شفا آنلاین>سلامت>سلامت جنسی> چندی پیش ناهید خداکرمی، رئیس انجمن مامایی در جمعی از متخصصین سلامت خانواده و باروری گفت: « انسان برای تداوم نسل زنده است و فعالیت می کند. ما به خانواده برای تداوم نسل احتیاج داریم. سلامتی ابعاد مختلفی دارد و خانواده هم نهاد این سلامت است.
به گزارش
شفا آنلاین،به نقل از سپید خانواده از بُعد اجتماعی، اقتصادی و جنسی باید سالم
باشد. هر کدام از این ابعاد دچار مشکل شود، ابعاد دیگر را هم تحت تاثیر
قرار میدهد.» اهمیت سلامت خانواده برای همه روشن است. سلامت جنسی اما،
موضوعی نیست که همیشه در همه اعصار و جوامع مورد بحث و گفتگو بوده باشد. به
علت فرهنگها و اخلاقیات موجود در هر جامعه تا سالهای طولانی، این مسئله
با وجود اهمیتی که داشته، همیشه در هالهای از ابهام قرار میگرفته است.
تا
اینکه از قرن پیش گفتوگوها و بررسیهای علمی افزایش پیدا کرد و اصحاب
علوم عزم کردند شایعات و رفتارها و باورهای غلط را از بین ببرند. اما
مسائل
جنسی تنها به فیزیولوژی بدن برنمیگردد. این یکی از همان باورهای غلطی است
که گاه خود پزشکان هم درگیر آن هستند. در این پرونده تلاش شده به بخشهایی
از این مسئله پرداخته شود که تا پیش از این توجه کمتری به آن بوده است.
لزوم یک سازمان دولتی برای حمایت سلامت جنسی عفت
السادات خویی، متخصص رفتارشناسی جنسی و استاد دانشکده علوم پزشکی دانشگاه
تهران است. وی همچنین عضو کمیته تامین سلامت جنسی در وزارت بهداشت است. در
همین زمینه با وی به گفتوگو نشستیم
. وی درباره تشکیل این کمیته گفت: «از دید من خیلی خوب است که وزارت بهداشت و درمان، مخصوصاً در
اداره سلامت جمعیت، متولی این قضیه شده است. حوزه سلامت جنسی به دلایلی به
یک ارگان دولتی که بتواند پشتیبان آن باشد، احتیاج دارد.
یکی از این
دلایل، حساسیت و حد و حدود و اصول اخلاقی موجود در کشور است. علت دیگر نیز
علمی بودن این مسئله است. بخشی از مسائل جنسی مربوط به دانش فیزیولوژی است و
لازم است که متخصصان را با دانش مبتنی بر شواهد بودن آموزش داد. به همین
دلیل، بهتر است که یک ارگان دولتی قوی پشت آن باشد و به شکل جزیرهای و
سلیقهای مدیریت نشود.» خویی، نقش وزارت بهداشت را در آموزش حرفهای هم
ضروری میداند. وی گفت: «شاید حوزه جنسی مثل باقی حوزههای پزشکی نباشد که
ما این لجام گسیختگی را تحمل کنیم.
این حوزه نیاز به سازماندهی دارد. چرا
که سلامت جنسی، به ویژه سلامت خانواده و روابط جنسی بین زوجین فضای آزمون و
خطا نیست. در شرایط فعلی بسیاری از افراد غیرحرفهای به صورت آزمون و خطا
با مراجعین خود برخورد میکنند. همین نخستین دلیل بر این ادعا است که ورود
وزارت بهداشت اوضاع را بسیار بهتر کرده است.»
خویی
درباره کمیته تامین سلامت جنسی گفت: «یک کمیته کاملاً تخصصی شکل گرفته و
برای هر بُعدی که حس شده نیاز وجود دارد، یک متخصص به کار گرفته شده است.
در بعد روانشناختی، متخصصانی وجود دارند که از این بعد به سیاستگذاری
مشغول هستند. چرا که مسائل جنسی صرفاً یک مسئله فیزیولوژیک نیست و بخش
روانی آن، حل کننده بسیاری از مسائل است. چه بسا خیلی از مشکلات افراد و
زوجین، با چند جلسه مشاوره و گفتوگوی ساده برطرف شود.
از سوی دیگر مسائل
اخلاقی مطرح است. اینکه مردم چگونه اخلاق و فرهنگ مسائل جنسی را رعایت کنند
و رعایت آنها بتواند به سلامت جامعه کمک کند، بسیار مهم است. طبیعتاً در
اینجا از روحانیونی که در این زمینه فعالیت و سابقه داشتهاند و کار کردند،
استفاده میشود. نه صرفاً هر فرد با هر نظر و سلیقهای. بخش یا بعد دیگر
هم که فضای بزرگتری را به خودش اختصاص میدهد، بخش سکسولوژی است. علت وسعت
این بخش نسبت به باقی بخشها، این است که تعلیم متخصصین را به عهده دارد.
البته این کار با نظارت بخشهای دیگر انجام میشود ولی اصل آموزش به
متخصصین در زمینه رفتار و درمان درست با مراجعین به عهده این بخش است.
تا
پیش از این، چنین بخشی در هیچ ارگان و سازمانی وجود نداشت و هر متخصص با
توجه به دانشهای قبلی خودش در تلاش بود مشکلات بیماران را حل کند که البته
همیشه هم کارساز نمیشد. برای مثال قطعاً یک متخصص اورولوژیست به حیط کاری
خودش مسلط است اما نمیتواند درمانگر مشکلات زوجین باشد. بنابراین برای
عملکرد بهتر باید مورد آموزش قرار بگیرد که این کار را وزارت بهداشت و بخش
سکسولوژی وزارت بهداشت به عهده گرفته است. با این آموزشهای مداوم و
پیوسته، راهکارهای سلیقهای حذف میشود. ما همچنین درصدد تهیه درمان مبتنی
بر شواهد هستیم که دستور کار مشخصی به متخصصین میدهد. هرچند که هر مورد
میتواند با مورد قبلی متفاوت باشد.»
از برنامه پنجم توسعه به بعد نگاه وزارت بهداشت عوض شده است اما
عدهای از فعالان و متخصصان حوزههای سلامت روانی و جسمانی معتقدند ورود
وزارت بهداشت به بخشهای روانی و یا جنسی که ابعاد اجتماعی هم دارند، شاید
مناسب نباشد. چرا که وزارت بهداشت نگاهی بیمارنگر و درمانمحور دارد، تا
اینکه به بخش سلامت توجه کند. این افراد معتقدند، نگاه درمانمحور به
گونهای عمل میکند که تلاش دارد افراد را درمان کند، به جای اینکه بدون
استفاده از دارو و درمانهای فیزیولوژی به مردم آموزش دهد تا سلامت خود را
حفظ کنند. خویی در پاسخ به این سوال گفت: «من موافق این نظر نیستم.
در وهله
اول باید به یاد داشته باشیم که ما حتماً به یک بالادست احتیاج داریم که
بتواند بین بخشهای مختلف سازماندهی کند. حالا این سوال پیش میآید که این
وظیفه را به چه سازمانی محول کنند. شاید این نگاه درمانمحور در برخی از
بخشهای وزارت بهداشت وجود داشت. اما حداقل از برنامه پنجم توسعه به بعد،
نگاه تغییر کرده و به سمت و سوی سلامت محوری پیش میرود، حتی زمانی که
مسئله درمان مطرح است. در حال حاضر هم اداره تامین جمعیت و سلامت این
وظیفه را به عهده گرفته که الزاماً نگاه درمانی ندارد، و نگاه و نظر
کمیتهای هم که در همین مورد تشکیل شده، به روابط جنسی اجتماعی و تعاملی
است، نه صرفاً تناسلی و فیزیولوژی. بلکه مراجعهمحور است به جای اینکه به
نوشتن نسخه توجه داشته باشد.» این استاد دانشکده علوم پزشکی در ادامه
درباره روند درمان بیماران مراجعهکننده گفت: «هر فرد حین مراجعه با فرد
قبلی یکسان نیست و پیچیدگیهای جنسی خودش را دارد. برای همین نگاه درمان
محور اینجا خاصیت ندارد.
به همین علت تلاش ما این است که پروتکلی طراحی
کنیم که از درمان و مداخله واحد پیروی نمیکند. بلکه کاملاً مراجعه محور
است. در کلینیکهای تخصصی، زمانی که بیماران مراجعه میکنند، باید از
غربالگری جنسی رد شوند و بعد از آن است که تقسیم بندی میشوند تا به کدام
قسمت مراجعه کنند. همچنین در کمیته حاضر در وزارت بهداشت، باید در نظر داشت
که فعلاً تصمیمات درمانی گرفته نمیشود، بلکه تصمیمات ساختاری و استراتژیک
به بحث و بررسی گذاشته میشوند.»
باید حرف بزنیم! مسعود
مردانی، متخصص بیماریهای عفونی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید
بهشتی است. وی تنها چاره پیشگیری از بروز بیماریهای جنسی و سلامت افراد
در این زمینه را اطلاعرسانی و آگاهی میداند. مردانی در رابطه با
بیماریهای عفونی که در کشور به علت روابط جنسی شیوع پیدا میکند، گفت:
«STI یا بیماری های عفونی جنسی در ایران رو به افزایش است. این نوع از
بیماریها درمان مشکلی دارند و روی سلامت فرد حتی پس از درمان هم تاثیر
میگذارند.
افراد بسیاری بودند که به بیماری خود به دلایل مختلف توجه و
رسیدگی نکردند و باروری و توانایی جنسی خود را از دست دادهاند. در ابتدا
باید اشاره کرد، بستن چشمها به روی شیوع بیماریهای عفونی، نه تنها دردی
را دوا نمیکند، بلکه تنها باعث شیوع این بیماری در کشور میشود. هرچه در
جامعه بیشتر درباره این موضوع صحبت شود، افراد بیشتری از مبتلا به این
بیماریها مصون میمانند. هرچند آگاهی خود مردم کمی بالا رفته است.
حالا
دیگر دانش در دست یک قشر خاص نیست و هر کس با تایپ چند کلمه و یک کلیک
میتوانند به حجم زیادی از اطلاعات دسترسی داشته باشند. اما این اطلاعات
همیشه درست و علمی نیست. بنابراین نباید مردم را به حال خود رها کرد تا با
این اطلاعات ناقص رفتار جنسی خود را پایهریزی کنند. کار ما پزشکان این
نیست که اطلاعات موجود در اینترنت را تغییر دهیم یا جلوی انتشار اطلاعات را
بگیریم. کار ما این است که بتوانیم به هر فردی که به ما مراجعه میکند،
آموزش درست بدهیم. متاسفانه هنوز شرم بیمورد در بسیاری از پزشکان حتی
متخصصین جنسی دیده میشود که از صحبت مستقیم با بیمار خودداری کرده و به
نوشتن نسخه اکتفا میکنند.»
این
متخصص بیماریهای عفونی گفت: «وظیفه دیگر پزشکان این است که بیماران را
وادار به حرف زدن کنند. باید این فرهنگ را در بین مردم جامعه و حداقل در
بین بیماران بیماریهای جنسی جا انداخت که درباره بیماری و مشکلاتشان با
پزشک به راحتی صحبت کنند و در گفتههای خود صادق باشند.
پزشک با ایجاد یک محیط ایمن برای بیمار میتواند اطلاعات بیشتری از وی
دریافت کند و در نتیجه بهتر میتواند بیمار را درمان کند. باید گفت ما،
خصوصاً پزشکان حوزه بیماریهای عفونی، هنوز با مشکل صداقت بیماران مواجه
هستیم. این مسئله بزرگ و کوچک ندارد و بسیاری از بیماران بزرگسال نیز هنوز
نمیتوانند با پزشک خود صادق باشند. این معضل تنها به دست پزشک حل میشود.»
بنابراین
با همه آنچه که گفته شد، میتوان به سادگی فهمید جامعه کشوری ایران، به
اطلاعرسانی و آگاهی نیازمند است.