شفا آنلاین>سلامت> اگر سه عنصر شامل: اگر بیماری وحشتناک دمانس، تئوری تشکیل ارتباطات عصبی و اینترنت را کنار هم بگذارید چه نتیجهای حاصل میشود؟
به گزارش
شفا آنلاین، پاسخ ساده است، ایجاد
سالانه 2 میلیارد دلار بازیهای رایانهای. خالقان بازیهای فکری
رایانهای با تبلیغات خود مردم را به این باور رساندهاند که این
بازیهای
فکری جلوی بروز دمانس را میگیرد، اما محققان میکوشند که نادرست بودن این
باور را به اثبات برسانند زیرا هیچ تئوری منطقی یا هیچگونه شواهدی در
تائید این باور وجود ندارد.
از سوی دیگر این محققان باوجوداین بازیها قویا
مخالف هستند زیرا معتقدند که موجب گمراهی افراد میشود. حتی پیش از اینکه
«الویس آلزایمر»، صدسال پیش بیماری دهشتناک دمانس را زیر ذرهبین قرار داده
و آن را توصیف کند، دمانس یک اختلال پاتولوژیکی متاثر از بیماریهای متعدد
دانسته شده بود. همچنان که درک ما نسبت به علم اعصاب بیشتر شده است،
بیماریهای جدیدی را در بروز دمانس دخیل میدانیم، مانند نقص ایمنی اکتسابی
(ایدز) و بیماری ALS.
توانایی مغز برای تشکیل ارتباطات عصبی جدید و افزایش
عملکرد شناختی نوروپلاستیسیتی (neuroplasticity) نامیده میشود که احتمالا
در توانبخشی بیماران پس از سکته مغزی و سایر بیماریهای تهاجمی مغزی
میتواند موثر باشد اما در مورد بیماریهای دژنراتیو (تحلیلبرنده) مغزی که
بروز دمانس را به دنبال دارد نقشی بازی نمیکند. دانشمندان دامنههای
مختلف شناخت را تعریف کردهاند. شامل دامنه حافظه، زمان عکسالعمل، عملکرد
رفتاری، سرعت پردازش، توجه دیداری و شنیداری و منطق. نشان داده شده است که
بسیاری از این دامنهها با عدم توانایی انجام فعالیتهای روزانه در ارتباط
هستند. بررسی دادههایی که از بیماران مورد مطالعه به دست آمده است، گویای
ارتباط بین حافظه، منطق، سرعت پردازش و شناخت دنیای اطراف با عملکرد حرکتی
است. در بیماری دمانس شاهد تحلیل رفتن دامنههای مختلف توانایی شناختی فرد
به درجات متفاوت هستیم. حتی اگر بتوانیم از تحلیل رفتن یک دامنه خاص
جلوگیری کنیم احتمال ندارد بتوانیم عملکرد روزانه را بازگردانیم، زیرا
همزمان سایر دامنهها نیز تحلیل رفتهاند. بهعنوانمثال، اگر بتوانیم سرعت
تحلیل رفتن حافظه را در آلزایمر کاهش دهیم، هنوز هم رانندگی برای فرد
بیمار خطرناک خواهد بود زیرا سایر دامنههای شناختی دچار آسیب شده است
مانند دامنه زمان عکسالعمل و عملکرد حرکتی.
طی
مطالعات انجامشده روشن شد که تمرینهای ذهنی و بازیهای فکری تنها به
بهبود عملکرد دامنه مورد هدف کمک میکند. بهعنوانمثال، تمرینات تقویت
حافظه احتمالا عملکرد حافظه آتی را بهبود میبخشد نه توانایی پردازش یا
سایر تواناییهای دیگر را. هیچ مکانیسمی وجود ندارد که بتواند توضیح دهد
چگونه تمرینهای ذهنی میتواند تجمع آمیلوئیدها را که در بیماری دمانس روی
میدهد کم کند. بهعلاوه عدم توانایی در انجام فعالیتهای روزانه حاصل آسیب
به دامنههای متعدد شناختی است.
فعالیتهای روزانه مانند رانندگی، فرستادن
ایمیل یا آشپزی نیازمند داشتن حافظه، تمرکز، و توانایی حرکتی است. 67
متخصص مغز و اعصاب از سراسر دنیا در اکتبر 2014 گزارشی را منتشر کردند مبنی
بر اینکه هیچگونه شواهد علمی در تائید تاثیر بازیهای رایانهای در بهبود
عملکرد مغزی افراد مبتلا به دمانس مشاهده نشده است. علاوه بر این تبلیغ
این باور نادرست در بین مردم 2 نتیجه سوء دارد، اول اینکه این خطر وجود
دارد که فرد با پرداختن به این بازیها دیگر زمان کافی برای انجام
فعالیتهایی سالم مانند ورزش نداشته باشد و دوم اینکه ممکن است فرد بیمار
در صورت نپرداختن به این بازیها مدام خود را سرزنش کند و این آسیب بیشتری
به او وارد میکند. سپید
Medscape