شغلی که از عمر 40 ساله خود در ایران 10 برابر عدد چهلش یعنی برابر با 400 کشته از خود بر جای گذاشته است، بنابراین بیحکمت نیست بگوییم "مشقتهای اورژانسی" شغلی با چاشنی کتک و طنز سختیکار .... پس بیاییم دقایقی با حبیب حسینقلی زاده یکی از همین تکنسینهای فوریتهای پزشکی اورژانس همراه شویم که بر حسب اتفاق نیز روابط عمومی مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی آذربایجان شرقی - تبریز را نیز بر عهده دارد.
حسینقلی زاده - تکنسین فوریتهای پزشکی اورژانس میگوید: از زمان ورود به پایگاه اورژانس باید به محیط کار متفاوتی با دیگر محیطهای کار آشنا شد و عادت کرد, دانشجویان پیراپزشکی در محیطی آموزش میبینند که محیطی درمانی است و اکنون این دانشجو به یک پایگاه اورژانس برای خدمت اعزام میشود, در پایگاه اورژانس باید به گوش بود, در همه حال, نماز و استراحت و غذا خوردن و مطالعه و ... هیچ کدام زمانی برای خود ندارند, غذای گرم شده را شاید نتوانی بخوری, زمان مشخصی برای عبادت نداری, شاید نمازت قضا و غذایت به وعده بعد منتقل شود, این برای پایگاه اورژانس است, سوای صدا و امواج رادیوئی,
وی ادامه میدهد: در زمان اعزام به ماموریت به هر حادثه ای چه در منزل و چه در جاده و حوادث ترافیکی, نمیتوان هیچ گونه تضمینی برای امنیت داشت و امکان اینکه بیماری را که اعلام کردهاند عصبی است, سابقه روانی بودنش دربیاید و بهشما حمله ور نشود, نمیشود تضمین کرد که حادثه ای برای اعزامی که شدهاید رخ ندهد و یا اقوام بیمار به شما حمله نکنند.
این تکنسین فوریتهای پزشکی اورژانس توضیح میدهد: حال استرس این موارد را در کنار دست تنها بودن برای اقدامات درمانی را با هم جمع کنید, الان باید به تنهایی در امر درمان باشید, اشتباه در درمان نیز بر گردن خودمان است و افراد مسئولی که اظهار میکنند در درمان حتماً تماس بگیرید و با پزشک مشاوره کنید کاش بدانند که در هجوم مردم و اقوام دست به تلفن بردن یعنی انفجار باروت, آن زمان باید کسی شما را از زیر مشت و لگد نجات بدهد, حال باید بیمار یا مصدومی را انتقال بدهی, که در طبقات بالا است و کسی کمک نیست و راه پله دارد, بهنظرتان از کادر پیرا پزشکی کسی را در بیمارستان سراغ دارید که بیمار را حمل کند!
حسینقلی زاده به مشکلات اسکلتی و عضلانی تکنسینها نیز گریری می زند و میگوید: شبها در زمانی که ساعت بیولوژیکی بدن زنگ استراحت رو میزند و در یک اعزام به ماموریت, تمام اعضای بدن سرد هستند و افزایش ضربان قلب در شبکاریها منجر به مشکلات قلبی میشود و بهدنبال انتقال بیمار و فشار وارده به عضلات, مشکلات عضلانی بیشتر و بیشتر میشود.
وی به درد دلهایش ادامه میدهد و میافزاید: احیا بیمار از سختترین شرایط کادر درمانی است که نیاز به تیمی حداقل 4 نفره دارد, آن هم در محیط بیمارستان و امن, حال در نظر بگیرید این اقدامات در داخل آمبولانس و تک نفره انجام شود, تکانهای آمبولانس و ماساژ دادن بیمار.
گفتههای تکنسین فوریتهای پزشکی اورژانس تمامی ندارد و بار دیگر به مشقتهای شغلش گریزی میزند و میگوید: سختی کار کادر اورژانس بسیار فراتر از دیدههاست حال در دریافت حقوق مزایا, این سختی کار برای فوریتهای پزشکی در نظر گرفته نشده و ضریب درجه 3 آن اجرا نمیشود, کارانهای هم که بعد از سالها در نظر گرفته شده در حداقل بوده و بسیار جای طنز دارد، در مزایای واریزی دیگر مراکز درمانی نیز این کادر فراموش شده هستند.تسنیم