اشتغال یکی از مطالبات اصلی جامعه مامایی کشور است. موضوعی که درچند وقت اخیر بارها ازسوی مسئولان بلندپایه نظام سلامت هم به آن اشاره شده است. شما بهعنوان رئیس انجمن مامایی کشور درباره وضع اشتغال و دلایل بیکاری ماماها چه نظری دارید؟
بیکاری فارغالتحصیلان رشتههای مختلف دانشگاهی یکی از معضلات اجتماعی کشور ماست. ما حتی پزشکان عمومی زیادی داریم که در شغلهای نامرتبط فعالیت دارند، اما بیکاری ماماها از آن جهت اهمیت دارد که با وجود نیاز جامعه درحوزههای مختلف به خدمات مامایی و کمبود ماما در بسیاری از مراکز بهداشتی کشور این قشر از مشکل اشتغال در رنج و سختی است.
براساس آمار سازمان نظامپزشکی نزدیک به ٣٦هزار ماما درکشور ثبت شده است که از این تعداد بخشی بازنشسته شدهاند، به خارج از کشور مهاجرت کردهاند یا حتی دیگر در قید حیات نیستند. درمجموع برآورد ما این است که حدود ٧هزار مامای بیکار درکشور داریم. جالب اینجاست که نظام سلامت کشور به دوبرابر این تعداد برای ارایه خدمات مامایی نیاز دارد.
این تناقضی است که باید ریشه آن را در مشکلات نظام سلامت جستوجو کرد. به عبارت دیگر معاونت آموزش وزارت بهداشت به اندازه نیاز فعلی کشور ماما تربیت کرده است، اما نظام سلامت به دلیل ساختار بیماری که دارد، نمیتواند از نیروهای تربیت شده خودش استفاده کند.
ساختار نظام سلامت کشور درچند سال اخیر به این مشکل دچار شده است؟
نه. نظام سلامت ما بیش از ٣٠سال است که از این بیماری مزمن در رنج است.
نظام سلامت کشور قادر به جذب فارغالتحصیلان تربیتیافته خودش نیست.
درحالی که جامعه به شدت به خدمات این فارغالتحصیلان نیاز دارد.
تعداد بالای فارغالتحصیلان مامایی با بیکاری و مشکلات شغلی آنها ارتباط ندارد؟
تعداد فارغالتحصیلان مامایی در مقطع کارشناسی از دانشگاههای دولتی ٧٠٠ تا
٨٠٠نفر در سال است. یکسوم این تعداد هم از سایر مراکز آموزش عالی کشور
فارغالتحصیل میشوند. این تعداد منطبق با نیازهای جاری کشور است. صحبتهای
وزیر بهداشت درخصوص کنترل ورودی دانشگاهها در رشته مامایی و دیگر
گروههای پزشکی؛ بیشتر در مورد موسسات و دانشگاههای غیردولتی است. ولی
نیاز حال حاضر کشور به ماما با تعداد ورودی دانشگاهها همخوانی دارد. ریشه
بیکاری را باید در جای دیگری جستوجو کرد. همانطور که گفتم، این نظام
سلامت ما است که بیمار است و نمیتواند از فارغالتحصیلان خودش استفاده
کند.
آیا طرح تحول نظام سلامت توانسته این مشکلات را برطرف کند؟
ترویج زایمان طبیعی یکی از محورهای اساسی تحول نظام سلامت است. گسترش و
ترویج زایمان طبیعی از این جهت اهمیت دارد که متاسفانه درکشور ما تعداد
قابل توجهی از نوزادان از حق طبیعی خود در استفاده از محیط رحمی مادر به
واسطه سزارین محروم میشوند.
سزارین بهطور معمول چند روز و حتی چند هفته
زودتر جنین را از رحم مادر جدا میکند. به عبارت دیگر درکشور میزان محرومیت
از حق رحمی در بین نوزادان بسیار بالاست. متاسفانه درکشور ما نوزادان به
دنیا نمیآیند، بلکه زودتر از موعد به دنیا آورده میشوند. این درحالی است
که امروزه ثابت شده، بیماریهایی چون آسم، دیابت، چاقی، بیشفعالی و بسیاری
از اختلالات جسمی و حتی روحی و روانی در جوانی و میانسالی افراد ارتباط
تنگاتنگی به شیوه تولدشان دارد.
یعنی اگر ما به دنبال کنترل و کاهش آمار
ابتلا به بیماریهای غیرواگیر هستیم، باید به گسترش زایمان طبیعی و فراهم
کردن هرچه بیشتر امکانات آن توجه داشته باشیم، اما متاسفانه مسئولان به این
موضوع مهم توجه نمیکنند.
ولی همانطور که اشاره کردید، ترویج زایمان طبیعی یکی از محورهای اساسی تحول نظام سلامت است.
مهمترین اصل ترویج زایمان طبیعی دسترسی به ماماست. یعنی مادران باردار
باید از قبل دوران بارداری، در مدت بارداری و پس از زایمان دسترسی راحتی به
ماما داشته باشند.
این مهم هنوز در سطح کشور عملی نشده است، البته درحوزه درمان، فضای فیزیکی زایشگاهها و جذب ماما در این مراکز اقداماتی انجام شده است. امسال هم قرار است ٢هزار ماما در زایشگاهها به کار گرفته شوند، البته با جذب این تعداد ماما باز هم با استانداردها فاصله داریم. براساس استانداردهای وزارت بهداشت ما به ٩هزار ماما برای زایشگاههای کشور نیاز داریم. درحالی امسال فقط ٢هزارنفر جذب زایشگاهها میشوند. به عبارت دیگر برای رسیدن به استاندارد داخلی باید ٧هزار مامای دیگر در زایشگاهها به کار گرفته شوند. برای نزدیکشدن به استانداردهای جهانی ما باید ١٥هزار ماما را فقط در بخشهای زایشگاهی به خدمت بگیریم. پس همانطور که پیشتر اشاره شد، تعداد فارغالتحصیلان حتی از نیاز فعلی کشور عقبتر است.
پس طرح تحول نظام سلامت هم آنطور که باید در کاهش مشکلات جامعه مامایی موفق نبوده است.
جامعه مامایی از طرح تحول بهداشت راضی نیست. متاسفانه دراین طرح خلط خدمات و
مخلوط کردن تخصصهای مختلف را اصل قرار دادند و مجریان این طرح عقیده
دارند که یک نفر میتواند همه خدمات مورد نیاز در مراکز بهداشت را ارایه
دهد. شاید این موضوع با اغماض برای حوزه سلامت عمومی قابل پذیرش باشد، ولی
برای سلامت مادر و نوزاد استفاده از این روش نادرست است.
معاونت بهداشت
وزارت بهداشت میگوید به همه خدمات مامایی در مراکز بهداشت نیاز ندارند،
ولی ایشان به این موضوع توجه ندارد که اعلام نیاز یا عدم نیاز به خدمات
گروههای مختلف پزشکی را مردم تعیین میکنند نه مسئولان. زن بارداری که به
مراکز بهداشت مراجعه میکند، فقط به چککردن فشارخون و قد و وزن نیاز
ندارد، الگوی قلب جنین، فشارخون و تغییرات فشارخون، بیماریهای زمینهای
بسیار اهمیت دارد که به خدمات بالینی نیاز دارد که هیچیک از مراقبان سلامت
مستقر در این مراکز به جز ماما نمیتواند این خدمات را ارایه کند.
این سادهانگاری و بیتوجهی به سلامت زنان باردار قطعا در آینده سلامت جامعه را دچار مشکل میکند. از طرف دیگر سطح آگاهی مردم هم افزایش یافته، مردم وقتی به پایگاه سلامت مراجعه میکنند و میبینند که خدمات مورد نیازشان ازسوی متخصص ارایه نمیشود، این مراکز را ترک میکنند. متاسفانه بسیاری از مراکز بهداشت حتی فضای مناسب برای رعایت حریم خصوصی زنان باردار را ندارد.
شما با بکارگیری ماماها در مراکز سلامت موافق نیستید؟
نه ما با بکارگیری ماماها در مراکز سلامت موافق هستیم ولی به شرط آنکه با
عنوان حرفهای خودشان خدمات مرتبط با تخصصشان را ارایه دهند.
هر مرکز سلامت
١٢هزار نفر را تحت پوشش دارد. در این مراکز ٤نفر همه خدمات سلامت را
ارایه میدهند. درحالی که میتوان به راحتی با تفکیک خدمات، این مشکل را
برطرف کرد. ماما باید خدمات قبل، حین و بعد از بارداری را به مادر ارایه
دهد، متخصص بهداشت عمومی خدمات سلامت عمومی و متخصص بهداشت محیط خدمات
مربوط به تخصصش را ارایه دهد، چرا نباید هرکسی با نام حرفهای خودش خدمات
ارایه کند. درحال حاضر فقط متخصص تغذیه و روانشناسی در این مراکز جایگاه
مرتبط با تخصصشان را دارند. درحالی که ارتقای
رضایت گیرندگان و ارایهدهندگان خدمات یکی از اهداف طرح تحول بهداشت است.
یعنی ماماهای شاغل در مراکز سلامت از طرح تحول رضایت ندارند؟
ما یک مطالعهای دراین خصوص انجام دادیم. هزارنفر از کارشناسان بهداشت و
سلامت محیط، بهداشت عمومی و ماماهای شاغل در مراکز بهداشت در این مطالعه
مورد پرسش درباره رضایت از وضع شغلی قرار گرفتند. ٨/٩٩درصد آنها از شرایط
شغلیشان ناراضی بودند. فقط روانشناسان و متخصصهای تغذیه از این شرایط راضی
هستند که آن هم به دلیل فعالیت در چارچوب تخصص و البته دریافتی مناسب است.
متاسفانه این مراکز برای اقشار محروم و کمدرآمد شهرها و نقاط دورافتاده
درنظر گرفته شده ولی خدمات مناسب و استانداردی در مرکز بهداشت ارایه
نمیشود.
پس از طرح تحول، اسم پایگاه بهداشت به پایگاه سلامت تغییر کرده، مرکز بهداشت شهری به مرکز جامع خدمات سلامت تغییر کرده است، عنوان حرفهای بهداشت کار عمومی، بهداشت کار محیط و ماما به مراقب سلامت تبدیل شده است. با تغییر عنوان تحولی حاصل نمیشود. مراکز بهداشت هویت حرفهای ماماها را نادیده گرفتهاند، زنان باردار متولی مشخصی برای سلامت ندارند، زنان ساکن حاشیه شهرها به دلیل نبود فضای مناسب در حضور دیگران معاینه میشوند، یا ماماها دور کمر و اضافه وزن را اندازهگیری میکنند، جامعه مامایی به این موضوعات اعتراض دارد.
شاید این تغییر عنوان به نوعی برای اشتغال و بکارگیری بیشتر ماماها در مراکز بهداشت بوده است؟
از ابتدای طرح تحول نظام سلامت تاکنون ٢هزارو٤٠٠ ماما جذب شدهاند، ولی
نباید فراموش کرد که بخشی از این تعداد تا قبل از طرح تحول نظام سلامت
بهعنوان ماما در مراکز بهداشت فعالیت داشتند که الان با عنوان مراقب سلامت
در این مراکز فعالیت میکنند.
شما در صحبتهایتان به نابرابری حقوق و مزایای گروههای مختلف شاغل در مراکز سلامت اشاره کردید. درحال حاضر دریافتی ماماها در این مراکز چقدر است؟
بهطور میانگین حقوق دریافتی ماماها در مراکز بهداشتی و سلامت ماهانه ٨٠٠هزارتومان است. ٨ساعت کار در روز و ٨٠٠ تا ٨٥٠هزارتومان حقوق، ولی با این همه جامعه نجیب مامایی درخواست ارایه خدمات با کیفیت به مادران باردار را دارد. چرا باید کارشناس غیرماما به زنان باردار خدمات مادران را ارایه دهد. این شرایط باعث شده تا بعضی از ماماها با مراکز سلامت قطع همکاری کنند.
بحث پوشش بیمهای خدمات مامایی به کجا رسید؟
مامایی درواقع بخشی از خدمات بارداری را ارایه میدهد که باید تحت پوشش
بیمههای درمانی باشد، ولی متاسفانه بیمهها سالهاست که این خدمات را پوشش
نمیدهند. در سال ٩٤ براساس مصوبه هیأت دولت خدمات مامایی در دوران
بارداری تحت پوشش بیمههای درمانی قرار گرفت، ولی سازمانهای بیمهگر
درخواست اجرای پایلوت آن را داشتند.
قرار شد این طرح در سه استان اردبیل، اصفهان و گلستان اجرا شود، ولی متاسفانه با گذشت بیش از ٥ماه از مصوبه هیأت دولت، بیمه سلامت و بیمه تأمین اجتماعی هیچ اقدامی انجام ندادهاند. درحالی که سازمانهای بیمهگر از این قرارداد بهرهمند میشوند، چراکه به علت مقرون بهصرفه بودن، منابع اقتصادی خوبی برای آنها ایجاد میشود و میتوانند از ظرفیت بخش خصوصی نیز استفاده کنند.
موضوع بخشودگی خدمات مامایی و قرارگرفتن آن در زمره مشاغل سخت و زیانآور به نتیجه رسید؟
این موضوع در قالب لایحهای ازسوی وزارت بهداشت به هیأت دولت رفت، البته
چند باری مورد بازنگری قرار گرفت، درنهایت هم باید برای تصویب به مجلس
فرستاده شود، البته نظر ما بخشودگی ٣ماه به ازای هر یکسال بود که این رقم
به یکماه کاهش پیدا کرده است.
فرسودگی شغلی مامایی بالاست. تعدادی از ماماهای ما در زایشگاهها به هپاتیت مبتلا شدند. اخیرا زایمان سه قلو ها در بالگرد سختی و البته تبحر بالای ماماها در امر زایمان را نشان داد.
و حرف آخر؟
صحبتها و انتقادات مطرحشده از سر دلسوزی برای ادامه هرچه بهتر طرح تحول نظام است. ما بهعنوان بخشی از جامعه سلامت کشور از همان روز اول حامی طرح تحول بودیم و هنوز هم از این طرح حمایت میکنیم، ولی باید نقاط ضعف را دید و آن را اصلاح کرد. تاکنون آنچه درحوزه بهداشت در قالب طرح تحول نظام سلامت شکل گرفته، چندان علمی و مبتنی بر شواهد نیست. بهویژه اینکه افزایش نرخ باروری و افزایش جمعیت یکی از سیاستهای کلان کشور است.شهروند