کد خبر: ۱۰۷۷۰۷
تاریخ انتشار: ۰۳:۱۵ - ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵ - 2016May 11
شفا آنلاین>اجتماعی>روانشناسی>درچند روز گذشته انتشار اخبار مربوط به خودکشی‌ها در تهران همه را نگران کرده است. از مسئولان گرفته تا مردم، همه درباره علل افزایش آمار خودکشی صحبت می‌کنند.
به گزارش شفا آنلاین،حالا دیگر خودکشی فقط در گوشه اتاق یا ایستگاه‌های مترو اتفاق نمی‌افتد، پل عابر پیاده، بیمارستان، خیابان و اتوبان و تفرجگاه‌های شلوغ شهر نقاط جدیدی هستند که برای خودکشی انتخاب می‌شوند، ٦ خودکشی طی ١٠روز درتهران آن هم در اماکن عمومی و در مقابل چشم رهگذران نشان می‌دهد الگوی خودکشی‌ها درحال تغییر است.

پیش از این کارشناسان و صاحب‌نظران درخصوص شیوع افسردگی و میزان بالای ابتلا به اختلالات روانی در میان ایرانیان هشدار داده بودند. ابتلا ٦/٢٣‌درصد ایرانی‌ها به اختلالات روانی آماری بود که بارها مسئولان نظام سلامت کشور نسبت به آن ابراز نگرانی کردند. آماری که به گفته صاحب‌نظران این حوزه پایین بودن شاخص‌های سلامت روان، استرس، خبرهای بد و ناامیدکننده، فقر، فشار اقتصادی، سرخوردگی، بیکاری، اعتیاد و عوامل متعدد اجتماعی در شکل‌گیری آن نقش بسزایی دارند.

هرچند در ایران آمار رسمی از خودکشی‌ها وجود ندارد یا ازسوی نهادها و سازمان‌های مسئول منتشر نمی‌شود، ولی بنا به گفته مسئولان درچند ‌سال اخیر آمار خودکشی در ایران روند افزایشی داشته است، موضوع نگران‌کننده‌ای که صحبت‌های وزیر بهداشت درنشست رفتارهای پرخطر با محوریت خودکشی، هم به‌طور تلویحی آن را تأیید کرد.

آمار خودکشی درکشور درحالی رو به افزایش است که افسردگی، ناامیدی، عصبیت و نبودن فضای شاد و با طراوت به‌عنوان چالش‌های اساسی که سلامت روان جامعه را به شدت تهدید می‌کند، همچنان ازسوی مسئولان و مردم انکار می‌شود، اما بی‌توجهی و انکار این عوامل درجامعه نتیجه‌ای جز افزایش آمار خودکشی درپی نداشته است.

تغییر الگوی خودکشی در ایران
اما خودکشی محصول افسردگی است و متاسفانه این عامل تعیین‌کننده در بروز خودکشی در جامعه ما به شدت رو به افزایش است. این را احمد جلیلی رئیس انجمن روانپزشکان کشورمی‌گوید.

او با اشاره به خودکشی‌های اخیر می‌گوید: «وضع سلامت روان درکشور واقعا نگران‌کننده است.

شاخص‌های سلامت و بهداشت روان درجامعه ما بسیار پایین است. استرس، خبرهای بد و ناامیدکننده، فقر، فشار اقتصادی، سرخوردگی و بسیاری از عوامل دیگر درچند ‌سال گذشته باعث شده تا میزان ابتلا به اختلالات روانی درکشور افزایش پیدا کند.»

او ادامه می‌دهد: «البته هنوز برای اظهارنظر دقیق درباره اتفاقات اخیر زود است، ولی آنچه مسلم است افسردگی و اختلالات روانی ناشی از فشار‌های اجتماعی نقش مهمی در بروز این حوادث ناگوار دارند.»
به گفته جلیلی، هر خودکشی با خود حاوی پیامی خاص است، ولی در موارد اخیر با شرایط متفاوتی مواجه هستیم، انتخاب اماکن عمومی، سن و شرایط متفاوت افرادی که اقدام به خودکشی کردند، همگی نشان می‌دهد مجموعه‌ای از عوامل در بروز این حوادث تاسف‌بار دخیل است: «تغییر الگوی خودکشی در ایران نیاز به توجه ویژه دارد، عمدتا انجام علنی خودکشی‌ها و کشیده شدن محل آن به سطح جامعه و بیرون از منزل افزایش یافته و خودکشی‌ها عمدتا درجایی انجام می‌شود که توسط عموم دیده شود. درچنین مواقعی به لحاظ روانشناسی فرد برای کشتن خود پیامی دارد که می‌خواهد از طریق علنی کردن اقدام به خودکشی، آن پیام را منتقل کند.»

جلیلی معتقد است میزان خودکشی درکشور افزایش یافته است: «دلیل افزایش به شیوع بالای افسردگی و سایر اختلالات روانی درجامعه برمی‌گردد. متاسفانه اختلالات روانی درکشور یا درمان نمی‌شود یا به دلیل تشخیص دیرهنگام این بیماری‌ها مزمن می‌شود، به‌طورکلی تاکنون اختلالات روانی و سلامت روان در ایران جدی گرفته نشده است.»

او به مشکلات روند درمان اختلالات روانی هم اشاره می‌کند: «هزینه‌های بالای درمان، نبود پوشش مناسب خدمات‌درمانی ازسوی بیمه‌ها، کمبود بیش از ٤٠‌هزار تخت بستری، پایین بودن درآمد روانپزشکان و کادر درمانی این حوزه، نبود آگاهي و شناخت کافی جامعه نسبت به بيماري‌هاي مختلف و متنوع رواني كه هرساله نیز بر تعداد و تنوع آنها افزوده می‌شود، فقط بخش عریان کمبودها در این حوزه است.»

امنیت شغلی و خودکشی
رئیس انجمن روانپزشکان کشور با اشاره به نقش آسیب‌های اجتماعی در اقدام به خودکشی می‌گوید: «تغییر در نرخ خودکشی‌ها با تغییر در نرخ بیکاری و افزایش بی‌اعتمادی از تداوم وضع اشتغال همزمان بوده است. اگرچه در مورد برقراری رابطه علت و معلولی این همزمانی‌ها باید نهایت دقت را به خرج داد؛ ولی بی‌شک وضع بیکاری ‌یا احساس ناامنی ناشی از احتمال از دست دادن شغل، روی شاخص‌های بیانگر سلامت فکری و روحی افراد اثرگذار است.»

او ادامه می‌دهد: «از بعد روانشناختی، افرادی که اغلب زندگی با استاندارد مشخصی را داشته‌اند، مواجهه با شکست مالی برایشان دشوارتر است. بنابراین، صرفا فقر، یک فاکتور ریسک برای خودکشی شناخته نمی‌شود، اما سقوط ناگهانی از وضع بهتر به بدتر، بیشتر با تمایل به خودکشی در ارتباط است.»

جلیلی ناامیدی را یکی دیگر از عوامل موثر در بروز خودکشی می‌داند و دراین‌باره توضیح می‌دهد: «متاسفانه درکشور القای ناامیدی وجود دارد، این فضا به شدت برای مبتلایان به اختلالات روانی ضرر دارد، از طرف دیگر این فضا افراد سالم را هم به سمت افسردگی و ابتلا به بیماری‌های روانی هدایت می‌کند، ناامیدی عمومی افسردگی در بین جوانان را افزایش می‌دهد و هیچ چیز بدتر از ابتلا به افسردگی در سن جوانی و نوجوانی نیست.»

او اضافه می‌کند: «افسردگی حاصل نابسامانی اجتماعی است، همان‌طور که مشکلات اجتماعی باعث افزایش بیماری‌های واگیر و غیرواگیر دیگر می‌شود، افسردگی هم به شدت با آسیب‌های اجتماعی در ارتباط است.»

نگرانی از شیوع خودکشی‌های تقلیدی
جلیلی همچنین به تأثیر منفی خودکشی‌های اخیر بر بهداشت روان جامعه اشاره می‌کند: «انتشار تصاویر و اخبار خودکشی در اماکن عمومی که با نوعی سوء‌مدیریت در بعضی از رسانه‌ها و فضای مجازی همراه شده است، باعث به خطرافتادن بهداشت روانی جامعه می‌شود، به همین دلیل هم نقش مدیریت اخبار خودکشی ازسوی رسانه‌ها بسیار مهم است، در این زمینه سازمان بهداشت جهانی دستورالعمل مشخصی دارد که به رسانه‌ها توصیه کرده که از پخش جزییات، تصاویر واضح و بولدکردن خودکشی پرهیز کنند، چراکه این کار باعث ایجاد خودکشی تقلیدی می‌شود.»
 او در توضیح خودکشی تقلیدی می‌گوید: «انتشار جزییات خبر خودکشی می‌تواند باعث تحریک افراد دیگری شود که در آستانه تصمیم‌گیری برای خودکشی هستند، یکی از نگرانی‌های ما به دلیل پوشش کامل خودکشی‌های اخیر در فضای مجازی همین شیوع خودکشی تقلیدی است.

به همین دلیل هم انعکاس خبر خودکشی نیاز به ظرافت و دقت نظر زیادی دارد، چراکه تأثیر مستقیمی در بروز حوادث مشابه دارد.»

پیشگیری از خودکشی با حمایت از خدمات روان‌درمانی
با این حال عبدالرحمان رستمیان نایب‌رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس درخصوص افزایش آمار مبتلایان به اختلالات روانی و شیوع افسردگی درکشور نظرات دیگری دارد. او دراین‌باره می‌گوید: «آگاهی و شناخت مردم نسبت به بیماری‌ها و اختلالات روانی با وجود آمار بالای ابتلا، بسیار پایین است. متاسفانه بسیاری از مردم، حتی اقشار تحصیلکرده از بیماری‌های روانی و بهداشت روانی اطلاع چندانی ندارند و همین مسأله باعث بروز مشکلات جدی و پیشرفت بیماری در افراد مبتلا می‌شود.»

او ادامه می‌دهد: «انگ اجتماعی و انکار بیماری ازسوی فرد مبتلا درکشور به دلیل همین ناآگاهی است. متاسفانه درتمام اقشار جامعه نوعی مقاومت برای شناخت و درمان بیماری‌های روانی وجود دارد. ریشه این مسأله همان پایین بودن سواد سلامت است و این هیج ارتباطی با سواد عمومی ندارد. وقتی قشر تحصیلکرده جامعه مشکلات روحی و روانی خود را به دلیل ترس از انگ اجتماعی انکار می‌کنند، دیگر چه انتظاری از سایر اقشار جامعه می‌توان داشت. البته این ترس هیچ مبنا و پایه درستی ندارد و تأکید می‌کنم دلیل اصلی آن پایین بودن سواد سلامت عمومی درجامعه است.»

رستمیان با اشاره به نقش نظام سلامت درحفظ و ارتقای شاخص‌های سلامت روان درجامعه می‌گوید: «روانشناسان بالینی و مشاوران در بخش پیشگیری نقش بسیار برجسته‌ای دارند، ولی متاسفانه به این خدمات چندان توجهی نشده است. بیمه‌ها نیز در این حوزه عملا حمایتی انجام نمی‌دهند. واقعیت این است که پیشگیری، درمان و بازتوانی درحوزه سلامت روان یک فرآیند است که گروهای مختلفی اعم از روانپزشک، روانشناس، روانکاو، روان‌پرستار و مددکار اجتماعی با آن درگیر هستند و باید به تناسب همه خدمات ارایه‌شده ازسوی این گروه‌ها تحت پوشش بیمه‌ها قرار بگیرد.»

رستمیان معتقد است امروزه نگاه جامعه نسبت به روانشناسی و مراجعه به روانشناس نسبت به گذشته بسیار تغییر کرده، اما به دلیل هزینه‌های بالای مشاوره و روان‌درمانی که ازسوی بیمه‌ها حمایت نمی‌شود، بسیاری از مردم توان مراجعه به روانشناس را ندارند.

او دراین‌باره می‌گوید: «هم‌اکنون تعرفه خدمات روانشناسی براساس مصوبه سازمان نظام روانشناسی و مشاوره در ‌سال ٩٤ بین ٣٥ تا ٨٥‌هزارتومان برای ٤٥دقیقه متغیر است که در برخی مراکز ارایه خدمات مشاوره و روان‌درمانی، این تعرفه‌ها نیز رعایت نمی‌شود و حتی هزینه ٤٥دقیقه مشاوره به مرز ١٥٠‌هزارتومان هم می‌رسد. بدیهی است که بسیاری از شهروندان، توان پرداخت این مبالغ را ندارند، آن هم درحالی‌ که جواب گرفتن از خدمات روانشناسی، مستلزم چندین نوبت مراجعه است.» عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس ادامه می‌دهد: «بی‌تردید همین اختلالات روانی و بی‌توجهی به حوزه سلامت روان، به افزایش خشونت‌ها درجامعه دامن می‌زند که همین موضوع، خود بار مالی زیادی برکشور تحمیل می‌کند و حوزه‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی، اخلاق و حتی امنیت کشور را هم می‌تواند تحت‌تأثیر قرار دهد.»

رستمیان با اشاره به رشد مبتلایان به اختلالات روانی درجامعه و هزینه‌های سنگینی که این گروه از بیماری‌ها برای کشور درپی دارد، می‌گوید: «اگر فقط به خشونت‌ها و ناهنجاری‌های اجتماعی ناشی از اختلالات روانی توجه کنیم، متوجه می‌شویم که چه هزینه‌های سنگینی به دولت و کشور تحمیل می‌شود، ولی با وجود همه زیان‌های بی‌توجهی به حوزه سلامت روان، چون این خدمات همانند سایر حوزه‌های سلامت قابل رویت نیست، چندان مورد توجه قرار نمی‌گیرد.»شهروند

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: