کد خبر: ۱۰۶۲۰۷
تاریخ انتشار: ۰۲:۳۰ - ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۵ - 2016April 29
شفا آنلاین>اجتماعی>وقایعی در جامعه وجود دارند که هر روز شاهد آنها هستیم. این وقایع نه قابل انکارند و نه می‌توان از کنار آنها به سادگی گذشت، چرا که جزئی از روزمرگی‌های ما هستند که در فرهنگ و تاریخ و تربیت نسل‌های بعدی تأثیر گذارند.
  یکی از این وقایع طلاق است. طلاق هر چند امری ناخوشایند برای جامعه و خانواده‌ها محسوب می‌شود ولی وقوع آن امری اجتناب ناپذیر است و روزانه شاهد ثبت بسیاری از موارد آن هستیم.
در جامعه‌ای که طلاق در آن رواج دارد، برای کم شدن آفات و آسیب‌های اجتماعی آن، یکی از بهترین راهکارها، آموزش طلاق اسلامی به خانواده‌هاست.

آنچه در جامعه مشاهده می‌شود، تلاش کسانی است که به آخر خط رسیده‌اند و می‌خواهند از قوانین و مقررات طلاق سر در بیاورند تا حق‌شان کمتر ضایع شود و در نتیجه چیزی دستشان را بگیرد. آخر سر هم چیزی که غالباً دیده می‌شود، خالی ماندن دست طرف مظلوم قضیه و برد طرف ظالم است. کم پیش می‌آید کسی که در خانه مظلوم واقع می‌شود، بتواند از قانون به نفع خود استفاده کند.

حال اگر بیاییم و قبل از اینکه کار دو نفر به جایی برسد که برای احقاق حق خود به دامان دادگاه پناه ببرند، در میان خود و خانواده کار را تمام کنند، هم آسیب کمتری می‌بینند، هم حرمت‌ها کمتر شکسته می‌شود و هم دادگاه‌ها از این وضعیت اسفناک خلاص می‌شوند. راه‌حل این مطلب به نظر نگارنده در تبیین، شرح و آموزش طلاق قرآنی است.‌

در قرآن کریم به طلاق به عنوان یک هنجار اجتماعی نگاه شده است، چرا که اگر نگاه قرآن به این قضیه، نگاه به یک ناهنجار و یک نباید بود، اینقدر با حوصله و واضح احکام آن را ریز ریز بیان نمی‌کرد. احکام طلاق در قرآن همانند احکام ارث است و جزء معدود چیزهایی است که چنین با جزئیات قبل و وقوع و بعد از آن مورد کنکاش واقع شده است.

 گویی خداوند دست زن و مردی که نمی‌توانند با هم زندگی کنند و به قولی به بن بست رسیده‌اند را گرفته و برایشان شرح می‌دهد که در راهی که به آخر آن رسیده‌اید، بهترین کار چیست و چگونه این عمل را انجام دهید تا آسیبی به شما و دیگران نرسد.  اما در جامعه‌ ما طلاق یک تابو است و حتی با وجود زیاد شدن آن در دوران جدید، هنوز نگاه بدی به آن وجود دارد و با شنیدن نام آن، دلهره و استرسی در جان خانواده‌ها به وجود می‌آید و تصویری از دعوا و ناملایمتی و... در ذهن ایجاد می‌شود. در حالی که نگاه قرآن به این مسأله این‌گونه نیست و آن را به عنوان یک «هست» در جامعه می‌پذیرد.

وقت آن رسیده است که به جای نگاه انذاری به قضیه و نهی مدام آن، چگونگی انجام آن را برای کسانی که قصد انجام آن را دارند، شرح و توضیح داده و حتی برای پیشگیری از آنچه مرسوم در جامعه است، برای آنان که زندگی خوبی هم دارند، قضیه را تبیین نماییم. درست مثل آموزش جلوگیری از ابتلا به بیماری ایدز می‌ماند، وظیفه نهادهای آموزشی، آموزش این مطلب به همه قشرهای جامعه است، نه فقط کسانی که به آن مبتلا هستند، که واقعیت امر این است که این آموزش برای چنین فردی اثری نخواهد داشت.

پس بهتر این است که آموزش واقعیت‌های طلاق و باید و نبایدهای آن زمانی اتفاق بیفتد که دو طرف در زندگی خود هنوز با مشکل جدی مواجه نشده‌اند. قصد نگارنده ترویج طلاق نیست، بلکه جلوگیری قبل از وقوع آسیب‌ها و اتفاقات شومی است که در حین انجام طلاق و بعد از آن گریبان خانواده‌ها را می‌گیرد.
مگر نعوذبالله قصد خداوند از بیان دقیق احکام طلاق ترویج آن در میان جامعه بوده است؟

شارع مقدس با توجه به «بود»های جامعه، تبیین و راهکارهای صحیح آن را به عهده گرفته و «باید»های آن ‌را بیان کرده است و سعی در این داشته است که از یک امر بد موجود در جامعه، عواقب بدتری گریبان افراد را نگیرد. یعنی به جای پاک کردن صورت مسأله، آن را به عنوان یک معضل شناسایی کرده و راه حل عقلانی آن را در همه مراحلش اعم از جلوگیری از وقوع آن، در مرحله تحقق و مسائل قانونی و فقهی آن مطرح کرده است.

اگر چه قرآن با این صراحت بحث طلاق را مطرح می‌کند و به ابعاد مختلف مادی و عاطفی، فردی و اجتماعی آن دقت نظر دارد و همه را بیان می‌کند، اما حوزه فرهنگ‌سازی تبیین زمینه‌های اخلاقی طلاق از دید محققان حوزه دین مغفول مانده است.
پیشنهاد نگارنده به مسئولان فرهنگی جامعه این است که با آموزش صحیح و فرهنگ‌سازی در زمینه طلاق از آسیب‌های آن کاسته شود و از تمامی پتانسیل‌های قرآن و روایات برای این امر استفاده شود.

  زهره قادری
دانشجوی دکترای دین‌پژوهی
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: