«زینب نوروزی» برادرزاده «مهتاب» معروف ترین سوزن دوز بلوچ کشور از جمله هنرمندان سوزن دوزی است که وضعیت فروش نمایشگاه را بسیار بد عنوان میکند. او تبلیغات کم و جانمایی نامناسب را یکی از دلایل بیرونقی صنایع دستی در نمایشگاه میداند. زینب از جمله هنرمندانی است که غرفه نمایشگاه به رایگان در اختیار او قرار گرفته است. هر گل حاشیه دوزی را براساس اندازهاش از 10 تا 15 هزار تومان میفروشد. گل هایی که کار دست است و چشمهایی که «کم سو» میشوند. در حالی که چند گل را برای زنی خریدار قیچی میکند به اعتراض زن دیگری هم جواب میدهد.
او معتقد است
گلهای سوزن دوزی شده گران فروخته میشود. فروشنده اما به او یادآوری
میکند که این نقشها کار دست است. برادرزاده کوچک زینب هم وارد گفتوگو
میشود و به زن یادآوری میکند که این نقش بدون الگو زده میشود زن اما
قبول نمیکند. عکس عمه مهتاب در گوشهای از غرفه نظارهگر جر و
بحثها برسر گرانی «هنری» است که او تا به امروز مشهورترین نقش زن آن
بوده است.
«ناصر صابری» ورشو ساز بروجردی هم دل پری از جانمایی غرفه خود دارد. او به چند غرفه خالی اطراف اشاره میکند و میگوید:«هر غرفه را 900 هزارتومان به ما دادهاند اما 100 هزارتومان بیشتر فروش نداشته ام.» او در نمایشگاههای قبلی فروش خیلی خوبی داشته است اما در این نمایشگاه به گفته خودش، تنها«نعل» و «ماده جلای ظروف» خریدهاند.
«پورخواجه» یکی از هنرمندان صنایع دستی چرم است که باز هم پیکان انتقاد را به سوی کافی نبودن تبلیغات میبرد. زنی که در حال خرید از او است هم حرف پورخواجه را تأیید میکند. او میگوید:«خانه من در همین خیابان خرمشهر رو به روی مصلی است اما اصلاً خبرنداشتم که نمایشگاه صنایع دستی برقرار است و خیلی اتفاقی متوجه شدم.» پورخواجه هم میگوید:«صنایع دستی برخی غرفهها کار دست نیست و صنعتی است یا جنس خارجی را به فروش میرسانند که این غیر قانونی است.» جنسهای پرس شده، گلابهای پاکستانی و هندی، تخته نردهای افغانستانی از جمله صنایع دستی هستند که شرکت کنندگان در این نمایشگاه از وجود آنها ناراضی اند.
نعیمه آرامش از «سرباز» سیستان وبلوچستان آمده است. آرامش از فروش خود راضی است. او مربی سوزن دوزی است و اعتقاد دارد که این نمایشگاهها باعث افزایش مشتریهایش شده است. آرامش هم از کسانی است که سازمان میراث فرهنگی غرفه مجانی در اختیار او قرار داده است. او آویزهای پا را در سیستان وبلوچستان 50 هزار تومان میفروشد اما اینجا 40 هزار تومان داده است. از روز اول تا به امروز 10 جفت از او خریدهاند.
«پروانه درویشی» اهل روستای جابر انصاری ایلام هم از فروش اش راضی است. برادر پروانه هم در کنار اوست. لیسانس دارد و در تهران کارگری میکند. به گفته او کار خواهرش فقط در تهران بازار دارد. او اعتقاد دارد اگر یک نمایشگاه دائمی در تهران داشت میتوانست مسئولیت فروش آثار خواهرش را به عهده بگیرد. خواهرش یک«طبق» زیبا از حصیر با کاموای رنگی درست کرده و در نمایشگاه به 200 هزار تومان فروخته است. پروانه از موادی که بازیافت نمیشود هم کارهای بسیار زیبایی درست کرده است اما اعتقاد دارد که بازار دائمی ندارد.
«ابوالفضل جلایی» تولید کننده فیروزه و«فاطمه محمدی» مدیر فروش یکی از شرکتهای فعال در حوزه سنگهای قیمتی هم از وضعیت نمایشگاه بسیار گلهمند هستند. آنها میگویند که فروش آنها بهاندازه پولی که برای اجاره غرفه دادهاند نیست. علاوه بر آن باید دونفر هم ثابت در ایام نمایشگاه مسئولیت فروش در غرفه را به عهده داشته باشند که روزی 100هزارتومان به آنها پرداخت میکنند. جلایی میگوید:«ما در شرکت خود فروش بهتری داشتیم و اگر سال آینده هم هزینهها بالا باشد، شرکت نمیکنیم.»
«زهرا مرادی» قلمزن لرستانی هم اعتقاد دارد که غرفه آنها در پستو قرار دارد و کسی نمیبیند که بخواهد از آنها خرید کند. در این مدت تنها 500 هزار تومان فروش داشته است.
«شهریار میناگر» هم از رفتار مسئولان مصلی بسیار گلهمند است.
او و یکی دیگر از هنرمندان خراسانی میگویند روز اول صفی بهاندازه
صف «سبد کالا» تشکیل شد تا به هر غرفه، دو صندلی بدهند. همچنین
از برخورد مسئولان هتل «سوهانک» که متعلق به بنیاد مستضعفان است
بسیار ناراضی اند. هرچند در نهایت فقط یک شب در هتل
میمانند و با توجه به فروش تصمیم میگیرند که در ماشین و در پارک بخوابند.
آنها این نمایشگاه را با نمایشگاه سئول که از طرف استانداری رفتهاند
مقایسه میکنند ومی گویند که شرایطی که استانداریها در این نمایشگاه برای
آنها بهوجود آوردند، بسیار عالی بود.
«پویا محمودی» معاون صادرات صنایع دستی جانمایی غرفهها را براساس قرعه کشی اعلام میکند و میگوید:«غرفهها براساس متراژ ها قرعه کشی شدند. این قرعه کشی با حضور اعضای ستاد و حراست برگزار شد.» او هم به همکاری نکردن شهرداری با توجه به برگزاری نگارخانهای به وسعت یک شهر اشاره میکند ومیگوید:«شهرداری به ما اجازه استفاده از ظرفیت شهر را برای تبلیغات نداد.» بهمن نامورمطلق هم وجود صنایع دستی صنعتی و پرس شده در نمایشگاه را تکذیب میکند و میگوید:«ما در روز اول برخورد و چند غرفه را تعطیل کردیم.» او در نهایت میگوید:«اگر کسی از عرضه صنایع دستی صنعتی در نمایشگاه مطلع است خبر بدهد تا با آن برخورد شود.»ایران