شفا آنلاین>روانشناشی> آنچه که در مورد رسانه و خودکشی مطرح میشود، سابقهای تاریخی دارد. طرح این مسئله اولین بار به انتشار رمان «رنجهای ورتر جوان» اثر گوته بازمیگردد.
به گزارش
شفا آنلاین،به نقل از سپید در آن زمان متوجه شدند که بعد از انتشار این کتاب آمار خودکشی و خودکشی
مردانی که شلوار زرد و پیراهن آبی میپوشیدند، افزایش پیداکرده است. این
صحنهسازی بود که گوته در رمان خود به تصویر کشیده بود و این صحنه را
مردانی که دارای شرایط مشابه بودند تکرار میکردند. دو قرن بعد، یعنی در
قرن بیستم پژوهشگران متوجه این رابطه شدند که انتشار اخبار خودکشی از
رسانهها بر میزان خودکشی تاثیر میگذارد. گاه یک مدل خاص خودکشی توسط
افراد متعددی تکرار میشود و سرایت پیدا میکند یا گاهی در یک گروه به
دلایلی میزان خودکشی افزایش پیدا میکند؛ اما آنچه که اصحاب رسانه بسیار با
آن روبهرو هستند انتحار است. همه اخبار بوعزیزی را شنیدهایم. بوعزیزی
فردی بود که به نشانه اعتراض خودکشی کرد.
بعدها در جریان اعتراضات در
کشورهای دیگر این عمل به همان شکل تکرار شد. پس ما با وجوهی از خودکشی
روبهرو هستیم که نقش رسانه در تمامی آنها برجسته است و رسانه شیوه و روش
خودکشی را منتقل میکند. از سویی خود مسئله خودکشی یک پیام است و نقش یک
رسانه را بازی میکند، البته در اینجا منظور از ارتباط رسانه و خودکشی، نقش
رسانههای جمعی است. شیوه انتشار خبرهای خودکشی توسط بسیاری از سازمانهای
جهانی اعلامشده است مانند اینکه خبر خودکشی مهیج نشود، بهعنوان
روزنامهنگار برای آن پایانی زیبا به تصویر نکشیم مانند اینکه رها شد، به
آزادی رسید و.... در پوشش اخبار خودکشی نباید از روشهای برجستهسازی
استفاده شود، مانند تیتر شدن و به صفحه اول بردن این خبر. اینها همه مواردی
است که نشان میدهد بهطور مشخص در افزایش خودکشی تاثیر دارند.
بین میزان
احساساتی که روزنامهنگار در پوشش اخبار خودکشی به خرج میدهد و جزئیاتی که
نقل میکند و تقلید از آن خودکشی همبستگی وجود دارد. اما این عمدتاً
مخاطبهای آسیبپذیر هستند که تحت تاثیر انتشار این اخبار قرار میگیرند.
در پژوهشهایی که انجامشده است بسیاری به دلیل مشکلات اقتصادی یا شکست در
یک رابطه دست به خودکشی میزنند اما این افراد در وهله اول دچار برخی
اختلالات روانی هستند، بسیاری از آنها سوء مصرف مواد داشتهاند و برخی از
آنها نیز ازنظر خلقوخو باثبات نبودهاند. وقتی خبر خودکشی منتشر میشود
ممکن است بهدست هر مخاطبی برسد پس روزنامهنگاران باید تلاش کنند خبر با
معیارهای مشخصشده منتشر شود.
در اینجا مسئله سانسور مطرح نیست در اینجا
روزنامهنگار نباید با کلمات و جملات خود مخاطب آسیبپذیر را تهییج کند. ما
میبینیم که در روزنامههای بسیار پرتیراژ مانند شیکاگو تریبون، واشنگتن
پست و نیویورکتایمز 50 درصد موارد خودکشی که رخداده، در صفحه اول پوشش
دادهشده، یعنی تا این اندازه خبر به نظر آنها داغ به نظر میرسیده است؛
اما در روزنامههای ایرانی بسته به استراتژی روزنامه گاه بسیار خوب و
ماهرانه و برخی هم خبر را بهصورت مهیجتر منتشر میکنند.
اگر تیترهایی را
که به مسئله خودکشی پرداختهاند بررسی کنید متوجه میشوید در ایران عمدتاً
به چرایی خودکشی پرداخته میشود. مانند اینکه پول نداشته است یا خودکشی
دختر جوان به دلیل تعرض. اینها مواردی است که رسانه بر آنها تاکید میکند
که به این دلایل یا درنتیجه این اتفاقها خودکشی اتفاق افتاده است. این در
حالی است که اساساً خودکشی نمیتواند تنها به این دلایل صورت بگیرد و
روزنامهنگار موظف است که در این زمینه از متخصص این حوزه نظر بخواهد؛ اما
رسانههای خارجی بیشتر بر سن خودکشی تاکید میکنند و میگویند 14 درصد
خودکشیها را جوانان زیر 25 سال انجام میدهند درحالیکه روزنامههایی که
از آنها نام بردم در 25 درصد موارد به خودکشیهایی اشارهکردهاند که بین
افراد 20 تا 28 سال اتفاق افتاده است؛ بنابراین به طور مشخص در رسانههای
آمریکایی آمارها با آنچه که در واقعیت وجود دارد متفاوت است. این تفاوت
بازپروری مسئله در رسانه را نشان میدهد. مسئله دیگر چالش رسانههای نوین
است.
در رسانههای سنتی بهطور مشخص میتوان با کدهایی که صادر میکنیم
بگوییم چگونه خبر خودکشی را منتشر کنند اما در مورد رسانههای اجتماعی این
امکان وجود ندارد. در رسانه اجتماعی مخاطب خود تولید محتوا میکند. گذشته
از مسئولیت اجتماعی که افراد باید به آن توجه داشته باشند، نمونههای
متعددی وجود دارد که نشان داده است از زمانی که افراد بیشتر از اینترنت
استفاده میکنند اطلاعات بیشتری از شیوههای خودکشی بهدست میآورند و
مانند اتفاقی که در سال 2000 در ژاپن اتفاق افتاد با یکدیگر پیمان بستند که
به عمل خودکشی دست بزنند یا گپ و گفتهایی که در فضای مجازی شکل میگیرد
ممکن است شک و ترسی را که از خودکشی وجود دارد از افراد صلب کند.
پژوهشهایی که انجامشده، عمدتاً نشان داده است نوجوانان از فضای اینترنت
تاثیرپذیری بیشتری دارند.