کد خبر: ۱۱۱۶۶۹
تاریخ انتشار: ۰۱:۳۰ - ۲۳ خرداد ۱۳۹۵ - 2016June 12
شفا آنلاین>اجتماعی>کاملاً آشکار است که آنچه مردم انجام می‌دهند یا وقتی صحبت می‌کنند، به دلیل تفکراتی است که دارند. به عبارت دیگر باورها، امیال، آرزوها، امیدها و نظایر آن علت رفتار مردم و سخنان آنها است.
به گزارش شفا آنلاین،باورها و امیال و نظایر آن حالات بازنمودی ذهن هستند. به عبارت دیگر تفکرات (باورها و امیال ما)، حالات بازنمودی ذهن هستند. بنابراین برای تبیین و توضیح تفکر، ما باید توضیح دهیم چگونه حالاتی می‌توانند در عین حال که بازنماینده جهان هستند، علل رفتار هم باشند. بنابراین برای توضیح تفکر باید این دو ویژگی زیر را توضیح داد:
       1) تفکرات، بازنماینده‌های جهان هستند
       2) تفکرات علل رفتار هستند

       حال اگر کسی معتقد باشد ذهن همانند یک کامپیوتر است، باید این دو ویژگی را برای کامپیوتر نیز تبیین کند. قبل از اینکه در این بخش این مسئله را ارزیابی کنیم لازم است میان دو سوال زیر تمایز قائل شویم:
       الف) آیا یک کامپیوتر می‌تواند فکر کند؟
       ب) آیا ذهن انسان یک کامپیوتر است؟ به عبارت دیگر آیا حالات ذهنی و فرآیندهای ذهنی ما به صورت محاسباتی فهمیده می‌شوند؟

هدف این بخش بررسی سوال اول (الف) است. آشکار است برای اینکه تمایز میان این دو سوال را بفهمیم، باید دست‌کم دو نکته را بدانیم:
       a) کامپیوتر چیست؟ به چه چیزی کامپیوتر می‌گویند؟
       b) ذهن چه ویژگی‌ای دارد که برخی فکر می‌کنند ذهن انسان می‌تواند یک کامپیوتر باشد؟

       بعد از بررسی این دو نکته سوال الف را ارزیابی می‌کنیم. به نظر می‌رسد اکثر خوانندگان، پاسخ سوال a را بدانند. در زندگی روزمره ما، کامپیوترها نقش مهم و اساسی دارند. ما تقریباً هر روز با آنها سروکار داریم و به صورت‌های گوناگون از آنها استفاده می‌کنیم. آیا تا به‌حال با خود فکر کرده‌اید که کامپیوترها چگونه کار می‌کنند؟ با اینکه جزئیات ساختاری کامپیوترها پیچیده است اما مفاهیمی که در پشت این ساختارها وجود دارد بسیار ساده‌اند. اگر ما در فهم اینکه کامپیوترها چگونه کار می‌کنند، مشکل داشته باشیم، این مشکل به دلیل وجود این مفاهیم نیست؛ بلکه مشکل در این جاست که چگونه چنین مفاهیم ساده‌ای می‌توانند مفید باشند و چنین کارکردی داشته باشند.

اگر بخواهیم تعریف نه چندان دقیقی از کامپیوترها ارائه دهیم، شاید تعریف زیر تا حد زیادی راهگشا باشد:
تعریف کامپیوتر: کامپیوتر وسیله‌ای است که بازنماینده‌ها را در یک روش نظام‌مند پردازش می‌کند
       حال سعی می‌کنیم مفهوم ریاضیاتی محاسبه را به طور دقیق‌تری بررسی کنیم.

محاسبه و الگوریتم
       اکثراً با مفهوم تابع ریاضی آشنا هستند. در مدرسه با تابع جمع، ضرب و تقسیم آشنا شده‌ایم. همانطور که در مدرسه یادگرفتیم، توابع ریاضی اعمالی هستند که بر روی اعداد انجام می‌شوند. مثلاًً جمع دو عدد 3 و 5 را در نظر بگیرید. وقتی تابع جمع را بر روی این دو عدد به کار می‌بریم نتیجه خروجی عدد 8 خواهد بود. به عبارت دیگر اعداد 3 و 5 ورودی‌های تابع جمع و خروجی آن عدد 8 است که ما آن را به این صورت نشان می‌دهیم: 8= 3+5.

       نکته مهمی که از تابع جمع یاد می‌گیریم این است که به ازای هر گروهی از اعداد ورودی، خروجی شما یک عدد معین است. نماد زیر در واقع تابع جمع را بدون اعداد نشان می‌دهد:
_ =_+_

       در جاهای خالی که با _ مشخص شده است ما اعداد را می‌گذاریم، یعنی ورودی‌ها را و در جای خالی بعد از تساوی عدد خروجی را می‌گذاریم. اکنون تابع جمع می‌تواند به صورت _ + _ نمایش داده شود. به عبارت دیگر تابع جمع یک تابع دو موضعی است. در ریاضیات این دو موضع تابع را با حروف ایتالیک x ، y وz و نظایر آنها پر می‌کنیم. این حروف در واقع نشان‌دهنده متغیرها هستند و ما به جای این متغیرها می‌توانیم اعداد را بگذاریم. بنابراین تابع جمع را به این صورت می‌نویسیم: x+y

       در ریاضیات ورودی تابع را شناسه تابع و خروجی آن را ارزش تایع می‌گویند. مثلاًً در معادله x+y=z ، شناسه‌های تابع جمع xوy هستند( که به جای آنها اعداد می‌گذاریم) و z ارزش آنها ( عدد به دست آمده) است. به عبارت دیگر ارزش تابع جمع مجموع شناسه‌های آن تابع است.

       البته جزئیات توابع در ریاضیات گاه بسیار پیچیده هستند، اما ایده اولیه آنها را می توان با مثال ساده تابع جمع توضیح داد. نکته مهم دیگر این است که مفهوم تابع فقط اختصاص به اعداد ندارد و می‌تواند برای چیزهایی غیر از اعداد نیز به‌کار رود. مثلاًً عبارت « پدر بیولوژیک x » را در نظر بگیرید. ما می‌توانیم این عبارت را یک تابع در نظر بگیریم که اگر فردی را به عنوان شناسه آن وارد کنیم (به جای x)، ارزش این تابع، پدر طبیعی آن فرد خواهد بود. مثلاً اگر به جای x، حسن را بگذاریم خروجی آن می‌شود مثلاً علی که پدر بیولوژیک حسن است.

       حال سوال این است ما از توابع چگونه استفاده می‌کنیم؟ برای اینکه بدانیم چگونه از یک تابع استفاده کنیم، ما نیازمند روشی هستیم که بر اساس آن روش، ارزش تابع را از شناسه‌های آن به‌دست بیاوریم. مثلاً وقتی ما می‌خواهیم ضرب دو عدد 1100 در 51 را به دست بیاوریم، یک روش به این صورت است: چون عدد 51 جمع دو عدد 50 و 1 است، ابتدا 1 را در 1100 ضرب می‌کنیم که نتیجه می‌شود 1100. سپس عدد 50 را در 1100 ضرب می‌کنیم که نتیجه آن می‌شود 55000. حال دو عدد 1100را با 55000 جمع می‌کنیم که حاصل آن می‌شود 56100. چنین روشی برای محاسبه ارزش تابع را الگوریتم می‌گویند. پس الگوریتم‌ها روش‌های محاسبه توابع هستند. گاهی به الگوریتم‌ها، روندهای موثر می‌گویند. یعنی اگر الگوریتم‌ها به مثابه روندها به طور صحیح به کار روند کاملاً در رسیدن به نتیجه موثر هستند.

       بنابراین باید بین الگوریتم و تابع تمایز قائل شویم. الگوریتم روش یافتن ارزش یک تابع است. یک تابع می‌تواند بیش از یک الگوریتم داشته باشد. مثلاً در روش ضرب 1100 در عدد 51 می‌توانیم به این صورت نیز عمل کنیم که 1100 را 51 بار با هم جمع کنیم. بنابراین الگوریتم‌ها می‌توانند متفاوت باشند. وقتی الگوریتمی برای یافتن ارزش یک تابع وجود دارد، ریاضیدان‌ها می‌گویند آن تابع قابل محاسبه است. پس توابع قابل محاسبه توابعی هستند که برای آنها الگوریتم وجود دارد.

       نکته مهم بعدی این است که مفهوم الگوریتم نیز مانند مفهوم تابع یک مفهوم کلی است. به عبارت دیگر هر رویه یا روند موثر برای یافتن راه‌حل یک مسئله می‌تواند الگوریتم باشد.

       بدین ترتیب یک الگوریتم را می‌توان یک قاعده یا دسته‌ای از قواعد نامید که راه‌حلی را برای یک مسئله معین، مشخص می‌کنند. نکته‌ای که باید به آن توجه کرد این است که هر رویه یا الگوریتمی که برای یک مسئله معین ارائه می‌شود، لزوما به معنای الگوریتم خوب یا بهترین شیوه برای رسیدن به آن مسئله نیست. همان‌گونه که بیان شد الگوریتم‌ها، روندهای موثر هستند؛ یعنی در رسیدن به نتیجه مفید هستند اما ممکن است یک الگوریتمی بهترین شیوه برای رسیدن به مسئله نباشد؛ بلکه الگوریتم‌های دیگری را بتوان یافت که با روش آسان‌تر و یا کوتاه‌تری به نتیجه می‌رسند.

آیا کامپیوترها فکر می‌کنند؟
       حال با توجه به فهمی که از کامپیوترها پیدا کرده‌ایم، به سوال اولیه خود می‌پردازیم: آیا کامپیوترها فکر می‌کنند؟ به عبارت دیگر آیا هر سیستمی که بازنماینده‌ها را به صورت نظام‌مندی پردازش می‌کند، می‌تواند تفکر را ایجاد کند؟ برای بررسی این سوال، باید سه چیز را بدانیم: 1) کامپیوتر چیست؟ 2) تفکر چه چیزی است؟ و 3) رابطه میان تفکر و محاسبه‌ چیست که باعث می‌شود فکر کنیم کامپیوترها فکر می‌کنند.

       در حال حاضر فهمی از کامپیوترها پیدا کرده‌ایم. همچنین فهمی عرفی از تفکر داریم. در این میان ما با مفهومی نیز آشنا شدیم که مفهمومی کلیدی هم در کامپیوترها و هم در حالات ذهنی است و آن مفهوم بازنماینده است. همانگونه که پیش از این بیان شد، یکی از ویژگی های اصلی برخی از حالات ذهنی مانند باورها این است که آنها ویژگی بازنمودی دارند. کامپیوترها هم دستگاه‌هایی هستند که بازنماینده‌ها را پردازش می‌کنند. از سوی دیگر چون تفکرات ما (امیال و باورهای ما) بازنماینده جهان هستند، علت رفتار ما نیز هستند. ورودی‌های ذهن ما یعنی باورها موجب خروجی‌هایی می‌شوند که رفتار ما را تشکیل می‌دهد. کامپیوترها نیز موجب خروجی‌هایی می‌شوند. مثلاً کامپیوتر در پاسخ به ورودی‌های 2، +،3 و = خروجی 5 را به ما می‌دهد. این نکته بدین دلیل است که این نشانه‌های ورودی نمایش‌دهنده (بازنماینده) چیزی است که آنها انجام می‌دهند.

حال سوال این است آیا استفاده از مفهوم بازنماینده در کامپیوترها و در تفکر نشان‌دهنده این است که کامپیوترها فکر می‌کنند؟
       ممکن است کسی استدلال کند که کامپیوترها در واقع بر روی بازنماینده‌ها (اطلاعات) عمل پردازش انجام می‌دهند. تفکر نیز در واقع یک فرایند پردازش اطلاعات است. بنابراین کامپیوترها نیز تفکر دارند. برای اینکه این استدلال کارآمد باشد باید ببینیم آیا پردازش اطلاعات توسط کامپیوترها همان نوع پردازش اطلاعات است که در فرآیند تفکر رخ می‌دهد؟ فیلسوفان دو نوع استدلال را ارائه کرده‌اند که بر مبنای آنها پردازش اطلاعات در کامپیوتر و ذهن متفاوت است، در نتیجه کامپیوترها نمی‌توانند فکر کنند. ساختار کلی این دو نوع استدلال به شرح زیر است:
       1) کامپیوترها نمی‌توانند فکر کنند چون تفکر نیازمند توانایی‌هایی است که کامپیوترها اساسا نمی‌توانند آنها را داشته باشند. ماهیت کامپیوترها به‌نحوی است که از قواعد پیروی‌ می‌کنند (بر اساس الگوریتم‌ها) اما تفکر نمی‌تواند بر اساس نظامی از قواعد مشخص شود و مهم نیست چقدر این قواعد و ساختار پیچیده باشند (استدلال قاب یا چارچوب ).

       2) کامپیوترها نمی‌توانند فکر کنند چون آنها نشانه‌ها را بر اساس ویژگی‌های صوری‌ نشانه‌ها دست‌کاری می‌کنند و به معنای آنها کاری ندارند (استدلال اتاق چینی).

  
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: