کد خبر: ۹۴۷۹۹
تاریخ انتشار: ۱۸:۴۰ - ۰۴ بهمن ۱۳۹۴ - 2016January 24
شفا آنلاین>سلامت>مغز مرکز فرماندهی بدن است. حدود یک کیلو و نیم وزن دارد و دارای مراکز یا دستگاه- های مختلفی است که اطلاعات مختلف را پردازش میکند.

به گزارش شفا آنلاین،ساقه مغز از ابتدایی ترین قسمت در بن مغز است. کار اصلی ساقه مغز، کنترل ضربان قلب، تنفس و خواب است و در واقع مسئول انجام شدن اعمالی است که انسان هرگز به آنها فکر نمی کند.
لوبها (lobe) یا بخشهای مختلف مغز اطلاعات وارده از اعضای مختلف بدن را پردازش میکنند:برای مثال قطعه پس سری اطلاعات وارده از چشمها را بررسی میکند و قشر مخ یا همان ماده مشهور خاکستری، که تمام سطح مغز را زیر پوشش دارد، بخش متفکر وجود ما است. ما زبان، ریاضی و انواع استراتژی ها را در این بخش ذخیره و پردازش میکنیم. در اعماق قشر مخ، یک دستگاه کناری وجود دارد که مسئول حفظ بقا است: کار او به یاد آوردن و ایجاد میل و رغبت برای چیزهایی است که انسان را زنده نگه میدارند که این موارد از غذای خوب گرفته تا همراهی با انسانهای دیگر را شامل میشوند. مخچه مسئول اعمال و تواناییهایی است که انسان یک بار می آموزد و دیگر هنگام انجام دادنشان هرگز به چگونگی آن فکر نمیکند. برای مثال میتوان به توانایی حفظ تعادل هنگام راه رفتن و همچنین توانایی پرتاب توپ اشاره نمود.

 

تبادل اطلاعات در مغز چگونه انجام میشود؟
وظیفه مغز پردازش اطلاعات است. سلولهای مغز که نورون (neuron) نامیده میشوند کار دریافت و ارسال پیام به سایر نورونها را بر عهده دارند. میلیاردها نورون در مغز انسان وجود دارندکه هر یک با داشتن هزاران شاخه نخ مانند به نورونهای دیگر دسترسی میابند. پیام در نورون به شکل یک تکانه الکتریکی است. این پیام الکتریکی در طول شاخه فرستنده نورون یا اکسون (axon) به حرکت در می آید. هنگامی که پیام به انتهای اکسون برسد، موجب ترشح ماده ای شیمیایی به نام انتقال دهنده نورونی میشود. این ماده فاصله کوتاه بین دو عصب یا سیناپس را به سوی نورون دیگر طی میکند.

 

در نورون بعدی، مولکولهایی اختصاصی که گیرنده نام دارند این ماده شیمیایی را تحویل میگیرند. شاخه های قسمت گیرنده نورون دندریت نام دارند. گیرنده ها هر کدام شکل به خصوصی دارند و هر یک مختص گرفتن یک نوع انتقال دهنده نورونی هستند. در دندریت، انتقال دهنده نورونی یک تکانه الکتریکی تولید میکند و دوباره در قسمت سیناپس آزاد میشود. این بار این ماده تجزیه شده یا دوباره توسط نورونهای فرستنده جذب میشود. در حالی که ما روز خود را به تفکر، احساسات، واکنش نشان دادن، تنفس و گوارش میگذرانیم، نورونها در مغز انتقال دهنده های مختلفی را ترشح میکنند. هنگامی که ما اطلاعات تازه ای کسب میکنیم یا مهارتی را فرا میگیریم، مغز مانند درختی که ریشه و شاخه دهد، ابتدا اکسونها و دندریتهای جدیدی میسازد. هر چه شاخه ها بیشتر باشند، نورونها میتوانند با دقت و کیفیت بهتری به تبادل اطلاعات بپردازند.

 

 

مواد اعتیادآور با مغز چه میکنند؟
بعضی از مواد اعتیادآور بر مغز تاثیر می گذارند زیرا اندازه و شکل آنها مشابه با انتقال دهنده های نورونی است. مقدار کافی این مواد در مغز با گیرنده ها تداخل میکند و یک واکنش زنجیره ای از تکانه های الکتریکی تولید میکند و نورونها را وادار میکند تا مقدار زیادی انتقال دهنده تولید کنند. بعضی از مواد اعتیاد آور وارد نورونها میشوند و مانند یک پمپ عمل میکنند و نورون را به ترشح بیشتر انتقال دهنده وا میدارند. انواع دیگر مواد اعتیاد آور جذب ثانویه یا بازگشت انتقال دهنده به نورون را متوقف میکنند و موجب جریان غیرطبیعی انتقال دهنده میشوند.

