واحد به تقلیل‬گرایی در موضوع بینجامد و به کاستی‬های فراوانی دامن بزند؛ باید توجه داشت، نبود تعریف مشترک به معنای فقدان رویکرد نیست.

آنچه درحال‌حاضر به‌عنوان تعریف مشترک و مصوب بافت فرسوده در سازمان‬های مختلف اجرائی مد نظر قرار می‬گیرد، معیارهای سه‌گانه ارائه‌شده از سوی شورای‌ عالی شهرسازی و معماری ایران براساس ریزدانگی، ناپایداری و نفوذناپذیری است. تا‌کنون نقدهای بسیاری بر این معیارها وارد شده و تجربه اجرای نوسازی بافت‬های فرسوده نیز نشان می‬دهد این سه معیار شاخص‬های مناسبی برای تشخیص بافت‬های فرسوده نیستند. مشاور فرانسوی اپور ابتدا مفهوم «بافت‬های شکننده» را به جای «بافت‬های فرسوده» به کار برد و سپس این سه معیار را فقط برای شناسایی اولویت‬های مداخله مناسب برشمرد. او نظرات خود را درباره سه معیار مصوب شورای‌ عالی شهرسازی و معماری چنین بیان کرد: «معیار شماره یک یعنی «کوچک‌بودن قطعات» ربطی به کیفیت بافت ندارد.

حذف این قطعات، حذف تاریخ شهر است که حاصل انباشت زمان است. معیار شماره دو یعنی «کم‌دوامی»، نشان‌دهنده محله‬هایی است که در صورت وقوع زلزله دچار بیشترین آسیب شده و مقاوم‬سازی آنها ضروری است. معیار شماره سه یعنی نفوذناپذیری (فقدان دسترسی مناسب به وسایل نقلیه) ارتباطی با نوسازی ندارد، بلکه باید برای رفع این معیار به‌دنبال ایجاد فضاهای باز باشیم و به شبکه حمل‌ونقل عمومی در این محله‬ها باید به‌صورت ویژه  توجه شود. بافت‬های فرسوده به‌دلیل نوع مصالح به‌کار‌رفته در آنها ایستایی و استحکام پاییني دارند، سکنی‬گزینی بخشی از فضای سکونت بافت فرسوده از سوي مهاجران بافت‬های حاشیه‬ای از مطلوبیت فضایی و کالبدی بافت می‬کاهد. شبکه معابر موجود به‌دلیل پایین‌بودن ضریب نفوذپذیری، شکل اندام‬واره آنها و نداشتن سلسله‌مراتب دسترسی، کارایی لازم را ندارد. سیستم دفع فاضلاب این بافت‬ها بيشتر به‌صورت سنتی (چاه یا هدایت به آب‬های سطحی) است که به‌دلیل ماهیت شیمیایی فاضلاب، مشکلات کالبدی و زیست‬محیطی را در این بافت‬ها تشدید می‬کند. به‌دلیل کم‬عرض‌بودن معابر اصلی متصل به این بافت‬ها، تردد وسایل نقلیه با مشکلات عدیده‬ای مواجه است، معضل ترافیک ناشی از آن باعث تشدید آلودگی هوا و اثرات نامطلوب بر کالبد این بافت‬ها می‬‌شود. فرسودگی فقط کالبدی نیست، اجتماع، اقتصاد و فرهنگ نیز فرسوده می‬شوند که هرکدام سبب فرسودگی آن دیگری هم می‬شود که آثار آن در بافت فرسوده دیده می‬شود.

جابه‌جایی ساکنان اصیل، جایگزینی میهمانان ناآشنا 
بزرگترین خطری که درباره بيشتر بافت‬های فرسوده و مرکزی شهرهای با سابقه کهن، تشخیص داده مي‌شود، موضوع بروز تغییرات ناخواسته و مستمر در ترکیب اجتماعی ساکنان این قبیل بافت‬هاست. هم‬زیستی ناگزیر و غیرارادی با اقشار اجتماعی تازه‌وارد و ناآشنا به فرهنگ محله و بافت، می‬تواند تبعات متفاوتی را به‌دنبال داشته باشد. در‌صورتی‌که این هم‌جواری به اختلاط فرهنگی بینجامد، با توجه به اصل تأثیر متقابل، بخش‬هایی از فرهنگ نیروی تازه‌وارد، به ساکنان قدیمی این مناطق منتقل می‬شود و در بهترین حالت می‬توان امیدوار بود که اثرات سازنده و مثبت این تعامل، بیش از آثار تخریب‌کننده و ویرانگرش باشد؛ اما در‌صورتی‌که میزبان بیش از این نیز تحت ‌تأثیر فشارهایی از جنس بی‬علاقگی به سکونت‌گاه آبا و اجدادی خویش قرارگیرد، به‌دلیل فقدان تأمین حداقل‬های اولیه زندگی شهرنشینی (آن‌گونه که در نقاط نوساز شهر رخ می‬دهد) به یک نیروی منتقد و آماده کنده‌شدن از بافت تبدیل می‬شود و بدون تردید جابه‌جایی ساکنان اصیل و جایگزینی میهمانان ناآشنا اتفاق می‬افتد. نکته بسیار مهمی که جامعه ساکن بافت‬های فرسوده را تهدید می‬کند، معضل اعتیاد است که در برداشت‬های محیطی و میدانی انجام‌شده از سوی محققان به دفعات مشاهده شده است. شیوع این آسیب اجتماعی که به‌خودی‌خود، دافعه قوی برای فراری‌دادن افراد سالم از محیط پیرامون و بافت آلوده‌شده سکونتی محسوب می‬شود، از جمله آسیب‬های جدی اجتماعی است و چنانچه مسئولان برای حل این معضل چاره‌اندیشی نكنند، چه بسا هرگونه اقدام براي بهسازی و نوسازی کالبدی بافت‬های فرسوده، بي‌اثر می‬ماند. بررسی سطح درآمد و هزینه‬های خانوار در بافت‬های فرسوده حاکی از آن است که بيشتر ساکنان این بافت‬ها درآمد پایین‬تری نسبت به هزینه‬های ماهانه خود دارند، این موضوع امید برنامه‬ریزان شهری را براي نوسازی ابنیه فرسوده در این بافت‬ها کاهش می‬دهد.

حجم اندک سرمایه‌گذاری‬های عمرانی انجام‌شده در سطح بافت فرسوده از سوی حوزه‬های مختلف مدیریت توسعه شهری و به‌تبع آن، نبود انگیزه در بخش خصوصی برای سرمایه‬گذاری در بافت، مانع از این شده است که این بافت‬ها به موقعیت‬های اقتصادی مطلوب دست یابند. وزارت کشور به‬ویژه زیرمجموعه حوزه معاونت عمرانی این وزارتخانه، وزارت مسکن و شهرسازی، سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری کشور هرکدام به‌نوعی خود را در این حوزه سهیم و دخیل می‬دانند، همین موضوع باعث تشدید مشکلات و ناهماهنگی در سیاست‬گذاری و اقدامات اجرائی می‬‌شود. شرق

 


نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: