شفا آنلاین>سلامت>استرس واکنش و پاسخ بدن ما به محیط اطرافمان است. این واکنش اغلب در اثر وقایع خاصی پدید می آید.تغییرات استرس آفرین می توانند فیزیکی ، روانی ، و یا رفتاری باشند. علت های ایجاد کننده استرس از فردی به فرد دیگر متفاوت اند.
به گزارش شفا آنلاین،هرعاملی که روال عادی زندگی ما را بر هم بزند و تغییر دهد
باعث نارحتی فکری میشود و ما باید خود را به ترتیبی با آن ناراحتی انطباق
دهیم. چگونگی درک ما از تغییر، تعیین کننده چگونگی شیوهای است که برای
انطباق دادن خود با آن به کار میبریم.
خبرنگار درگفت وگویی با دکتر نصر
الله منصوری ؛ روانشناس و مشاور خانواده به بررسی موضوع استرس پرداخت و
دیدگاه های وی را درمورد بی توجهی به مسائل روانشناختی و بهداشت روان دربین
مردم و خلاءآموزشی در مهارت کودکان ایرانی برای مقابله بااسترس و بحران
های زندگی جویا شد .مشروح گفت وگو به این شرح است : **س: رئیس
سازمان نظام روانشناسی ایران اعلام کرده است که از هر 100 ایرانی 95 نفر
برای تامین معاش خود استرس دارند و از بی توجهی به مسائل روانشناختی و
بهداشت روان انتقاد کرده است. شما این سخنان را چگونه ارزیابی می کنید ؟-
در این مورد که مردم از سلامت روان خود غافل هستند من این مسئله را قبول
دارم اما درمورد آماری که اعلام شده است ؛ مردم درتامین معاش خود استرس
دارند مایلم این مسئله استرس را مبسوط بررسی کنم زیرا یک بخشی از استرس
مربوط به معیشت است ؛ استرس لایه های متعدد دارد ودر پاسخگویی به این سوال
که چرا مردم استرس دارند ؟ و استرس چیست ؟ اغلب مردم خیلی شناخت از استرس
ندارند . استرس به این معناست که آن گدازه هایی که در درون انسان است
جمع می شود ؛ گداخته می شود بعد یکباره به صورت آتشفشان ازدرون به بیرون
ظهور می کند .استرس دو نوع است : استرس منفی و استرس مثبت ؛ و هرکدام
این استرس ها زیر مجموعه هایی دارد . در'استرس منفی ' این سوال پیش می آید
که انسان به چه دلیل دچار استرس می شود ؛ دلایل آن به این ترتیب است
؛'نخست' : احساس بی اعتمادی ؛ یعنی فردی که خود را باور نداردو دچار ترس می
شود و پایه ترس استرس است ؛ 'دوم ': عصبانیت؛ گاهی فردی به صورت ژنتیک
عصبانی است که این به خانواده و چگونگی تربیت او برمی گردد یا این فرد در
جامعه به عصبانیت مبتلا شده است ؛ 'سوم ' : بدگمانی ؛ یعنی اگر وقتی ما
به کسی بدگمان هستیم فکر می کنیم که ما اورا مواخذه می کنیم در حالی که ما
خودمان تحت فشار قرار می گیریم . 'چهارم' : افسردگی ؛ افسردگی هم خود
زیر مجموعه های روحی و جسمی دارد ؛ به عنوان مثال انواع دردها ؛ مشکلات
گوارشی ؛ جوش های پوستی ؛ بی خوابی ؛ فشار خون بالا؛ زخم معده و ناراحتی
های قلبی ... که از جمله زیر مجموعه های افسردگی است .یکی از معضلات
جامعه ما انزوای افراد است واین انزوا ممکن است به دلیل نداشتن مهارت در
ایجاد ارتباط و یا آسیب دیدن یک فرد از ارتباط قبلی خود باشد لذا 'ارزش
دادن به خواسته ها' از نشانه های روابط سالم و دوستانه در اجتماع است و
باعث کاهش استرس می شود .یکی دیگر از مولفه های مهم 'کرامت انسانی' است
؛ اگر دختر یا پسری در خانواده با کرامت بزرگ شده باشند امکان ندارد که
در جامعه لئامت داشته باشند مگر آن که در خانه تحقیر شوند ؛ عزت عاملی است
که می تواند استرس را ازبین ببرد .در 'استرس مثبت ' هم می توان از ضرب الاجل ها ؛ رقابت های سالم ؛ رویارویی با مشکلات ... نام برد .درمورد
سوال شما که مردم نسبت به مسائل روانشناختی و بهداشت روان غافل اند باید
چند مولفه را درنظر بگیریم و آن این است که مردم ما به ویژه آقایان هنوز به
روانشناسی اعتقادی ندارند ؛ بنابر این ابتدا باید فرهنگ روانشناسی و
روانشناختی ایجاد شود . مولفه دیگر ناتوانی گروهی ازمردم در دادن پول ویزیت
روانشناس است و نبود مسئولیت دربرخی از روانشناسان و ارتباط نداشتن
بسیاری از آنان با بیمه ها از دیگر علت های مراجعه نکردن مردم به این
پزشکان است ؛ لذا دولت و مجلس باید مراجعه به روانشناسان را الزام آور
کنند.مهم تر از تمام نکاتی که ذکر شد آن است که اگر مراجعه کننده از
روانشناس و روانپزشک دلسوزی و توجه ببیند و متوجه شود که روانشناس مشکلات
اورا پی گیری می کند ؛ در مراجعه به روانشناس یا روانپزشک تشویق می شود .همچنین
اگر روانشناسی تشخیص می دهد مراجعه کننده توان پرداخت پول ویزیت را ندارد
بهتر است درخواست پول نکند زیرا شاید با پول نگرفتن و مشاوره دادن به
مراجعه کننده زندگی او متحول شود .نکته دیگر این است که همکاران
روانشناس در مشاوره ها خیلی حوصله نمی کنند و نظرات خود را صریح اعلام نمی
کنند به عنوان مثال وقتی زن و مردی که برای حل مشکلات زناشویی خود مراجعه
می کنند روانشناس به هردو می گوید کوتاه بیایید متاسفانه این روانشناسی
نیست ؛ این روانکاوی جواب نمی دهد روانشناس باید حد و حدود هرکدام را صریح
اعلام کند .**س : در بحث روانشناسی حق بسیاری از زنان به ویژه در
موضوع ازدواج و زندگی رعایت نمی شود به عنوان نمونه ؛ درجامعه ما حق طلاق
از آن مردان است این حق زمانی پذیرفته می شود که مرد شخصیتی مسلط بر خود
داشته باشد ولی زمانی که مردی ؛ درست از نادرست را تشخیص نمی دهد و زن خود
را طلاق نمی دهد در این شرایط آیا در حق زن ظلم نمی شود ؟ آیا خروجی این
موضوع ناملایماتی جدید نخواهد بود ؟- جبران خلیل جبران از نویسندگاه
شهیر لبنانی ـ آمریکایی می گوید : اگر خواستید تمدنی را منهدم کنید ؛ سه
کارلازم است که انجام دهید ؛ 'نخست ' ؛ منزلت زن را درآن جامعه پایین
آورید؛ ' دوم ' منزلت معلم را پایین آورید 'سوم ' ؛ منزلت دانشمندان را
پایین آورید .او مادر را محور می داند و تاکید می کند مادر می تواند با
تربیت درست فرزندان خود جامعه را بسازد .پیامبر اسلام (ص) دختر خود را مادر خود خطاب می کنند ' فاطمه ( س ) ام ابیها ' این یعنی چه ؟ یعنی 'ریشه ' ؛ ' پدید آورنده ' ؛ ' علت پیدایش '... .ژان
ژاک روسو معتقد است هر انسانی که اوج می گیرد و به مراتب بالا رفته و یا
سقوط کرده است به مادر آن فرد ونوع تربیت او بستگی دارد .بنابر این درزمانی که متوجه می شویم مادریک خانواده حرف حق می زند و مظلوم واقع شده است ؛ به او بها دهیم و به او توجه کنیم .**س:
برخی روانشناسان با انتقاد از نظام آموزشی معتقدند به کودکان ایرانی برای
مقابله با استرس و بحران های زندگی آموزش داده نمی شود و نمی دانند هنگام
مواجه شدن با مشکل چگونه مسئله را حل کنند ؟ نظر شما چیست ؟ من این
دیدگاه را تایید می کنم و معتقدم بخشی از گرفتاری ها مربوط به نظام آموزشی
ما است و لازم است که یک تغییر و تحول بنیادین از سوی کارشناسان و
صاحبنظران اتفاق افتد . وقتی دانش آموزان نمی دانند با بحران چگونه مواجه
شوند این یک خلاء آموزشی است . البته در سال های اخیر به یک تناقضی در
نظام آموزشی گرفتار شده ایم چنانکه از طرفی ؛ نظام آموزشی در مسائلی خلاء
هایی دارد و از طرف دیگر دانش آموزان ازنظر اخلاقی مشکل دارند یعنی باید
برای حل مسئله به دو طرف قضیه توجه شود . بنابر این به منظور توانمند کردن
کودکان ایرانی برای مقابله با بحران های زندگی از یک سو باید در خانواده ؛
مدارس این آموزش ها داده شود و از سوی دیگر باید رعایت حقوق دیگران آموزش
داده شود زیرا با رعایت حقوق دیگران استرس کاهش پیدا می کند .**س: آیا تفاوت های جنسیتی در میزان استرس و افسردگی مؤثرند ؟-
بله؛ این تفاوت ها در میزان استرس وجود دارد و البته میزان طاقت و ظرفیت
افراد نیز متفاوت است خداوند در زیبایی خلقت زن را با یک فیزیولوژیک ویک
لطافت خاصی آفریده است بنابر این ؛ این لطافت شکننده تر است .بنابر
آمارهای اعلام شده میزان استرس در زنان بیشتر ازمردان است و این میزان
استرس در دختران نوجوان به مراتب بیشتر است چنانکه یک دختر نوجوان وقتی
برای مشاوره مراجعه کرده بود متوجه شدم از سی و چهار نشانه افسردگی ؛
بیشترین نشانه هادر او هست در حالی که این علائم مناسب سن او نبود .همچنین
راه های کاهش استرس ، پریشانی و اختلالات روانی، توکل به خدا ؛ کم کردن
عوامل استرس زا ؛ اطلاع از وقایع اطراف ؛ آگاهی از وضعیت جسمی ؛ برنامه
ریزی در زندگی ؛ تنظیم کردن وقت خود ؛ خوابیدن به اندازه کافی ؛ خودداری
از رقابت بد؛ استفاده درست از تکنولوژی ؛ استراحت های کوتاه ؛ پذیرفتن
مشکلات ؛ ورزش کردن ؛ قدم زدن ؛ تغذیه مناسب ؛ گسترش روابط اجتماعی سالم ؛
مثبت اندیشی است.**س : چه نوع از سامانه ها و ساختارهای اجتماعی
قادرند تا شادی و خوشبختی و سلامت روانی افراد را به حداکثر برسانند و در
مقابل پریشانی و اختلات روانی را به حداقل برسانند ؟ - ابتدا برای
درمان استرس باید وحدت رویه باشد یعنی سامانه ها و ساختارهای اجتماعی
بسیاری هستند که سعی می کنند سلامت روان افراد را به حداکثر برسانند ولی
متاسفانه هر سامانه یا سازمان با روش خاص خود و از زاویه دید خود این کار
را انجام می دهد . در این سوال که چه سامانه هایی می توانند شادی را بالا
ببرند ؟ باید گفت برای حل هر معضلی ابتدا باید از خود گذشت یعنی تا زمانی
که فردی به منافع شخصی خود فکر کند نمی تواند فرد دیگری را شاد کند و
تنها با خدمت کردن به مردم است که شادی تحقق می یابد .ایرنا
یه مراجعه ساده به سایت نظام روانشناسی نشان میده که آقای دکتر! اصلا مجوز این کار رو ندارند!