ترافیکی که همچنان برقرار بود
در تمام 10 روز برپایی نمایشگاه کتاب، کمی قبلتر از ورودی اصلی شهر
آفتاب، بازدید کنندگان حداقل به یک وانت مملو از بطریهای کوچک و بزرگ آب
معدنی برمیخوردند. وانتهایی که حضور پیدرپی آنها نشان از آن داشت که
نمایشگاه کتاب، اهالیاش و همچنین بازدید کنندگان از نخستین دوره نمایشگاه
کتاب تهران در این شهر آفتابی از آب آشامیدنی محروم هستند!
مهمترین دلیلی که منجر به انتقال نمایشگاه از سئول (بزرگراه چمران) به مصلی و بعد از آن به شهر آفتاب شد، بحث بار ترافیکی نمایشگاه برای خیابانهای اطراف نمایشگاه بود. اتفاقی که حتی در شهر آفتاب هم با وجود قرار داشتن آن در خارج شهر به شکلی دیگر مشهود بود.
ترافیک قابل توجه در ساعات آغازین و پایانی نمایشگاه کتاب یکی از معضلاتی بودکه همچنان با شهر آفتاب نیز همراه بود. اما شاید بتوان گفت که حداقل فایده این جابهجایی این بود که بار ترافیکی مذکور به مناطق مسکونی تحمیل نشد. محوطه اطراف نمایشگاه با وجود گذشت زمان قابل توجهی از افتتاح شهر آفتاب همچنان تا روز آخر خاکی بود. مهمترین مصداق برای این مسأله هم کفشهای خاکی مراجعه کنندگانی بود که به واسطه سیستم معیوب توزیع کتاب دل به این 10 روز بسته بودند و از سراسر کشور میهمان شهر آفتاب شدند.اتوبوسهای حامل علاقهمندان تهرانی هم کم نبودند. اتوبوسهایی که هر یک نام یکی از میدانهای اصلی تهران روی آنها دیده میشد و در حال انتقال علاقهمندان به شهر آفتاب یا بازگرداندن آنان از نمایشگاه به میدانهای مذکور بودند.
با وجود این، گفتههای مردم حاکی از آن بود که برخلاف وعده مسئولان شهرداری، تعداد وسایل نقلیه عمومی کفاف این تعداد از بازدیدکنندگان را نمیداده است.مائده احساننیا، دانشجوی کارشناسی ارشد شهرسازی به همراه چند نفر از دوستانش به نمایشگاه آمده بود؛ از ایستگاه متروی نیروی هوایی سوار شده و برای رسیدن به نمایشگاه بیش از دو ساعتی در راه مانده بود.
او میگوید: «فاصله زمانی
میان قطارهایی که مسافران را به شهر آفتاب میبرند زیاد است و معطلی بسیاری
دارد. حداقل برای خود من که رفت و برگشت به نمایشگاه چهار ساعت زمان برد!
اگر قرار باشد که سه ساعت هم در نمایشگاه باشم، زمان قابل توجهی میشود.»
زمان قابل توجهی که برای رفتن به نمایشگاه و بازگشت از آن نیاز بود، به
ناچار بسیاری از مردم را از بازدید چند روزه منصرف کرد.
درست برخلاف
سالهای قبل که اغلب بازدیدکنندهها تلاش میکردند تا تمام خرید خود را به
یک روز محدود نکنند اما نمایشگاه امسال در شرایطی برپا شد که این امکان
برای همه فراهم نبود.تنها پیادهروی کوتاهی در شهر آفتاب کافی است تا
متوجه دلیل انتخاب این اسم از سوی مسئولان شهرداری شوید! اگر از سمت
پارکینگ ناشران و غرفهداران وارد نمایشگاه شده باشید، برای رسیدن به سالن
سهقلو باید مسافت کوتاهی را به سمت شرق طی میکردید.
سمت چپ این مسیر چند سالن با سازههای موقت برپا شده بود که بازدیدکنندگان را به بهره گرفتن از برنامههای جنبی نمایشگاه (ویژه برنامههایی برای اقوام ایران زمین) دعوت میکرد. بعد از آن هم سالنهای برپا شده با چادر اما در سمت راست قرار داشت که به ناشران دانشگاهی تعلق داشت. امسال وضعیت ناشران دانشگاهی برخلاف ناشران عمومی چندان مطلوب نبود. آن طور نبود که خبری از وسایل تهویه نباشد اما امکانات موجود درسال نخست پاسخگوی تعداد بازدید کنندگان نبود. در بخش ناشران دانشگاهی، نظرات مختلفی در ارتباط با مقایسه آماری بازدیدکنندگان نمایشگاه امسال با سال گذشته شنیده میشد. به واسطه تجربه 10 روزه برگزاری نمایشگاه، برخی از این مدت زمان و شهر آفتاب و امکاناتش ابراز رضایت میکنند و حتی میخواهند که از مسئولان تشکر کنیم و برخی دیگر هم معتقدند که دوری راه و وجود برخی مشکلات موجب کاهش مخاطبان آنان شد.
عاطفه چمنپور، دانشجوی ترم چهارم حقوق برخلاف برخی از بازدیدکنندگان از وسایل نقلیه عمومی برای مراجعه به نمایشگاه راضی است و میگوید: «از ترمینال جنوب سوار مترو شدم و برای رسیدن به نمایشگاه تنها نیمساعت در مسیر بودم که زمان کمی است.» اما در شرایطی که اغلب معتقدند که دسترسی به شهر آفتاب برای مخاطبان شهرستانی به مراتب سهلتر بوده؛ جواد شعبانی و حمید محسنآبادی که از کاشان به شهر آفتاب آمده بودند، نظر دیگری دارند. آنان دوری راه، گرمای محوطه شهر آفتاب و شلوغی مترو را از جمله مشکلات دسترسی به شهر آفتاب میدانند و معتقدند که مصلی محل مناسبتری برای برگزاری این رویداد بزرگ بود.
سیدعبدالله حسینی، مدیر غرفه انتشارات «سازمان حسابرسی» معتقد است که تعداد بازدیدکنندگان از نمایشگاه امسال تا حد قابل توجهی کاهش داشته و میگوید: «البته شرایط مؤسسات نشر دانشگاهی به هر حال با سایر ناشران تفاوت دارد. کتابهای دانشگاهی مخاطبان خاص خود را دارند و چه نمایشگاه در تهران برگزار شود و چه در شهرستان به هر حال آنهایی که قصد خرید دارند هر سال در هر شرایطی خود را به نمایشگاه میرسانند. با وجود این به هر حال از تعداد مخاطبان تهرانی کاسته شده بود اما مخاطبان شهرستانی همچنان مانند سابق از نمایشگاه بازدید و خرید کردند.»
عبدالله سمیعیان، از انتشارات «دادگستر» برخلاف ناشر قبلی از شرایط نمایشگاه امسال راضی است و میگوید: «از سالنهای دیگر خبری ندارم اما به نظرم شرایط ما که در سالن دانشگاهی بودیم همچون سالهای قبل بود. اصلاً حرف آن دسته از همکارانی که از نمایشگاه گلایه میکنند را قبول ندارم؛ شاید دوستان ناراضی کتابهای خوبی برای فروش نیاورده بودند و گمان میکنند که کاهش مخاطبانشان به سبب دوری راه بوده است.»
او هم معتقد است که اوضاع ناشران تخصصی حتی امسال هم خوب بوده چراکه آنان مخاطبان خاص خود را دارند؛ از سویی هیچ تمایزی از نظر تعداد میان مراجعه کنندگان تهرانی و شهرستانی قائل نیست و معتقد است که هر دو گروه مانند سالهای قبل امسال هم به نمایشگاه آمدهاند.
ناشران سالنهای آموزشی هم امسال شرایطی مشابه ناشران دانشگاهی را تجربه کردند. غرفههای آنان هم در سازههای موقت مستقر شده بود و به همین دلیل از وقایعی همچون باد و بارانی که در روزهای ابتدایی نمایشگاه رخ داد مختصر آسیبی دیدند. مسئولان برگزاری نمایشگاه و متولیان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این اتفاقات را محدود به سال نخست میدانند و معتقدند که باید تا دورههای آینده صبر کرد و بخشی از این گلایهها منحصر به این مسأله است.
امسال بخش کتابهای آموزشی هم در چهار سالن با سازههای موقت (چادر) برپا
شده بود. امیرحسین مختاری، مدیر غرفه انتشارات «گلواژه» معتقد است که
برخلاف پیشبینیها، تعداد مخاطبان و همچنین میزان فروش افزایش قابل توجهی
داشته است. البته او علت این افزایش را کنجکاوی مردم برای اطلاع از محل
جدید و تعداد بازدید کنندگان از شهرستانهای کشور را در سال جاری بیشتر از
دورههای قبل میداند.
از اولین دوره نمیتوانستیم انتظار چندانی داشته باشیم
حتی در شرایط فعلی هم ناشرانی که اسم و رسمی دارند، با مشکل چندانی روبهرو نشدند و حتی در برخی از موارد هم از افزایش کمی مخاطبان میگویند. علی کشتکار، مدیر غرفه انتشارات «آبرنگ» درباره کاهش یا افزایش تعداد بازدید کنندگان از نمایشگاه این دوره میگوید: «خواه ناخواه امسال اولین دوره برگزاری نمایشگاه در محل جدید بود و از همین رو نمیتوانستیم انتظار شرایط مطلوبی را داشته باشیم. باید تا دوره آینده صبر کنیم و ببینیم که مسئولان چقدر در تحقق وعدههای خود کوشا خواهند بود.»
نکته مشترکی که در گفتههای اغلب ناشران و حتی مردم مشهود بود، این است که جابهجایی نمایشگاه کتاب از مصلی به شهر آفتاب در صورتی که با امکانات لازم همراه میشد، اتفاق خوبی بود و این جابهجایی به خودی خود تأثیر چندان بدی در کاهش مخاطبان نداشت. اغلب ناشران با وجود سختیهایی که امسال ناچار به تحمل آنها شدند، تأکید دارند که حاضرند در همین شرایط نامطلوب نشر حتی یک سال دیگر مشکلات را تحمل کنند اما در نهایت نمایشگاه صاحب محلی شود که در شأن کتاب و اهالیاش باشد.مردان آبیپوش که روی پیراهن آنان جمله «از من بپرس» درج شده بود، امسال در نقاط مختلف نمایشگاه دیده میشدند.
با وجود آنکه اغلب آنان برای راهنمایی مردم از هیچ کمکی دریغ نمیکردند اما با توجه به ناآشنا بودن محل جدید نمایشگاه برای مراجعه کنندگان و از سویی کمبود تابلوهای راهنما، تعداد کم این افراد یکی دیگر از نقدهایی است که به نمایشگاه امسال وارد بود.تعداد کیوسکهای اطلاعرسانی نیز چندان کافی نبود و نمیتوانست به همه بازدیدکنندگان اطلاعات کافی بدهد. از بحث راهنماها و کیوسکهای اطلاعرسانی که بگذریم، در سطح شهر تهران به عنوان میزبان نمایشگاه هم تابلوهایی که گویای برگزاری نمایشگاه کتاب باشد، چندان دیده نمیشد. البته تابلوهایی با مضمون افتتاح مجموعه نمایشگاهی شهر آفتاب در اغلب مناطق قرار گرفته بود اما بنر و بیلبوردهای خود نمایشگاه چندان نه!
این در شرایطی است که نمایشگاه به دلیل انتقال محل برگزاری آن به تبلیغات و
اطلاعرسانی بیشتر نیاز داشت. وعدهای که محقق نشدن آن صدای اهالی نشر را
هم درآورد. از بحث اطلاعرسانی و ضعفی که در این زمینه در نمایشگاه بیست و
نهم احساس میشد که بگذریم؛ سالن یاس یکی از بخشهای دیگر نمایشگاه کتاب
سال جاری بود.در این سالن مخاطبان میتوانستند با گلچینی از تازههای نشر
در سال 94 روبهرو شوند. در این سالن خبری از فروش کتاب نبود و مردم
میتوانستند از کتابهایی که به نمایش گذاشته شدهاند، بازدید کنند البته
اگر علاقهمند به خرید هر یک از آنها بودند، میتوانستند از کارشناسان
راهنمایی که در نقاط مختلف این سالن در حال حرکت بودند، اطلاعات مرتبط با
نام مؤسسه نشر مذکور و حتی محلی که غرفه مورد نظر در آن واقع شده را کسب
کنند. با وجود آن که مجمع ناشران انقلاب اسلامی مدیریت این سالن را برعهده
داشت اما آن گونه که مسئولان این سالن گفتند، گزینش خاصی در کتابها وجود
نداشته است. کتابهای سالن یاس براساس موضوعی که داشتند هر یک در بخش مشخصی
جای گرفته بودند.
سالن سهقلو در شرایطی بهتر از شبستان
امسال سالن موسوم به سهقلو به جای سالن شبستان (مصلی) میزبان کتابهای
بخش عمومی شد. امکاناتی که ناشران عمومی در این بخش از آن برخوردار شدند به
مراتب بهتر از بخشهای آموزشی، دانشگاهی، کودک و نوجوان و کتابهای خارجی
بود. از همان ابتدای ورود به این بخش تهویه مناسب آن مقایسهای ضمنی با
شرایط شبستان و گرمای آزار دهندهاش را در ذهن مخاطبان ایجاد میکرد.میزان
استقبال مردم هم از غرفههای این بخش بیش از سایر بخشها بود.
مسئولان غرفه انتشارات «مرکز» با این که تمایلی به مصاحبه نداشتند، اما معتقدند که به واسطه این جابهجایی شمار بازدیدکنندگان نه تنها افزایش نداشت بلکه با کاهش محسوسی هم روبهرو شد.محمدعلی مدنی، معاون غرفه انتشارات «مروارید» ارائه نظرات مختلف در ارتباط با کاهش یا افزایش شمار بازدیدکنندگان از نمایشگاه را به دلایلی همچون محل استقرار غرفهها میداند و میگوید: «ما که با کاهش فروش یا حتی شمار بازدید کنندگان روبهرو نشدیم. حتی در ارتباط با بازدیدکنندگان شهرستانی با افزایش شمار مخاطبان نیز روبهرو شدیم. »
او
برخلاف برخی ناشران معتقد است که به واسطه دور شدن محل برگزاری
نمایشگاه کتاب، افرادی که حاضر به طی این مسافت شدند، اغلب دست خالی باز
نگشتند.
اما به هر حال منکر مشکلات موجود هم نیست و از مسئولان درخواست دارد که برای برطرف کردن مواردی همچون مشکلات وسایل نقلیه در سالهای بعدی تلاش بیشتری کنند.واحد مشهوری، مسئول غرفه انتشارات «یساولی» در زمره افراد ناراضی است و میگوید: «کاهش فروش و آمار مراجعه کنندگان در نمایشگاه امسال خیلی محسوس بود. شما اگر سال قبل، از ظهر به بعد به غرفه ما میآمدید، به هیچ وجه امکان گفتوگو پیدا نمیکردیم.
اما امسال خیلی خلوت شده بود؛ خرید مردم هم کاهش قابل توجهی داشت.»مشهوری این کاهش را بیشتر در ارتباط با بازدیدکنندگان تهرانی میداند چراکه معتقد است هر سال، همزمان با برگزاری نمایشگاه، کتابفروشیهای محدوده خیابان انقلاب هم اغلب کتابهایشان را با تخفیف 20 درصد ارائه میکنند و شاید از این جهت تهرانیها بتوانند از طی این مسافت صرفنظر کنند.به هر حال مخاطبان تهرانی تنها به نمایشگاه کتاب متکی نیستند و در طول سال هم میتوانند کتابهای مورد نظر خود را از راسته های کتابفروشی خریداری کنند. از همین رو شاید حالا که نمایشگاه به شهر آفتاب منتقل شده، دیگر همچون سالهای گذشته، بخش قابل توجهی از مخاطبان دیگر طی روزهای مختلف از نمایشگاه بازدید نکنند و در نهایت به همان یکبار مراجعه راضی شوند.
دسترسی به مصلی راحتتر بود
رضا حاجی آبادی، مدیرمسئول انتشارات «هزاره ققنوس» هم که در نمایشگاه
امسال حضور فعالی داشته، معتقد است که نمایشگاه امسال از نظر شمار
بازدیدکنندگان و همچنین فروش، تفاوت چندانی با سالهای قبل نداشته و تصریح
میکند: «با اینکه معتقدم شمار بازدیدکنندگان نمایشگاه امسال با دورههای
قبل تفاوت چندانی نداشته اما به هر حال مسأله این است که دسترسی به مصلی هم
برای ناشران و هم برای مردم خیلی راحتتر بود. با وجود این، در شهر آفتاب
هم به واسطه اینکه دانشجویان و دانشآموزان علاقهمند را با اتوبوس به
نمایشگاه میآوردند، با کاهش مخاطب چندانی روبهرو نشدیم.»
یکی از نکات قابل توجه در ارتباط با نمایشگاه کتاب امسال، حضور پررنگ دانشآموزان برای خرید کتاب بود. امسال معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای نخستین بار به دانشآموزان هم امکان بهره گرفتن از بنهای کتاب را داد. البته دانشآموزان سراسر کشور شامل این طرح نشدند چراکه بندانشآموزی در نخستین سال اجرایی شدن به شکلی آزمایشی تنها به سه استان تهران، البرز و قم اختصاص پیدا کرد و از سال آینده در سایر استانها نیز اجرا میشود.
این فعال عرصه نشر معتقد است که فروش غرفههای مؤسسات نشر برابر با جمعیت قابل توجهی که به نمایشگاه امسال مراجعه کردند، نبود. او میگوید: «یکی از مسائلی که امسال باعث سردرگمی مردم و حتی ناشران شده بود، اعمال سلیقه متفاوت متولیان شهرداری با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود. شهرداری توجهی به نامگذاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای سالنها و بخشهای مختلف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نداشت و اسامی مورد نظر خود را در بخشهای مختلف درج کرده بود که این ما را هم گیج و سردرگم کرده بود.»
یکی از مسائلی که امسال تأثیر مثبتی روی آمار فروش کتابها داشت، تذکر متولیان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به صاحبان بنکارتهای کتاب بود. بر این اساس، بنهای اعطایی و خریداری شده تنها طی روزهای برگزاری نمایشگاه قابل استفاده بودند. از همین رو اغلب مردم برخلاف سالهای قبل به ناچار بنکارتهای خود را در همین مدت استفاده کردند.
امسال سراغ هر یک از اهالی کتاب که میرفتیم، نظرات مختلفی در ارتباط با
شمار بازدیدکنندگان و همچنین فروش خود داشتند. برخی راضی و برخی هم ناراضی
بودند که این مسأله خود جای بررسی دارد.
بهرنگ کیاییان، مدیر دفتر انتشارات نشر «چشمه» هم معتقد است که با وجود
پیشبینیهای قبلی، آمار بازدیدکنندگان امسال تفاوت چندانی با دورههای قبل
نداشته و میگوید: «به هیچ وجه انتظار چنین استقبالی را از سوی مردم
نداشتیم و خودمان را برای کاهش فروش بسیاری آماده کرده بودیم. این در حالی
است که شاید در نهایت بین 5 تا 10 درصد از تعداد بازدید کنندگان و همچنین
میزان فروش امسال کاسته شده بود.»
همانگونه که سیدعباس صالحی، معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم در نشست خبری نمایشگاه کتاب تأکید کرد، امسال به واسطه نخستین دوره برگزاری نمایشگاه کتاب در شهر آفتاب، مشکلات متعددی پیش روی ناشران و حتی مردم قرار داشت که تا حدی طبیعی بود. ناشران حاضر در نمایشگاه کتاب هم اغلب با این گفته موافق هستند و اغلب آنان تأکید دارند که تمام مشکلات اسبابکشی نمایشگاه کتاب به خانهدار شدن آن میارزد.
از ازدحام و شلوغی مصلی در شهر آفتاب خبری نبود
سید امیرعباس بلادی، مسئول غرفه انتشارات «امیرکبیر» هم از جمله افرادی
است که قبل از برپایی نمایشگاه معتقد بودند که مردم از نمایشگاه امسال
استقبال چندانی نخواهند کرد. وی میگوید: «تصور اغلب ناشران و خود ما این
بود که محل جدید نمایشگاه آنقدر دورافتاده است که کسی از آن استقبال
نمیکند. اما از همان روزهای نخست، مردم تمام محاسباتمان را برهم زدند.
فضای مصلی کوچکتر از شهر آفتاب بود از همین رو سالنها با شلوغی و بهم
ریختگی بیشتری روبهرو میشدند اما خوشبختانه امسال این مشکل را
نداشتیم.»یکی از گفتههای اغلب ناشران این است که در نمایشگاه امسال خبر
چندانی از مردمی که هدفشان از مراجعه به نمایشگاه تنها سرگرمی بوده، نیست.
نمایشگاه کتاب در شهر آفتاب به دلیل دوری راه، تنها میزبان کتابخوانان
حرفهای بود.
با وجود گلایههای مطرح شده برخی از ناشران همچون یوسف علیخانی، مدیر مسئول انتشارات «آموت»، شهر آفتاب را با تمام مشکلاتش به مصلی ترجیح میدادند. علیخانی در ارتباط با تفاوت آماری بازدیدکنندگان از نمایشگاه امسال در مقایسه با سالهای قبل معتقد است که وضعیت فروش در بیست و نهمین دوره از نمایشگاه به مراتب بهتر از سالهای قبل بود و میگوید: «برخلاف نظر برخی از دوستان معتقدم که امسال در اغلب بخشهای نمایشگاه بویژه در سالن کتابهای عمومی حتی تا 25 درصد افزایش فروش داشتیم. امسال خبری از سیاهی لشکرها نبود و تنها کسانی به نمایشگاه آمدند که قصدشان خرید کتاب بود. در خاطرم هست زمانی که از سئول به مصلی رفتیم با وجود فروش بیشتر، ناشران همه گلایه میکردند! امسال هم همینگونه بود.
امسال ناشران کودک هم شرایط چندان خوبی نداشتند. هم سقف چادرها پایین بود که احتمال آتشسوزی را بالا میبرد و هم اینکه تهویه سالنها مناسب این مخاطبان کم سن و سال نبود. محسن شالفروشان مسئول غرفه انتشارات «عروج اندیشه» فروش امسال و تعداد بازدید کنندگان را خوب میداند و میگوید: «مهمترین گلایه من به وضعیت بخشهای مستقر در چادرهاست که امیدوارم از سال آینده تغییر کند. این مسأله بویژه در بخش کودک که مهمترین مخاطبان نمایشگاه کتاب به شمار میآیند، از اهمیت بسیاری برخوردار است.»
با وجود تمام نظرات مثبت و منفی که در ارتباط با نخستین سال برگزاری
نمایشگاه کتاب تهران در شهر آفتاب و میزان استقبال مردم و همچنین فروش به
گوش میرسد، بیست و نهمین دوره از این رویداد علمی- فرهنگی هم امروز به
پایان میرسد و باید منتظر ماند و دید که متولیان شهرداری و وزارت فرهنگ و
ارشاد اسلامی برای برگزاری دوره بعدی این نمایشگاه تا چه اندازه در جهت
تحقق وعدههای خود تلاش میکنند.ایران