به گزارش شفا آنلاین،رفتار و منش ایران با اسرا مسئلهای بود که در سطح بینالمللی نیز از آن یاد میشد و صحبتهای اخیر نادر قاضیپور، نماینده ارومیه درباره اسرای عراقی میتواند این تصویر را خدشهدار کند. هرچند حجتالاسلام حسنی از اظهارنظر مستقیم درباره این سخنان خودداری کرد، اما اذعان کرد رفتار با اسرا همیشه از تأکیدات امام خمینی و سیره پیامبر اسلام بوده است... .
آقای حسنی بیشتر از دو سال از
شروع به کار مدیران جدید بنیاد شهید میگذرد. در این مدت بنیاد بعد از تصدی
آقای شهیدی به عنوان ریاست چه اقدامات و عملکردی داشته است؟
در طول این مدت و در دوران استقرار دولت تدبیر و امید که این انتصاب صورت
گرفته و آقای شهیدی هم از سوی مقام معظم رهبری و هم از سوی دولت به عنوان
ریاست بنیاد شهید شروع به کار کردند، نکته مهم کار ایشان این بود که تمام
موضوعات مهم جامعه هدف، با یک بررسی کارشناسانه و تعمق عالمانه در بدو امر
شناسایی، بعد موضوعات بررسی و در نهایت رسیدگی شوند.
شاید الان گفتن این
مسئله تکرار مکررات باشد، اما ایشان در اولین گام دیدند که از سال ٨٥ تا
سال ٩٠، معوقات بسیاری مانده بود که رقم بسیار سنگینی داشت و بنیاد موظف به
پرداخت این معوقات به خانواده شهدا و جانبازان بوده است. پیگیری و تلاش در
تصویب و عملیاتیکردن قانون جامع ایثارگران بخش دیگری از فعالیت ریاست
جدید بنیاد شهید بود.
رسیدگی به وضعیت همکاران و ایجاد فضای آرام در سراسر
كشور یکی دیگر از دغدغههای مدیریت بود و تاجاییکه مقدور بود این کارها
انجام شد. سال ٩٤ سال بسیار سختی برای دولت بود، با وضعیت فروش نفت در بخش
تأمین درآمدها مشکلات زیادی بود و آقای شهیدی به لحاظ اعتباری که نزد رهبری
و ریاستجمهوری داشتند، توانستند تأمین آنچه را که وعده داده بودند محقق
کنند.
بعد از پایان جنگ تحمیلی و گذشت ٢٥ سال از آن و به سروسامان
رسیدن خانواده شهدا، سؤالی که به ذهن متبادر میشود این است که درحالحاضر
وظیفه اصلی بنیاد شهید و امور ایثارگران چیست؟ بعد از ادغام بنیاد جانبازان
با بنیاد شهید آیا درحالحاضر رسیدگی به جانبازان در اولویتهای اصلی
بنیاد شهید است؟
ضمن تأکید بر آنچه به خانوادههای شهدا چه از نظر مادی و چه از نظر تحصیلی
مرتبط است و چه هدایت و مدیریت این خانواده بزرگ، اهم رسالت بنیاد حفظ
فرهنگ شهادت است. فرض بفرمایید ٥٠ سال دیگر به این صورت در محضر
خانوادههای شهدا نبودیم، آیا بنیاد شهید نباید باشد؟ بنیاد شهید یک نماد
از انقلاب اسلامی است که پرچمدار فرهنگ ایثار و شهادت است.
ایثار به معنای
عام، یعنی بنیاد شهید موظف است جامعه را به سمت توجه به ایثار و اثرگذاری
آن و تزریق همین فرهنگ در خانوادهها سوق دهد. از پایه خانواده است که
شهادت و گذشت شکل میگیرد، بنابراین عمدهترین مسئلهای که موردتوجه بنیاد
است، ترویج فرهنگ ایثار و شهادت است، البته این به آن معنا نیست که ما
عزیزان مردم را بفرستیم تا کشته شوند، بلکه این به آن معناست که روح رشادت،
شهامت و ایثارگری در خانواده باشد تا در صورت هرگونه تجاوز به خاک و
خانواده، فرهنگ ایثار در آن پویا باشد.
چه مصادیقی برای اینکه یک فرد از نظر بنیاد شهید، شهید یا جانباز تلقی شود، وجود دارد؟
این مسئله قانون دارد و اصلا نمیشود به صورت مصداقی به آن اشاره کرد.
مراحل و مراتب شهادت و جانبازی دقیقا برای نیروهای مسلح، غیرنیروهای مسلح،
نیروهای امنیتی و مردم عادی تعریف دارد و در صورت تحقق مصادیق مندرج در
قانون جامع ایثارگری، فرد، شهید محسوب میشود و بنیاد شهید وظایف خود را در
قبال وی انجام میدهد.
مواردی هم وجود دارد که با تدبیر رهبری در دایره
شهدا گنجانده میشوند، مثل شهدای منا. البته این مسئله به بنیاد شهید و
سازمان حج و زیارت واگذار شد و آنها در جلسات متعدد به این نتیجه رسیدند که
این عزیزان در گلزار شهدا دفن و از تربیتهای فرهنگی بنیاد برخوردار شوند.
یا شهدای حرم که هر کدام تعاریف خود را دارند و طبق قانون جامع ایثارگری،
بنیاد شهید در خدمت آنها خواهد بود.
به شهدای منا اشاره کردید؛ مطابق خبرها و گفتههای شما، خانواده
شهدای منا فقط تحت پوشش خدمات فرهنگی بنیاد شهید قرار میگیرند. این خدمات
چه تعریفی دارند؟ یعنی آنها از خدمات مادی بهرهمند نخواهند شد؟
درباره خدمات مادی گویا برای بخشی، سازمان حج و زیارت مسئول رسیدگی شده
است. البته من وارد جزئیات نمیشوم. بنیاد شهید مسئول فرهنگی آنها خواهد
بود. امور فرهنگی هم شامل رسیدگی به فرزندان این عزیزان، هدایت فرزندان و
رسیدگی به دوران تحصیل و دانشگاه آنها خواهد بود و اداره امور به صورت
عمومی و بررسی نیازهای آنها. ما وقتی خدمات حقوقی مادی را جدا کنیم، کاملا
وضعیت خدمات فرهنگی مشخص خواهد شد.
همیشه صحبتها و حواشی مبنی بر این مسئله وجود دارد که
پروندهسازیهایی در بنیاد شهید صورت میگیرد تا یک نفر جانباز یا شهید
محسوب شود. مثلا یک نفر بر اثر تصادف رانندگی مشکل نخاعی پیدا میکند، اما
با پروندهسازی کارت جانبازی میگیرد و از خدمات بنیاد شهید بهرهمند
میشود، آیا این مسئله را تأیید میکنید؟
شدیدا این مسئله را تکذیب میکنم. اولا چندین کمیسیون برای این مسئله وجود
دارد و اصلا به این سادگی نیست که کسی جانباز یا شهید تشخیص داده شود. حتی
اگر فرض را بر این بگیریم که در دورانی این مسئله بوده باشد، الان این
مسائل رصد میشود و هیچکسی نمیتواند به صورت مصنوعی از فیلتر این
کمیسیونها بگذرد و خودش را جانباز یا فرد درگذشتهاش را شهید جا بزند. اگر
شما هم مصداقی دارید بفرمایید تا به آن رسیدگی کنیم.
تابهحال هم به چنین چیزی برخورد نکردید؟
اصلا، ممکن است فردی در ارائه مدارک بهخوبی عمل نکرده باشد. یعنی فرد صورت
سانحه داشته اما تحویل بنیاد شهید نداده است. یا کسی که مدارک اثباتی
جانبازی خود را میتوانست ارائه کند تا بتواند حقوق خود را بگیرد، اما
مدارک را ارائه نکرده و نقص پرونده داشته و به مرور زمان پروندهاش را
تکمیل کرده یا اینکه فردی جانباز بوده ولی نتوانسته است آن را ثابت کند. ما
عزیزانی را داریم که جانباز هستند و در جبهه دچار عارضه شدهاند، اما با
گذشت زمان مراجعه نکرده و نه مدارک بیمارستانی و نه صورت سانحهاش وجود
دارد که آنها را ارائه دهد. در واقع برعکس فرمایش شما، حقوقی از جانبازان
وجود دارد که ما در اثبات آنها مشکل داریم. یعنی اثبات پزشکی و بالینی
ندارد.
گاهی شنیده میشود که در برخی از آسایشگاههای جانبازان برخورد
خوبی با آنها نمیشود و برخی خانوادهها گلایه میکنند که مددکاران و
پرستاران گاهی حتی با جانباز برخورد فیزیکی میکنند. شما چقدر به این مسائل
حساس هستید و به آن رسیدگی میکنید؟
من همینجا عرض میکنم، هرکسی که با چنین مسئلهای برخورد کرد، حتما با ما
تماس بگیرد. ما منتظر تماس آنها هستیم. البته ما این مسئله را باور
نمیکنیم، اما رسیدگی میکنیم. نکتهای که باید در نظر داشت این است که
ممکن است جانبازی که در آسایشگاه است ٣٠ سال تمام روی ویلچر نشسته باشد،
بالای ٣٠ سال است قطع نخاع است و شرایط خوبی ندارد. همکاران ما باید بسیار
صبور باشند و هر حرکت را تحمل کنند، اما نمیشود منکر شد که این عزیزان هم
بشر هستند و گاهی کنترلشان را ممکن است از دست بدهند. اما ما اگر کوچکترین
برخورد را ببینیم، اخراج میکنیم، چون اصل بر این است که جانباز در هر
شرایطی که باشد، ما تسلیم او باشیم. ممکن است کسی در شرایط سختی گرفتار
باشد و نشود خواستهاش را تأمین کرد، اما این مسئله را به حساب بدبرخوردی
نمیگذاریم. شاید در توان مددکار نیست، باید شرایط را درک کرد. خودمان
اقرار میکنیم نمیتوانیم آنچه را که حق این عزیزان است در اختیارشان قرار
دهیم.
آسایشگاه ثارالله در خیابان مقدس اردبیلی مشکل حقوقی داشت و
چندین سال پیش برخورد بدی با جانبازان شد و حتی تا تخلیه آسایشگاه پیش رفت و
البته جانبازان در برابر تخلیه آسایشگاه مقاومت کردند. مشکل حقوقی ملک حل
شد؟
دیگر مشکلی که متوجه جانبازان باشد، وجود ندارد. در واقع دیگر به هیچ عنوان
با آنها برخورد نمیشود. بالاخره این مسئله حقوقی است و معاونت حقوقی و
املاک ما در حال کار روی این پرونده هستند، اما دیگر مسئلهای متوجه
جانبازان نیست. یعنی حداقل اجازه نمیدهیم آنها را جابهجا کنند. ممکن است
جابهجایی به خاطر مسائل خود بنیاد به احتمال کم صورت بگیرد، اما این
جابهجایی حقی را از جانباز ضایع نخواهد کرد.
چه اتفاقی میافتد که درصد جانبازی برخی جانبازها تغییر میکند؟
مثلا جانبازی که تشخیص داده شده درجه جانبازیاش ٥٠ درصد بوده، اما بعد از
بررسیها این درصد به ٢٥ تقلیل پیدا میکند؟
اصلا چنین چیزی نداریم، درصد جانبازی به هیچوجه پایین نخواهد آمد. ممکن
است در همان شرایط بماند، اما کسی که ٣٠ درصد جانبازی داشته باشد ١٥ درصد
نخواهد شد. اگر کسی پایین آمد به ما مراجعه کند.
شما در بخشی از صحبتهایتان فرمودید ترویج فرهنگ شهادت وظیفه
شماست. فکر میکنید چقدر موفق بودهاید؟ مخصوصا در بین جوانها فکر میکنید
چقدر تکریم خانواده شهدا وجود دارد؟ این سؤال را در شرایطی میپرسم که
بسیاری از جوانها میگویند فرزندان ایثارگران در دانشگاهها جای ما را
گرفتهاند... .
من این انتقاد شما را کاملا قبول دارم. اما این مسئله فقط وظیفه بنیاد شهید
نیست. متصدیان فرهنگ در کشور ما صداوسیما، مطبوعات، وزارت ارشاد، سازمان
تبلیغات اسلامی، تشکیلات مربوط به دفاع مقدس و نیروهای مسلح و بنیاد شهید
هستند.
ما همه اینها بهخصوص رسانه صداوسیما را بیشتر از همه بدهکار
میدانیم. باید فیلمهای فاخر در حوزه جنگ ساخته شود. یک زمینهسازی لازم
است تا حماسهسازی جنگ در ذهن جوان و نوجوان متجلی شود. شما که فرزندان بعد
از جنگ هستید باید یک باور در ذهن شما ایجاد شود. این هنر هنرمندان ماست.
من هم قبول دارم اگر آنچه در جبههها بود و شما ندیدید به شما منتقل میشد،
دیگر این باور در اذهان وجود نداشت. رزمندهای که در عطش میسوخت ولی اسیر
عراقی را با جرعه آب باقیماندهاش سیراب میکرد، رأفت اسلامی با اسرا و
ازجانگذشتگی را به جز ایثار چه میشود تعریف کرد و چه کسی جز یک هنرمند
میتواند این را به تصویر بکشد؟ همه هنرمندان ما با همه ادعاها
نتوانستهاند این کار را بهخوبی انجام دهند. فیلمهای خوبی در زمینه جنگ
تولید شده، ولی کار وسیعی در این زمینه طلب میشود که متأسفانه در آن موفق
نبودیم.
به نکته مهم گذشت رزمندگان در برابر اسرا و رأفت اسلامی با آنها
اشاره کردید. اخیرا سخنرانی یکی از نمایندگان مجلس، آقای نادر قاضیپور
منتشر شده که درباره نحوه برخورد با اسرا حرفهای تکاندهندهای میزنند.
شما این سخنان را شنیدهاید؟
من ندیدهایم. فقط ماجرا را شنیدهام.
مسئلهای که ممکن است در صحنههای بینالمللی برای ایران
هزینهبر باشد و آن چهره پرعطوفت ایران در برابر اسرا را زیر سؤال ببرد... .
ایشان خودشان این مسئله را تأیید کردهاند؟
بله، در این فیلم این مسئله را تعریف میکنند....
من نمیدانم چه بگویم. فقط این را بگویم آنچه منطق دین ماست، وجود نازنین
پیغمبر برای برخورد با اسرا نحوه برخورد را تعیین میکردند. امام و رهبری
نیز روی این مسئله تأکید داشتند. حتی خود شهید صیاد شیرازی برای من تعریف
کرد که ما میخواستیم عملیاتی انجام دهیم و امام را باید در جریان
میگذاشتیم و ایشان فرمودند چون این منطقه محل سکونت مردم است، ابتدا باید
محل را تخلیه کنید تا خون مردم بیگناه ریخته نشود. اصلا منطق دین ما
برپایه رأفت اسلامی است. شرق