خودمراقبتی یعنی رفتارهایی انجام دهیم که مراقب باشیم، بیمار نشویم. یا اگر بیمار هستیم، سریعتر بهبود پیدا کنیم و از بروز عوارض بیماری جلوگیری شود، که این کارتابع چارچوبهای علمی و مشخص است.
به گزارش
شفا آنلاین،به نقل از سپید زمانیکه افراد آموزش مراقبت از
خود را فرابگیرند، بخش عظیمی از بیماریهای غیرواگیر قابل پیشگیری و عوامل
خطرساز، کنترل میشوند. براین اساس نظامهای سلامت به این سمت میروند که
با رویکردی ارتقایی در سلامت، مردم به دانش و مهارتی دست پیدا کنند که
بتوانند سبک زندگی سالمی را تجربه کنند و در اثر همافزایی بر سایر
رفتارهایی که در کنار آن قرار میگیرد، سلامت جامعه را نیز حفظ کرده و
ارتقا دهند. اما درکنار هدف اصلی که حفظ سلامت جامعه است، اهداف دیگری نیز
محقق میشود، مانند صرفهجویی در هزینههای درمان.
تعداد پرستار برای آموزش به بیمار کم است عبدالرحمن
رستمیان، عضو کمیسیون بهداشت و درمان و از فعالان در زمینه
آموزش
خودمراقبتی به بیماران است. وی چهارسال پیاپی رئیس کنگره خودمراقبتی و
آموزش بیمار بوده است » از روند تکاملی این موضوع در
جامعه میگوید: « دراین چهارسال که مبحث خودمراقبتی و آموزش به بیمار عنوان
شده است، روند روبه جلویی داشتیم. چهارسال پیش در سایت کمتر دانشگاه یا
بیمارستانی بخش آموزش به بیمار وجود داشت. البته در کریکولوم های آموزشی هم
باید این موضوع رعایت شود که خوشبختانه در کوریکولوم پرستاران وجود دارد.
اما با توجه به اینکه تعداد پرستاران کم است، امکان آموزش به بیمار و دادن
اطلاعات آنطور که شایسته است، انجام نمیشود.
بهجز پرستار، گروههای پزشکی
نیز به عنوان فردی که با بیمار در ارتباط است، باید نقش آموزشدهنده را
بپذیرد.»
به
عقیده وی: « با توجه به اینکه وزارت بهداشت برنامه جامع خودمراقبتی را
دردست دارد، بازهم اول راه هستیم، باید کمبودها برطرف شود. خودمراقبتی و
آموزش به بیمار در نظام سلامت دو رکن هستند. خودمراقبتی به معنای حفظ سلامت
و پایه سلامت کشور است. در دنیا، از حدود 30 سال پیش، روی این مساله کار
شده است. در کشورهای دیگر، مراکز تحقیقات آموزش به بیمار وجود دارد و
بیماران مبتلا به بیماریهای مزمن آموزش میگیرند.
بنابراین بیماران مزمن
با دانش کافی با بیماری خود کنار میآیند. بیماریها قابل کنترل هستند،
درمانهای جدید هم این امر را تسریع بخشیده است. در تحقیقاتی که در کشورهای
خارجی صورت گرفته است، آموزش به بیمار، هزینه های بستری را کم کرده، دوره
های بیماری را کاهش داده و از اشتباهاتی که ناشی از عدم رعایت نکات است،
جلوگیری کند. گذشته از اینها، بیمار در مقابله با بیماری خود توانمند
میشوند. چنانچه آگاهی بخشی وجود نداشته باشد، بیماران انگیزه و شرایط روحی
مناسبی حتی برای ادامه زندگی ندارد.»
رستمیان
میگوید: «امروزه کتابچههای معتبر و بهروزی که اطلاعات جامع بیماری را
درج کرده باشد، نداریم تا در اختیار بیمار قرار بدهیم. انجمنهای تخصصی هم
باید وارد صحنه شوند. دیدن بیمارانی که به دلیل نداشتن اطلاعات دچار عارضه
شدهاند، ما را برآن داشت که دراین حوزه وارد شویم. وقتی منابع علمی را
مطالعه میکردیم، میدیدیم که بعداز مطالعه مبحث، در انتها سایتی به بیمار
معرفی میشد تا اطلاعات تکمیلی خود را مشاهده کند. اما چندوقت پیش چنین
سایتی نداشتیم. درحال حاضر بعضی بخشها مانند غدد، آسم و روماتولوژی روی
این مساله کار میکنند. نبود چنین سیستمی ضعف کشور بود، که درحال حاضر روی
آن کار میشود. هلال احمر طرحی را تحت عنوان سلامتیار شروع کرده که در
پیشگیری از بیماریها موثر است.»
وی
میگوید: «تاکنون عدم مراقبت از بیمار و نداشتن اطلاعات، هزینههای زیادی
را بردوش نظام سلامت کشور گذاشته است. ضمن اینکه طول عمرمردم نیز کاهش پیدا
کرده است. در اکثر کشورها سهم بهداشت و درمان درحال افزایش است. چنانچه
نتوانیم، نقش پزشک خانواده، نظام ارجاع، راهنمای بالینی، آموزش به بیمار و
خودمراقبتی را تحکیم ببخشیم، آسیب میبینیم.
بنابراین پیشبینی بهترین کار
است، تا به معضل آلودگی هوا که ناشی از سیاستهای غلط است، برنخوریم. درحال
حاضر سایتی طراحی شده که 70 درصد منابع را دربر دارد. این سایت با کمک
اعضای هیات علمی وزارت بهداشت طراحی شده و اگر وزارت بهداشت این سایت را در
اختیار بگیرد، پایهگذاری میشود، درغیراینصورت بازهم سایت را راهاندازی
خواهیم کرد.»
خودمراقبتی و خوددرمانی دو قطب مخالف هستند! عضو
کمیسیون بهداشت و درمان مجلس میگوید: «خودمراقبتی با خوددرمانی متفاوت
بوده و میتوان گفت دوقطب مخالف هم هستند. خودمراقبتی پایه و اساس دارد.
تغذیه، تحرک بدنی، سبک زندگی و جلوگیری از رفتارهای پرخطر در حیطه
خودمراقبتی قرار دارد. اما جلوگیری از خوددرمانی از ارکان خودمراقبتی است.
بسیاری از عوارضهایی که برای بیمار ایجاد میشود، ناشی از خوددرمانی بوده و
خوددرمانی بهجای اینکه هدف کاهش هزینه را محقق کند، بر افزایش آن صحه
میگذارد.»
تعرفه آموزش به بیمار عملیاتی نشده است علیرضا
زالی، رئیس سازمان نظام پزشکی کشور در پاسخ به این
سوال که تکلیف تعرفه تعیین شده برای آموزش بیمار در کتاب ارزشگذاری نسبی
چه شد؟ پاسخ میدهد: «تعرفهای که در کتاب تعرفهها تعیین شده، عملیاتی
نشده است و باید مدلسازی شود. طراحی این مدلسازی هم مبتنی بر پاداش است.
امکان ارائه خدمات آموزشی مشاوره و پزشکی و خدمات پیشگیرانه به گروههای
هدف همانطور که در کتاب تعرفهها اشاره شده، وجود دارد. تاکنون
زیرساختهای آن در کشور مشخص نبوده و تبدیل و ترجمان آن به زبان تعرفه کشور
محقق نشده است. قبلا اعلام آمادگی کردیم که این کار را میتوانیم انجام
دهیم. کارهای کارشناسی در سازمان نظام پزشکی انجام شده و آمادهایم تا به
محض آمادگی وزارت بهداشت، پکیجها را عملیاتی کنیم.»
کلینیکهای تسکینی راهاندازی شود اصغر
دالوندی، عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی و عضو شورای عالی
سازمان نظام پرستاری میگوید: « ارتقای برنامه آموزش
به مددجو بخشی از مراقبتهای بهداشتی- درمانی ما محسوب میشود. هدف از
آموزش چیست؟
هدف از آموزش دادن احساس کفایت به بیمار یا مددجو است، تا
بتواند از خود مراقبت کند. شعار پارسال سازمان جهانی بهداشت همین بود. در
حوزه پرستاری به عنوان یکی از بزرگترین تئوریهایی که همه با آن آشنا
هستند، تئوری خودمراقبتی خانم اورن است، که بیش از 1000 تحقیق در سطح جهان
دراین حوزه انجام شده است. هدف آموزش این است که مددجو را حمایت کنیم تا به
استقلال درخودمراقبتی برسد. دراین قسمت به تئوری خانم ملیس اشاره میکنم،
که تئوری روز پرستاری دنیا است. براساس آن، باید کمک کنیم که مردم سیر
تکاملی خود را به درستی طی کنند، در سطح بعدی باید به آنها کمک کنیم تا در
رابطه با حوادث غیرمترقبه، توانمند شوند. اما آنچه که امروزه در حوزه
خودمراقبتی اهمیت پیدا کرده است، در طیف بیماری خلاصه میشود. یعنی بهجای
فرد سالم، باید از بیمارهایمان مراقبت کنیم. آموزش در موقعیتهای جدید مهم
است. مثلا فردی که در سانحهای معلول شده است، با موقعیت جدیدی روبرو شده
که نیاز به راهنمایی دارد.»
به
عقیده وی : « دادن ظرفیتها و کفایتهای بیشتر به مردم منجر میشود که درک
خود را از اطلاعات اولیه سلامتی بالا ببرند و درجهت مراقبت ازخود، مطالبه
سلامتی داشته باشند. با توجه به اینکه حجم جمعیتی سالمند کم نیست، نیاز
خانوادهها به دانستن و داشتن اطلاعات ضرورت دارد. مردم به دنبال اطلاعات
صحیح بهداشتی هستند. پرستاران هم خط مقدم آموزش هستند، آنها میتوانند این
اطلاعات را بدهند. اهداف اساسی آموزش حفظ و ارتقای سلامت است.
آموزش به
بیمار میتواند افزایش رضایتمندی بیمار، کاهش اضطراب بیمار و کاهش دوره
بستری و هزینههای درمان، افزایش نتایج درمان با پایبندی بیشتر بیماران به
اقدامات مراقبتی، کاهش بروز عوارض بیماری، بهبود کیفیت زندگی مردم و کاهش
پذیرش مجدد بیمار و درنهایت توانمندسازی جامعه را دربرداشته باشد. این نکته
را درنظر داشته باشیم که اگر بیمار همراه نباشد و اطلاعات را درحد خود
ارزیابی نکند، همراهی نخواهد کرد و تغییر اتفاق نخواهد افتاد.»
وی
با بیان اینکه پرستاری علم و هنر است که بر علوم مختلف متمرکز است، ادامه
میدهد: « در چهارسال کارشناسی، دوسال ارشد و چهارسال دوره دکترا، فراگیری
این علوم حاصل میشود. حرفه پرستاری در ارتقا و حفظ سلامت و توانبخشی مردم
نقش بزرگی دارد. اگر پرستار را در حوزه پیشبیمارستان درگیر کنیم، بار
بیمارستانی کمتری خواهیم داشتیم و اگر مبحث دنبال کردن پروسه درمان و
مراقبت از بیمار در منزل را نهادینه کنیم و بیمهها نیز کمک کنند، بار
مراجعه بیمار به بیمارستان کمتر میشود. از سال 1950 واحد آموزش به مددجو
شامل مهارتهای یادگیری روانشناسی یادگیری و اصول فرایند آموزش در برنامه
درسی پرستاری گنجانده شده و امروزه، آموزش به عنوان یکی از مسئولیتهای مهم
پرستار موردتوجه است.»
دالوندی
میگوید: «اگر سطح اول درمان مردم پرستار است، چرا پرستاران را در ارائه
خدمات بهداشتی و درمانی نادیده میگیریم؟ درحالیکه در اکثر کشورهای
توسعهیافته، 80 درصد افرادی که به سن 90 یا 100 سالگی میرسند، از پرستار
خدمات بهداشتی و درمانی دریافت میکنند.»
به
عقیده وی: «طبق 33 سال تجربهای که در حوزه پرستاران داشتم، پیشنهاد
میکنم، کلینیکهای سلامتی آموزشی با محوریت پرستاری ایجاد شود. پرستار
درکنار یک شیفت کاری، میتواند در این کلینیکها ارائه خدمت کند. پس دانشی
که پرستار تا سطح دکترا در دانشگاه فرامیگیرد، کجا استفاده شود؟ سازمان
نظام پرستاری به کمک و سیاست وزارت بهداشت نیاز دارد، تا برنامههایی که
پیشنهاد میدهد را عملیاتی کند.
از طرف دیگر، ایجاد مراکز تسکینی و نقاهت
نیز علاوه بر کاریابی برای پرستار، تختهای اشغال بیمارستانی را خلوت
میکند. این مراکز هم میتواند با محوریت پرستاری و مشاوره شکل بگیرد.
پیشنهاد دیگر نیز حضور پرستار در مطبها است. زیرا پزشکان با حجم بیمارانی
که به آنها مراجعه میکنند، زمانی برای دادن آموزش به بیمار ندارند. حدود
5000 فارغالتحصیل کارشناسی ارشد پرستاری، بهداشت و ... داریم، میتوان از
ظرفیت آنها استفاده کرد.»