شفا آنلاین>سلامت>در سال 2002 میلادی آیتالله خامنهای، رهبرمعظم ایران، فتوایی صادر کرد که مطابق آن مطالعه روی سلولهای بنیادی جنینی مغایرتی با شرع اسلام ندارد.
به گزارش
شفا آنلاین،این اتفاق هنگامی روی داد که دست دانشمندان آمریکایی در تحقیقات در
این زمینه با ریسمان مباحث اخلاقی ـ سیاسی بسته شده بود. چراغ سبز قانون
برای دانشمندان ایرانی این فرصت را فراهم کرد که آزمایشات گسترده و
گوناگونی را در این زمینه انجام داده و خط تولید سلولهای بنیادی و روشهای
درمانی مرتبط نوین را راهاندازی کنند.
در 14 سال گذشته آنها گامهای
بلندی در تحقیقات برداشتهاند و اکنون که سد تحریمهای قانونی از پیش روی
آنها برداشته شده، فرصت خوبی فراهم آمده تا از تجربیات ایرانیان بهره
جوییم. در گفتگویی با دکتر علی بیروانلو، رییس آزمایشگاه جنینشناسی
مولکولی و
تحقیقات سلولهای بنیادی در دانشگاه راکفلر، از امکانات پیش روی
صحبت میکنیم.
بیروانلو متولد تهران است و دوره پُستدکترای خود را در
زمینه سلولهای بنیادین در دانشگاه برکلی آمریکا گذرانده است. پس از اجرایی
شدن برجام، وی پس از 36 سال از ایران دیدار کرده است. وی مشاهدات خود را
از پیشرفت ایران «شگفتانگیز» میخواند. به نظر او ایران در بهترین و
پیشرفتهترین موقعیت دانش سلولهای بنیادی، چه از نظر اصول علمی این دانش
نوین و چه از نظر امکانات عملی و اجرایی، قرار دارد. بیروانلو معتقد است
همکاری با دانشمندان ایرانی برای همتایان آمریکاییاش مزایای زیادی دارد.
دانش سلولهای بنیادی و سیاستگذاریهای مرتبط با آن در آمریکا سلولهای
جنینی که از تخم لقاحیافته انسان مشتق میشوند، سلولهایی پرتوان هستند و
تحت شرایط ویژه میتوانند به 200 نوع سلول دیگری که در بدن یک انسان بالغ
وجود دارد، تبدیل شوند. همچنین تحت شرایط ویژه، آنها میتوانند تا ابد به
همانندسازی ادامه دهند. ویژگیهای منحصر بهفرد یاد شده، این سلولها را
نهتنها در عرصه تحقیقات ارزشمند میسازد، بلکه امکان استفاده از آنها به
عنوان هسته مرکزی بسیاری از روشهای درمانی دلیل دیگری بر ارزش آنها است.
پرورش بافتهای جایگزین شونده و درمان بیماریهای ژنتیکی تنها نمونهای از
کاربرد درمانی این سلولها است. اما از آنجا که استخراج سلولهای بنیادی به
معنی زائل کردن حیات یک جنین، ولو در مراحل آغازین زندگیاش است، سبب
برانگیختن مجادلات طولانی در جهان غرب شده است. هنگامی که دولت بوش در سال
2001 میلادی محدودیت منابع مالی را بر تحقیقات سلولهای بنیادی اعمال کرد،
پژوهشگران خود را در حصاری از محدودیتهای مالی، قانونی و مذهبی یافتند.
بهمدت چندین سال سیاستمداران، وکلا و مدافعان حقوق بشر دست بکار
نامهنگاری و عریضهنویسیهای بیشمار در حمایت و یا ضدیت با تحقیقات شدند.
لایحههای محدود کنندهای در کنگره آمریکا تصویب و به امضای رییسجمهور
بوش رسید. این روند تا سال 2009 که اوباما محدودیتهای اعمال شده را منتفی
اعلام کرد، ادامه داشت.
دانش و سیاستگذاری سلولهای بنیادی در ایران همزمان،
پژوهشکده رویان در تهران فعالیت داشت و بهشت محققان عرصه سلولهای بنیادین
شمرده میشد. (رویان واژه معادل جنین در زبان فارسی است). به گفته
بیروانلو، در ایران کار روی سلولهای بنیادین با مشکلی روبرو نیست، چون بنا
بر قوانین اسلامی، زندگی جنین با لقاح آغاز نمیشود بلکه شروع حیات از
لحظه تپش قلب جنین در نظر گرفته میشود.
او همچنین اضافه میکند که خط
عملیاتی در تهران از سال 2003 شروع بکار نموده و هم اکنون بیش از 40 خط
گوناگون بالینی درجریان است. در سال 2006، گوسفندی که «رویانا» نام گرفت در
این موسسه شبیهسازی شد. سال پیش هم یک گونه در معرض خطر انقراض، قوچ کوهی
اصفهان، با روش شبیهسازی فرصت حیات یافت. او عمل اخیر را شاهکار موسسه
رویان میداند زیرا سلول قوچ کوهی در شکم یک گوسفند پرورش یافته است.هنگامی
که جهان سرگرم زیر ذرهبین قرار دادن فعالیتهای هستهای ایران بود،
دانشمندان موسسه رویان خطوط مقدم دانش سلولهای بنیادین را فتح کردند.
افزایش خط پژوهشی سلول بنیادی از 12 به 362 در
چند سال گذشته، این دانش در ایالات متحده نیز پیشرفت زیادی داشته است.
دیوید اسکافر، مدیر مرکز سلولهای بنیادین دانشگاه برکلی با بیان این سخنان
اضافه میکند که در سال 2004 تنها تعداد انگشتشماری خطکاری در این زمینه
وجود داشته ولی امروز 362 مورد ثبت شده است. دانشمندان آمریکایی تاکنون با
تبادل فکری با همتایان اروپایی و ژاپنی خود موفق به رشد دادن بافتهای
ماهیچهای و استخوانی، بافتهای کلیوی، روده، قلب و کبد با استفاده از
سلولهای بنیادی شدهاند. این بافتها در درمان بیماریها و در غیاب فرد
اهداکننده عضو کاربرد زیادی دارند.
تحقیق روی درمان بیماریهایی که باعث
تخریب چشم میشوند نیز در جریان است. شراکت در دانش سلولهای بنیادی با
دانشمندان ایرانی مزایای زیادی به همراه دارد. این دانشمندان بهمدت چندین
سال به دور از تماس با همکارانشان تجربیات زیادی اندوخته و دستاوردهای
زیادی داشتهاند. حوزه کاری آنان در برخی موارد متفاوت بوده است، مثلا
شبیهسازی گونههای در حال انقراض. (پس از شبیهسازی قوچ کوهی، شبیهسازی
پلنگ سفید در دست مطالعه است). ایرانیان روی حل بیماریهای عفونی منطقهای و
همچنین بیماریهای وراثتی ناشی از ازدواجهای درون قومی تمرکز کردهاند.
تحقیقات و دستاوردهای ایرانیان روی پادزهر خزندگان ناحیه مثل مار کبری ارزش
زیادی دارد. استفاده از این یافتهها خصوصا برای همسایگان ایران و کشورهای
منطقه که مشکلات مشابه دارند ولی به پیشرفتگی ایران نیستند، فرصتی است که
باید غنیمت شمرده شود.
خلاقیت دانشمندان حاصل از محدودیت امکانات بریوانلو
در ادمه سخنان خود یادآوری میکند که دستاوردهای چشمگیر دانشمندان ایرانی
علیرغم محدودیت امکانات و تجهیزات بوده است، «مانند اینکه بدون چکش و
ابزار اتومبیل سواری بسازیم.»بیورآکتورها که سلولهای بنیادی در آن رشد
میکنند، ترکیب پیچیدهای از قطعات متنوع است که توسط رایانه کنترل میشود و
وظیفه تغذیه سلولها، خارج کردن مواد زائد دفعی آنها از محیط و حفظ دقیق
دمای محیط در درجه حرارت معین است.
رجنتسها، محیطی که سلولها در آن قرار
میگیرند، مادهای شیمیایی است که آزمایشگاههای آمریکایی مستقیما از
کارخانه سازنده خریداری میکنند. توالییابی DNA که بخشی از پژوهشهای
سلولهای بنیادی است، نیازمند انواع متنوعی از حلالهای شیمیایی و
روبوتهای پیشرفته است. باز هم تمامی آزمایشگاهها این مواد و تجهیزات را
از سراسر جهان خریداری میکنند و حمل آن توسط فدکس ظرف 24 ساعت انجام
میشود. در مورد ایران باید بخاطر داشته باشیم که شرکتهای سازنده
بیوشیمیایی مجاز به فروش به ایران نبوده و حمل ونقل بینالمللی هم با ایران
کار نمیکردند.
بیروانلو
میگوید: «کاری که ما با تجهیزات پیشرفته در یک هفته انجام میدهیم،
دانشمند ایرانی با کمبود تجهیزات ناچار به تکمیل در یکسال بوده است. فقط
تصور کنید اگر این محدودیتها نبود پیشرفت آنها به چه حد میرسید؟ از آنجا
که تکرار آزمایشات بسیار پرهزینه بوده و لطمه بزرگی به ذخیره مواد و
تجهیزات وارد میکرده، دانشمند ایرانی با دقت و وسواس بیشتری کار میکند.
این محدودیتها آنها را در زمینه تحقیقات به رقیبی پرتوان تبدیل کرده است.»
بیروانلو از آرزوی خود میگوید که روزی در آینده نزدیک موسسات ایرانی و
آمریکایی خواهرخوانده شوند و امکانات و یافتههایشان را مبادله کنند.سپید
menta- floss