کد خبر: ۱۱۲۸۷۳
تاریخ انتشار: ۰۰:۵۹ - ۰۲ تير ۱۳۹۵ - 2016June 22
شفا آنلاین>اجتماعی>جامعه پزشکی >در دنیای پزشکی افرادی که به واسطه نمرات بالا و انگیزه قوی وارد آن شده‌اند، به‌سختی قادر به رقابت هستند.
به گزارش شفا آنلاین، در چنین محیطی ورود به پشتگرمی نمرات بالا بدون وجود انگیزه و علاقه شخصی کار را بسیار سخت‌تر می‌کند.

       چندی پیش جلسه پرسش و پاسخی داشتم با تعدادی از دانش‌آموزان ممتاز گلچین شده سال آخر دبیرستان. سوال‌ها درباره نگرش من نسبت به حرفه‌‌ام، پزشکی، بود. شرکت‌کنندگان همه مصمم بودند که در آینده بهترین شوند.

 من در آنها شکوفایی فضانوردان و دانشمندان و متخصصین محیط زیست آینده را می‌دیدم، البته چندتایی هم آرزوی پزشک شدن داشتند. به هزار سوال جواب دادم! از رعایت اخلاقیات در صنعت بیلیون دلاری دارو گرفته تا احساس رضایت حرفه‌ای. در این میان دیدم دختر نوجوانی منتظر فرصتی است که اطراف من خلوت بشود. «نمیدونم چطور می‌تونم سوالم را بدون اینکه گستاخ باشم بپرسم؟» به او اطمینان دادم که تصور گستاخ بودن او به ذهنم هم خطور نمی‌کند.«پدر و مادر من اصراردارند من پزشکی بخوانم ولی من هیچ علاقه‌ای به این حرفه ندارم. چگونه نظر منفی خودم را با آنها مطرح کنم؟» این سخت‌ترین سوال مطرح شده در طول آن روز بود. او گفت که به واسطه نمرات بالای تحصیلی می‌تواند وارد این رشته شود ولی قلبا علاقه‌ای به آن احساس نمی‌کند. پرسیدم «آیا تا به‌حال سعی کرده با والدینش صحبت کند؟» پاسخ این دختر جوان بااستعداد این بود که چون پدر و مادرش تمامی سرمایه مادی و معنوی خود را روی او و برادرش گذاشته‌اند، اگر مطابق میلشان رفتار نکند، آنها از او ناامید می‌شوند، چیزی که حتی فکر کردن به آن قلب این نوجوان را جریحه‌دار می‌کرد.

به نکته خوبی اشاره کرد که در صورت ورود به رشته پزشکی جای یک فرد علاقه‌مند را اشغال می‌کند و آن را عملی ناعادلانه می‌دید. آرزو کردم که ای‌کاش می‌توانستم با والدینش ملاقات کنم وآنها را از موقعیت خطیری که به فرزندشان تحمیل کرده‌اند، آگاه سازم. من آنها را نمی‌شناختم ولی با چنین افرادی به‌کرات روبه‌رو شده بودم. مادرانی که خوشحال از اینکه فرزندانشان نمرات بالایی دارد و امتحان ورودی مدرسه پزشکی را با موفقیت گذرانده، در جستجوی راهنما یا حتی پارتی برای قبولی درمصاحبه بودند.

       من همیشه پذیرای جوانانی را که با علاقه به‌دنبال راهنمایی بودند، هستم، ولی به همان اندازه از والدینی که به‌جای فرزندانشان تصمیم می‌گرفتند و صحبت می‌کردند، فراری بودم. والدین این دانش‌آموزان سودای موقعیت اجتماعی برتر، امنیت شغلی و درآمد قابل ملاحظه را در سر دارند و خود نوجوان رویکردی ایثارگرانه در جهت جلب رضایت والدین دارد. نمی‌توان به آنها قبولاند که عرصه آموزش و حرفه پزشکی بسیارپررقابت است و برای کسانی که با عشق و علاقه به آن وارد می‌شوند، ادامه رقابت بسیار مشکل. حال اگرکسی بدون علاقه و انگیزه وارد این عرصه شود، شانس کمتری برای پیشرفت دارد.

       چند سال پیش با یک متقاضی ورود به رشته پزشکی مصاحبه می‌کردم. جوانی سرخورده و بی‌انگیزه. گفت که به رشته حسابداری علاقه داشته و به اصرار پدر پزشکش در امتحانات ورودی رشته پزشکی شرکت کرده، چون نمرات بالا داشته است. از او پرسیدم که آیا درباره علایق شخصی‌اش با پدرش گفتگو کرده؟ پاسخ داد که هر گفتگویی بی‌حاصل است و تنها امیدش رد شدن در مصاحبه حضوری است.

       بنیاد ملی پزشکان ایالات متحده پرسشنامه‌ای را بین پزشکان منتشر کرده و از آنها سوال کرده که آیا آنها رشته پزشکی را به فرزندانشان توصیه می‌کنند؟ پاسخ نیمی از آنها منفی بود. این دسته ازپاسخ دهندگان از روند کاغذبازی وکارهای اداری خسته و سرخورده‌اند. در گفتگو با همکاران استرالیایی هم با موضوعی مشابه مواجه شدم. جامعه پزشکی با انگیزه کمک به انسان‌ها وارد این حرفه شده و حالا باید نیمی از وقت خود را صرف جلسات اداری و پرکردن فرم‌های مختلف و بازسازی جلسات معاینه بیمار کنند. این کارهای غیرحرفه‌ای روحیه و توان فیزیکی پزشک را تحلیل می‌برد. طبق آمار، پزشکان استرالیایی بیش از صاحبان سایرحرفه‌های تخصصی از مشکلات روانی رنج می‌برند و نرخ خودکشی در آنها دو برابر است. من تنها به آمار اکتفا نمی‌کنم. در همکاران خودم میزان اعتیاد به الکل و داروهای آرامبخش بسیار بالا و روابط خانوادگی شکننده است. هیچ‌کدام ما از این عوارض در امان نیستیم.

       من به حرفه‌ام عشق می‌ورزم. حرفه پزشکی به طرز غیرقابل انکاری متفاوت است. توانایی کمک به انسان‌ها در وضعیت بیماری و ناتوانی حس رضایتی به‌وجود می‌آورد که با هیچ حس دیگری قابل مقایسه نیست. لحظه‌ای که در هنگامه درگیری‌های روزمره، در مطب را می‌بندید و با بیمارتان تنها می‌شوید، ملاحظه می‌کنید که یک غریبه چگونه در کمال اعتماد شما را در خصوصی‌ترین مسائل زندگیش شریک می‌کند و امیدوارانه به شما به چشم ناجی خود می‌نگرد.

       چشم‌انداز موفقیت‌ و دستاوردهای حرفه پزشکی متعدد و متفاوت است ولی درمیان پزشکان تنها آنها که پزشکی را به منزله یک رسالت و انجام وظیفه می‌بینند احساس خرسندی می‌کنند. اگر پدر و مادری هستید که فرزندتان علاقه به رشته پزشکی دارد، بزرگترین لطفی که می‌توانید در حقش بکنید این است که او را از تفاوت داشتن شغل و حرفه آگاه سازید. پزشکی یک حرفه است و باید با قلب و مغز آن را دوست داشت. از سوی دیگر اگر فرزندتان رغبتی به پزشکی ندارد نگاهی به آمار بیندازید، وادار ساختن فرزند با استعداد به پزشک شدن اشتباه‌ترین تصمیم والدین در زندگیشان است.
گاردین

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: