شفا آنلاین>روانشناسی> بسیار شنیدهایم که انتشار یک آهنگ یا یک رمان موجب ایجاد موجی از خودکشی شده است. شاید در بدو امر بسیار عجیب به نظر برسد اما پژوهشها بر این مسئله صحه میگذارند و آن را خودکشی تقلیدی مینامند.
به گزارش
شفا آنلاین،به نقل از سپید خودکشی میتواند ریشه در
بیماریهای روانی و مسائل اجتماعی داشته باشد اما گذشته از دلیل خودکشی هر
از چند گاهی اخباری از آن در رسانهها منتشرشده و گاه در این خبرها به
انتشار جزئیات نیز پرداخته میشود.
بهتازگی نیز خبر خودکشی یک دختر
دانشآموز همه را در بهت فروبرد. خبری که با جزئیات تمام در رسانهها منتشر
شد و چه کسی میداند انتشار این خبر میتواند چه تاثیری در سایر دانش
آموزها داشته باشد یا ایده این کار را در ذهن آنها بپروراند؟ این موضوع
هفته گذشته در نشستی با عنوان «بررسی میانرشتهای در باب خودکشی و انعکاس
رسانهای آن» در انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات موردبحث و بررسی
قرار گرفت.
آمار دقیقی از خودکشی وجود ندارد احمد
جلیلی، رئیس انجمن علمی روانپزشکان ایران درباره خودکشی و مرگ میگوید:
«در بسیاری از دستاوردهای بشر حاصل نگرانی از مرگ است. مرگ مسئلهای است که
هیچکس تابهحال به آن پاسخ نداده است تا به قول شاملو ببیند پشت آن در
کوتاه چه میگذرد و آن قطره قطران چگونه در آن فضای تاریک منعکس میشود. تا
به اینجا همواره سخن از نگرانی و پرهیز از مرگ است درحالیکه در مورد
خودکشی صحبت از استقبال از مرگ بوده و شخص در اینجا مرگ را انتخاب میکند.
اینکه آیا در حال حاضر خودکشی بیشتر از سابق شده یا رو به افزایش گذاشته
است، مشخص نیست چون آمارهای دقیقی از آن وجود ندارد.
به دلایل بسیاری همه
موارد خودکشی به نام خودکشی ثبت نمیشوند، حتی در مراجع قضایی و پزشکی
قانونی. بسیاری به خواسته فامیل یا اطرافیان و تحت شرایط کمبود اطلاعات
بهعنوان ایست قلبی، مرگ ناگهانی و...ثبت میشود. به علت انگی که وجود دارد
و ناراحتی که بستگان از این موضوع احساس میکنند، معمولاً مرگها بهصورت
خودکشی گزارش نمیشود. باید سیستمی برای ثبت خودکشی وجود داشته باشد، چنین
سیستمی در حدود چهار سال پیش در ایران شروع به ثبت خودکشی کرده است.
جلیلی
بابیان اینکه در کل دنیا احتمال میرود که در طول سال 800 هزار مرگ به علت
خودکشی رخ میدهد، میگوید: «این آخرین آماری بوده که سازمان جهانی بهداشت
بهصورت مستند ارائه کرده است اما با توجه به مقدمهای که گفتم میتوان
تصور کرد که باید چیزی بیش از این باشد. کشورهای مسلمان پایینترین میزان
خودکشی را دارند و برخی از این کشورها اعلام میکنند که خودکشی در کشور
آنها وجود ندارد. طبیعی است که این آمار واقعی نیست و به موارد ثبت
بازمیگردد. در بسیاری از موارد اعلام خودکشی در رسانه نوعی سیاه نمایی
بهحساب میآید و همین مسئله نیز از اعلام واقعی آمار جلوگیری میکند.»
انتشار خبر خودکشی به آن دامن میزند احمد
جلیلی با تاکید بر اینکه واقعاً اینگونه است که وقتی خبر خودکشی با
آبوتاب منتشر شود به خودکشی دامن زده میشود، میگوید: «فرض کنید در سه
هفته آخر اردیبهشتماه اگر 15 خودکشی از طریق پرتاپ شدن از پل داشته باشیم و
در سال گذشته در زمان مشابه چنین مسئلهای وجود نداشته باشد، میتوان گفت
این مسئله رنگی از خودکشی تقلیدی دارد. اولین بار در سی و چند سال پیش، در
یکی از ایستگاههای مترو وین یک نفر خود را جلوی قطار انداخت و فوت کرد.
خبر باآبوتاب منتشر شد و پسازآن پشت سر هم خودکشیهای مشابه اتفاق افتاد.
برخی
کتابها 90 درصد علت خودکشی را بیماری روانی میدانند. فرض کنید از 90
درصد، حدود 45 درصد به علت بیماری روانی و سایر خودکشیها به علت مسائل
جامعهشناختی، اقتصادی و ...است؛ همچنین خودکشیهای ناگهانی که فرد خود را
در اثر یک مسئله از بین میبرند. اگر نپذیریم حدود 90 درصد خودکشیها به
علت بیماریهای روانی است، مسئله قابل توجیه نیست. بهاینعلت که وقتی ما
از بیماریهای روانی، بهداشت و سلامت صحبت میکنیم اینگونه نیست که
فاکتورها را از یکدیگر جدا کنیم، فاکتورها درهمتنیده هستند. خودکشی
پدیدهای پیچیده است و عوامل متعددی درگیر هستند که خودکشی شکل میگیرد.
اگر از نظر سوابق بیماری ببینیم استعداد ارثی، مسائل تربیتی و مسائل
اجتماعی که شامل همه گرفتاریها مانند فقر، نابسامانی و...میشود در این
مسئله دخیل است. از این نظر جامعهای نابسامان است که رابطه افراد با
یکدیگر منطقی نیست؛ ارتباط مردم با یکدیگر رابطه منطقی نیست؛ ارتباط
حاکمیت با مردم منطقی نیست؛ در چنین جامعهای بیماری روانی بیشتر دید
میشود.»
جلیلی
با اشاره به اینکه شایعترین بیماری روانی نیز افسردگی است و بیشترین
خودکشیها در بیمار افسرده اتفاق میافتد، میگوید: «وقتی میگوییم خودکشی
به علت افسردگی اتفاق میافتد نمیتوان نقش مسائل اجتماعی را در آن نادیده
گرفت. خودکشی قابلپیشگیری است. انتشار خبر خودکشی ضوابط خاصی دارد.
آموزشهایی برای مردم و خانوادهها وجود دارد که متوجه باشند چه کسی در
معرض خودکشی قرار دارد؛ اما آیا میتوان خودکشی را به صفر رساند؟ بعید است
اما موردی وجود دارد که در یکی از ایالات آمریکا توانستهاند خودکشی را به
صفر برسانند. در ایلام خودسوزی زنان در دورهای بسیار زیاد بود اما با
اقداماتی که کادر سلامت روان وزارت بهداشت با دانشگاه کرمان انجام داد،
موجب شد این تعداد به حداقل برسد؛ بنابراین خودکشی قابلپیشگیری است.
خودکشی فریادی برای کمک است اعم از نمایشی یا واقعی و گاهی در برخی از
خودکشیهای تصادفی فرد بهصورت اتفاقی از بین میرود.»
خودکشی یک پیام است شیرین
احمد نیا، عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی و مدیرکل پیشگیری از
آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی کشور درباره خودکشی میگوید: «دورکیم در
جامعهشناسی اقدام به پژوهشی کرد که چارچوب این تحقیق مبتنی بر نظریه
انسجام اجتماعی بود.
دورکیم تلاش کرد با نشان دادن آمار خودکشی در کشورهای
مختلف نشان دهد چگونه عوامل تاثیرگذار در خودکشی میتواند عوامل اجتماعی
باشد. بهعنوانمثال این تحقیق نشان میداد که در میان جامعه کاتولیک
خودکشی پایینتر و در پروتستانها بیشتر است و دورکیم این مسئله را به
انسجام اجتماعی که در میان کاتولیکها بیشتر بود ارتباط میداد، همچنین
حضور فرد در رابطه ازدواج و تاهل کمک میکند که خودکشی کاهش پیدا کند.»
احمدنیا ادامه میدهد: «در ایران آنچه که برای ما ملموس است روند افزایش
آسیبهای اجتماعی بوده و خودکشی نیز در زمره آسیبهای اجتماعی قرار
میگیرد. ما شاهد این هستیم که آمار خودکشی در استانهای مختلف متفاوت بوده
و یکی از مواردی که شهرتی هم پیداکرده، نسبت جنسی بالاتر زنان در برخی از
استانهای غربی کشور است که همه این مسائل میتواند تفسیرهای جامعهشناختی
داشته باشد.»
خودکشی و پوشش رسانهای آن شیرین
احمدنیا درباره پوشش رسانهای خودکشی میگوید: «در تبیین و توضیح خودکشی
این مسئله را بهعنوان نشانه و معلول نگاه میکنیم. خودکشی را نوعی نشانه
میدانیم که حکایت از نابسامانی در حیطه سلامت اجتماعی دارد. سلامت اجتماعی
نیز تا حد زیادی با سرمایه اجتماعی در ارتباط است. سرمایه اجتماعی را ما
درزمانی محقق میبینیم که اعتماد به افراد و نهادها را شاهد باشیم.
بهاینترتیب وقتی در جامعهای انگیزههای قوی برای مشارکت و کار جمعی و
کار گروهی وجود داشته باشد، حکایت از سلامت اجتماعی دارد؛ همچنین نگاه مثبت
و امیدوار به آینده و آیندهای روشن. معتقد هستیم پژوهشگران باید نشانهها
را دریابند، در این زمینه تحقیق کنند و در سیاستگذاریها بهکار بگیرند.
مسئولان نیز باید بر اساس نتایج تحقیقات علمی اقدام و مداخله کنند.
بهاینترتیب نقش رسانهها نیز اهمیت پیدا میکند اینجا است که میگوییم
نباید اجازه دهیم برخی اخبار که اخبار واقعی نیز هست انعکاس آزاد داشته
باشند. رسانهها مجاز هستند که این اخبار را انعکاس دهند اما این انعکاس
باید کنترلشده و با لحاظ کردن ملاحظات کارشناسی و در حد پیشگیری از تبعات
منفی خودکشی باشد؛ بنابراین رسانهها در کنار سایر ارگانها مانند بهزیستی و
وزارتخانههای مختلف مانند آموزش و پروش، آموزش عالی و ...باید نقش خود را
ایفا کنند.»
احمدنیا
با تاکید بر اینکه خودکشی یک پیام است، میگوید: «برخی میگویند خودکشی
پیامی است برای جامعه بهویژه در مواردی که درملاعام صورت میگیرد، ممکن
است قصد انتقال پیامی را داشته باشند و این مسئله موجی ایجاد کرده و انعکاس
پیدا کند و بازخوردهایی را به دنبال داشته باشد. برای مثال پژوهشها نشان
داده است که خودسوزیها به دلیل ویژگی خاص انتخاب نوع خودکشی حاوی پیام
بوده و دیگری مخاطب این پیام است. خودسوزی شاید زجرآورترین نوع خودکشی
بهحساب آید و بهگونهای این زجر را به دیگری منتقل میکند. این نوع
خودکشی معمولاً مخاطب خاص دارد و دیگری نیز معمولاً این پیام را دریافت
میکند. پیامها معمولاً محلی بوده و مخاطبها نیز محلی هستند.»
احمدنیا
با تاکید بر اینکه در خودکشی عوامل مختلفی درگیر هستند، میگوید: «خودکشی
میتواند درنتیجه ناکامی در دستیابی به اهداف اجتماعی و فردی باشد؛
میتواند ناشی از عدم برخورداری از حمایتهای اجتماعی یا ضعف در تامین
امنیت اجتماعی باشد. خودکشی میتواند از احساس محرومیت نسبی ناشی شده باشد،
بهویژه در جامعهای که نابرابریها در آن گسترده است. ما نیز در جامعه
خود با ساختارهای نابرابر مواجه هستیم و اینها میتواند بهعنوان زمینهها و
بسترهای تشدیدکننده خودکشی شناخته شود؛ همچنین خشونتهای نهادینه.
مواردی
هست که ما و مسئولین ممکن است متوجه آن نباشیم. ما در جامعهای زندگی
میکنیم که در آن خشونتها عریان است و همه افراد در معرض آن قرار
میگیرند. نمایش خشونت در رسانهها تبعات منفی دارد و لازم است که از آن
پیشگیری شود.»