شما جزو افرادی بودید که توانستید با بیماری سرطان مبارزه کنید و آن را شکست بدهید. در ابتدا چطور با این بیماری مواجه شدید؟
در ابتدا باید بگویم بیماری من سرطان نبود اما اشتراکات زیادی با
سرطان داشت و هیچ بعید نبود به این بیماری منجر شود. مواجهه با بیماریهای
لاعلاج برای همه یک شوک تکاندهنده است. در یک لحظه حس میکنید تمام بودتان
به نابودی تبدیل شده است. این مرحله عمومی است و در ابتدا برای همه افرادی
که دچار بیماری لاعلاج میشوند پیش میآید. حالی که برای من ایجاد شد
دقیقاً همین بود. یک شوک بزرگ برایم ایجاد شد و دو شب بسیار سخت را
گذراندم.
چطور توانستید با این بیماری مبارزه کنید؟
مسألهای که حائز اهمیت است چگونگی مواجهه با بیماری است. تعدادی از
افراد در این مرحله اجازه میدهند بیماری بر آنها غلبه کند و ناگهان
توانمندیهایشان را از دست میدهند. دسته دوم افرادی هستند که بیماری را
به فرصتی برای خودشناسی تبدیل میکنند. وضعیت جدیدشان را میپذیرند و به
این فکر میکنند در شرایط جدید چطور باید زندگی کنند و برای زنده ماندنشان
مبارزه کنند.
من گزینه دوم را انتخاب کردم. استاد شجریان تعبیر بسیار
حکیمانهای درباره بیماریشان به کار بردند و از آن به عنوان «میهمان 15
ساله» یاد کردند. به اعتقاد من این جمله خود چراغ بزرگی است برای افرادی که
دچار این بیماری هستند. از همینجا آرزوی سلامت برای این استاد بزرگ و
همچنین عباس کیارستمی و تمام بیماران دارم. هرچند که روحیه بالا یکی از
فاکتورهای مهم است، اما نوع تغذیه و سبک زندگی دو عامل مهم برای مبارزه با
بیماری است. بعد از بیماری سبک زندگی و نوع تغذیه من دستخوش تغییرات اساسی
شد.
این شرایط چه تأثیری روی زندگی شخصی و زندگی حرفهای شما گذاشت؟
این بیماری تأثیرات مثبتی روی من گذاشت. تمام چیزهایی که برای دیگران
بااهمیت بود برای من بیاهمیت شده بود و تمام چیزهایی که برای انسانها
بیاهمیت بود برای من خیلی بااهمیت شده بود. این بیماری عشقهای دیگری را
در من زنده کرد؛ عشق نسبت به خودم، جهان پیرامون و خداوند. زمانی که شما
نگاهتان به زندگی تغییر میکند و روحتان دگرگون میشود هر قدمی که
برمیدارید در راستای همان تغییرات خواهد بود یا به صورت خودآگاه یا
ناخودآگاه گرایش به انجام کارهایی پیدا میکنیم که در راستای روحیات
درونیمان حرکت کنیم و جریانهایی را پایهگذاری میکنیم که بازتابی از
درونمان باشد.
در حقیقت شکلگیری جشنواره «تئاتر امید» محصول شرایط آن زمان من بود. به همین دلیل نام آن را امید گذاشتیم.
به نظر شما چطور میتوان جلوی بروز چنین مشکلاتی را گرفت؟
به اعتقاد من باید از طریق رسانهها در این زمینه فرهنگسازی شود. یکی از
مؤثرترین رسانهها که میتواند به این امر کمک برجستهای کند صدا و سیما
است. تلویزیون باید از طریق برنامههایی که میسازد پیشقراول و پیشتاز
فرهنگسازی در چنین مسائلی باشد. رسانه ملی تا حدی در این زمینه فعالیت
داشته است اما باید بگویم کافی نیست. علاوه بر صدا و سیما، بنرهای شهری و
مقالهها و کتابها در این زمینه نقش بسیار مهمی میتوانند داشته باشند.
وزیر بهداشت درباره بیماریهای لاعلاج به دو نکته مهم اشاره کرد؛«سبک زندگی
و تغذیه مردم.» ایشان گفتند «سبک غلط زندگی و تغذیه نادرست دو عامل اصلی
افزایش بیماریهای قلبی عروقی، سرطان و بیماریهای مغزی در جامعه است.» این
درحالی است که فستفودها و غذاهای ناسالم رو به افزایش است و از طرف دیگر
رستورانها و غذاهای سالم رو به کاهش. مردم به دلیل مشغله فرصت نمیکنند
غذای خانگی طبخ کنند. همه این مسائل دست به دست هم میدهند تا بیماریها رو
به افزایش باشند. اما اگر در این زمینه درست فرهنگسازی شود مطمئن باشید
تا چند سال آینده آمار بیماریها پایین میآید.
فکر میکنید چه اقداماتی میتواند به بهبود این شرایط کمک کند؟
توقف پارازیت ماهوارهای که تأثیر منفی روی سلامت مردم میگذارد یکی از
بحثهای مهم است که در چند سال اخیر عوارض جبرانناپذیری را بر سلامت مردم
وارد کرده است.
باید فکر جدی برای آن کرد. سلامت جسمی و روحی جامعه یکی از مهمترین ارکان به حساب میآید. جامعهای که مردم آن سلامت جسم و روح داشته باشند پویایی خواهد داشت. نباید یادمان برود اگر بیماری در جامعه شیوع پیدا کند گریبانگیر تمام افراد آن جامعه خواهد بود.
اگر پارازیتهای ماهوارهای روی بدن من و فرزندان من تأثیر میگذارد حتماً
بر روی بدن یک مدیر یا وزیر و فرزندان آن هم تأثیر خواهد گذاشت. اگر
مسئولان ما این چنین فکر کنند میتوانند تصمیمات مؤثر و مفیدی برای کشور
بگیرند. مقامات درباره نگرانیهایی که در حوزه فرهنگ دارند میتوانند با
آموزشهای درست و فرهنگسازی در جامعه با آن مقابله کنند.ایران