شفا آنلاین>سلامت> یکی از اصول درمان بیماران بستری در بیمارستان، مایعدرمانی است. اما مهمترین نکته در استفاده از این روش، تشخیص تجویز آن به بیمار است.
به گزارش
شفا آنلاین،به نقل از سپید در وهله اول،
باید به درستی و با دقت تصمیم گرفت که بیمار به مایعدرمانی احتیاج دارد یا
نه. در مرحله بعد، میزان استفاده از مایع هم میتواند بسیار حائز اهمیت
باشد. اینکه به بیمار تا چند وقت، به چه اندازه و چه نوع مایعی تزریق شود
در روند بهبودی او تاثیر بسزایی دارد. چرا که گاهی رعایت نکردن این نکات و
در نظر نگرفتن شرایط بیمار در مایع درمانی، نه تنها به روند درمان کمک
نمیکند، بلکه خودش عامل خطر میشود.
تا
چند مدت قبل، تا بیماری را به اورژانس و درمانگاه میآوردند، پیش از هر
کاری به او سرم تزریق میشد. اما اکنون نتایج تحقیقات نشان داده است که
تزریق بیمورد همین سرمهایی که در داروخانهها و درمانگاهها پیدا میشود
میتواند برای
بیمار عوارض جدی داشته و خودش عاملی برای بیماری و حتی مرگ
باشد. نگاه به مایعدرمانی باید کمی تغییر کند. همانطور که تجویز دارو
میتواند برای بیمار عوارض کشنده باشد، تزریق مایع هم به همین صورت است.
این تزریق زمانی میزان خطر بالایی دارد که به بیماران بدحال اورژانس و یا
بستری در بیمارستان تزریق شود.
علاوه
بر اینکه اینگونه از تزریقها احتمال بدتر شدن بیماری و بالا رفتن احتمال
مرگومیر را افزایش میدهند، هزینه بیشتری هم بر دوش بیمار میگذارند. چرا
که دوره درمان را طولانی میکنند و خرید آنها، خود یک هزینه مجزا است.
عوراض ثانویه آنها هم به بیماری اولیه کاملاً بیارتباط است و مشکلات جدیدی
برای بیماران به وجود میآورد.
در
گذشته استفاده از مایعی به نام سرم فیزیولوژی در بین پزشکان و کادر
بیمارستانی رایج بود. این مایع به وفور به بیماران تجویز میشد. اما از چند
دهه گذشته مشخص شده است که این سرم فیزیولوژیک نیست، بلکه غیرفیزیولوژیک
است و مثل گذشته کارایی گسترده ندارد و میزان تجویز آن به بیمار بسیار
محدود است. با وجودی که مدت زمان طولانی از مشخص شدن این موضوع میگذرد،
اما پزشکان ایرانی توجه کمتری به این موضوع اساسی نشان دادهاند و خطرات
استفاده از این مایعات را دستکم گرفتند که باید اصلاح شود.
با
این حال، متاسفانه نه تنها در ایران، بلکه در سراسر دنیا هنوز پزشکان
زیادی هستند که با تجویز بیمورد مایعات به بیمار به روند درمان لطمه وارد
میکنند. شاید علت این موضوع مطالعات اندک و پژوهشهای معدود در این زمینه
باشد. در ایران هم تحقیقی دراینباره صورت نگرفته است که دلیل آن میتواند
محدودیتهای مالی برای تحقیقات باشد.
از
سوی دیگر باید در نظر داشت که توجه و وابستگی بیرویه به راهنماهای بالینی
هم میتواند دردسرساز باشد. اینطور نیست که ما برای درمان بیماران تنها به
این راهنماها رجوع کنیم. پروتکلهای درمانی برای راهنمایی پزشک هستند و
نباید با دستور کاری اشتباه گرفته شوند.
چرا که هر بیماری یک شیوه درمان
میخواهد و امکان دارد نتوان آن را برای هیچ بیمار دیگری تجویز کرد.
راهنمای بالینی که برای بیمارستان هاروارد آمریکا در نظر گرفته شده،
نمیتواند راهنمای بالینی خوبی برای بیمارستان بوستون همان کشور و یا
بیمارستان امام حسین تهران باشد.
حتی راهنماهایی که گفته میشود به صورت
بومی درآمدهاند نیز نمیتواند برای تمام کشور در نظر گرفته شود. یک
راهنمای بالینی باید متناسب با امکانات محیطی، کادر حرفهای و تجربیات بومی
تدوین شود. بنابراین در نظر داشته باشیم که این راهنماها قابلتغییر هستند
و کاربرد خود را دارند، به شرطی که از آن استفاده صحیح شود.
امیراحمد نصیری