شفا آنلاین>سلامت> منوچهر بهنیا، متخصص قلب و عروق معتقد است برای دریافتن علت افزایش بیماریها و سکته قلبی در ایران تنها کافی است به تغییراتی که در سالهای اخیر در نوع تغذیه و سبک زندگی نگاهی بیندازیم.
به گزارش
شفا آنلاین،به نقل از سپید به گفته این متخصص قلب و عروق الگوی
غذایی ما ایرانیان از یک غذای ساده، تازه، سبک و همراه با مصرف سبزیجات و
میوه کافی که با آرامش و در محیط خانواده مصرف میشد، به فست فود پرچرب و
پرنمک که با عجله خورده میشود، تبدیل شده و این یک فاجعه است. در ادامه
گفتوگوبا منوچهر بهنیا درباره عوامل افزایش بیماریهای قلبی و
عروقی در ایران را میخوانید.
چرا در ایران آمار بیماریهای قلبی و به ویژه سکته قلبی در حال افزایش است؟ عوامل
خطرزا یا ریسک فاکتورهای مهم قلب و عروق عبارتند از چربی کلسترول توتال،
الدیال بالا، اچدیال پائین، فشارخون بالا از 140 /85 به بالا، دیابت
ملیتوس یا بیماری قند، سیگار کشیدن، بیتحرکی، ورزش نکردن، استرس و سابقه
فامیلی عروق کرونر در سن پائین که با افزایش عوامل یاد شده، میزان شیوع
بیماری نیز افزایش خواهد یافت.
به چه علت در سالهای اخیر سکته قلبی در سنهای پایین نیز افزایش یافته است؟ اگر
نگاهی گذرا به سیر و روند تغییرات به وجود آمده در تغذیه مردم ایران
داشته باشیم به پاسخ سوال پی میبریم. الگوی غذایی از یک غذای ساده، تازه،
سبک و همراه با مصرف سبزیجات و میوه کافی در طول روز که با آرامش و در
محیط خانواده مصرف میشد به فست فود پرچرب و پرنمک که با عجله خورده
میشود، تبدیل شده است و این یعنی فاجعه.
سبک زندگی مردم ایران در افزایش بیماریهای قلبی چه نقشی داشته است؟ مصرف
بالای چربیها و مواد نشاستهای، نان شیرینی، کیک، قند، شکر و نوشابهها
و...خیلی موثر هستند. اما نباید از اثر سوء رسانهها به خصوص صداوسیما برای
تبلیغات مواد غذایی از قبیل چیپس و پفک همراه با نشاندادن پسر بچه یا
دختر بچههای زیبا، شاد و چاق غافل شد. پدیده چاقی و اضافه وزن در حال حاضر
یک معضل اجتماعی است. اگر کمتحرکی شدید، نداشتن برنامه ورزشی مرتب، مصرف
سیگار و قلیان و نداشتن برنامههای شادی را هم اضافه کنیم تا حدودی به پاسخ
سوال نزدیک میشویم. برای تامین سلامت مردم برنامهریزی مدون با تعیین
نقشه راه، بیان اهداف، مشخصکردن متولی و مسئول پاسخگو، بودجه مناسب و
مدیران اجرایی خبره با همکاری و ارتباط قوی بینبخشی، ضروری است. در
بخشهای پیشگیری تشخیص بهموقع، درمان مناسب و سریع در کوتاهترین زمان
ممکن در نزدیکترین محل مجهز و توسط پرسنل ماهر مواردی هستند که اگر اجرایی
شوند، شاهد کاهش آمار بیماریها و به ویژه بیماریهای قلبی خواهیم بود.
آیا ممکن است بیماریهای قلبی و سکته قلبی با شاخصهای اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی مردم نیز ارتباط داشته باشد؟ توسعه
نامتوازن شهرهای بزرگ، نبودن رونق در بخش کشاورزی، دامداری و صنایع کوچک،
سیل مهاجرت از پیرامون به مرکز و از روستا به شهر، از شهرستان به
کلانشهرها، پدیده حاشیه نشینی، بیکاری و شغلهای کاذب، فقر و تشدید فاجعه
بار اختلاف طبقاتی ناشی از اختلاس، رانت و ثروتهای باد آورده و...نیازمند
خرد جمعی و استفاده از گروهی متشکل از صاحبنظران رشتههای مختلف جامعه
شناسی، روانشناسی، اقتصاددان و گروههای بهداشت و درمان در تبیین سبک مناسب
زندگی در این دوره است. موارد یاد شده همگی از جمله عواملی هستند که زندگی
فیزیکی افراد را نیز تحت تاثیر قرار داده و آنها را در معرضی بیماریهای
مختلف از جمله بیماریهای قلبی قرار میدهند.
به نظر شما وزارت بهداشت برای کاهش بیماریهای قلبی میتواند چه سیاستگذاریهای کلانی انجام دهد؟ بیماریهای
قلبی و عروقی طیف وسیعی دارند، البته با کنترل مرتب و دقیق ریسک فاکتورها و
کاهش یا درمان موارد قابل درمان، تامین حداقل نیازهای زندگی افراد، احداث
ایستگاههای سلامتی برای بیماریابی و ارائه خدمات اولیه و اعزام بیماران به
مراکز مجهز و...میتوان تاثیرگذار بود.
از
وظایف اصلی وزارت بهداشت در بخش قلب و عروق سیاستگذاری، تعیین نقشه راه،
اهداف و روشهای دستیابی به آنها است. تامین بودجه مناسب، تربیت کادر لازم،
تجهیزات و مواد مصرفی با کیفیت از دیگر امور ضروری است. تفویض اختیارات در
چارچوب قانون به دانشگاهها و مراکز به گونهای که عمدتا توجه وزارت به دو
بخش سیاستگذاری و نظارت معطوف شده و اجتناب از دخالتهای صنفی، نیز
میتواند در سامان بخشیدن به امور و کارایی بیشتر تاثیرگذار باشد.
آیا سایر بخشهای دولت (مانند سازمان محیط زیست...) هم میتوانند در این سیاستگذاریها نقش داشته باشند؟ تامین
بهداشت وارائه خدمات درمانی در یک کشور، یک امر بین بخشی است. تامین
نیازهای ضروری حداقلی در زمینه غذا، مسکن، پوشاک، بیمه، دارو، درمان و
سلامت فراوردههای بخش کشاورزی، دامداری، شیلات و...، هوای پاک وسالم،
احداث مراکز و بیمارستانها در مکان مناسب، و اداره صحیح و علمی کارآمد،
ایجاد پارکها و زمینهای ورزشی مناسب و در دسترس نیازمند همکاری منسجم دولت
و اولویتبندی مناسب، بودجه کافی و از همه مهمتر داشتن اراده لازم برای
اجرای آن است.