تمام مواد اعتیاد آور، مانند نیکوتین، کوکائین و حشیش، اصولا دستگاه کناری را مورد حمله قرار میدهند. دانشمندان این فعل و انفعالات را سیستم "جایزه" مینامند. این نام چندان هم بی ربط نیست زیرا عکس العمل دستگاه کناری در مقابل عوامل لذت آور هم دقیقا به همین شکل-ترشح انتقال دهنده نورونی به نام دوپامین- انجام میگیرد و در نهایت حسی مشابه حس لذت روحی و جسمی در بدن ایجاد میشود.

 

استفاده مداوم از مواد اعتیادآور به کجا می رسد؟
هنگامی که یک اتفاق خوب برایتان پیش می آید را تصور کنید. این واقعه میتواند ستایش شدن به خاطر یک کار خوب یا نوشیدن یک شربت لیمویی خنک در تابستان باشد، رسیدن به این احساس خوب، نتیجه عمل دستگاه کناری است. از آنجایی که لذات طبیعی برای بقای انسان لازم است، دستگاه کناری حس دیگری نیز در ما ایجاد میکند که آن تمایل به تعقیب و یافتن عوامل شادی آور و لذت بخش است.
هنگامی که شخصی برای اولین بار ماده مخدر یا توهم زا و یا هرگونه از مواد اعتیادآور را مصرف میکند، لذت بسیار و غیر واقعی را تجربه میکند. دستگاه کناری غرق در دوپامین میشود. البته این مواد تاثیرات دیگری هم دارند، برای مثال کسی که برای اولین بار سیگار یا حشیش میکشد، در اثر تاثیر سموم شیمیایی موجود در آنها به سرفه افتاده و دچار حالت تهوع میشود. سرفه و تهوع حالات گذرایی هستند که پس از برطرف شدن، شخص تصور میکند که این مواد دیگر تاثیر "بدی" بر او ندارند.


اما مغز از همان لحظه اول و در اثر سیل غیر طبیعی انتقال دهنده های نورونی، شروع به تغییر میکند. برای مثال، نورونها در اثر دریافت کردن بیش از حد دوپامین، به کاهش گیرنده ها میپردازند. ممکن است نورونها تولید دوپامین را هم کاهش دهند. نتیجه هردو، کاهش مقدار دوپامین در مغز است که تنظیم کاهشی نام دارد. این مواد سمی، میتوانند موجب مرگ نورونها هم بشوند. در نهایت اتفاقی که می افتد، مرگ تدریجی مغز و اعصاب خواهد بود.

 

شخص با چند مرتبه استفاده از مواد اعتیاد آور معتاد میشود؟
هیچ کس نمیتواند به طور قطع بگوید تعداد دفعاتی که یک شخص بدون تغییر یافتن مغز و معتاد شدن میتواند به مصرف مواد مخدر بپردازد، چقدر است. ساختار ژنتیکی هر شخص نقش مهمی ایفا میکند. اما پس از مصرف میزان کافی از مواد مخدر، دستگاه کناری همانطور که تمایل به غذا، آب و گفتگویی دوستانه را در مغز ایجاد میکند، اشتیاق به مصرف مواد اعتیادآور را نیز به وجود می آورد. نیاز به مصرف مواد اعتیاد آور همراه با کاهش تولید طبیعی مواد انتقال دهنده یا همان تنظیم کاهشی، هربار از بار قبل بیشتر می شود.

بدون مصرف مواد مخدر یا توهم زا، میزان دوپامین در بدن شخص معتاد پایین است. این شخص احساس یک نواختی، بی هیجانی و افسردگی میکند. بدون مواد، زندگی این شخص بی معنا و خالی از خوشی است. در اینجا شخص به چیزی احتیاج دارد تا دوپامین بدن او را به حد عادی برساند و باز مقدار بیشتری از آن لازم است تا سیل دوپامین را به وجود آورد. با مصرف مواد اعتیادآور، شخص معتاد شیوه عملکرد مغز خود را تغییر میدهد. مصرف و اعتیاد به این مواد به تغییرات بلند مدت در مغز منتهی میشود و این تغییرات قدرت کنترل مقدار مصرف را از شخص سلب میکنند. درواقع اعتیاد یک بیماری چند جانبه است.

 

اگر اعتیاد یک بیماری است، آیا درمان پذیر هم هست؟
علاوه بر اینکه ضایعات مغزی مصرف مواد اعتیادآور، جبران ناپذیرند، باید گفت که درمانی برای اعتیاد نیز وجود ندارد. اما معتادان میتوانند بهبود پیدا کنند. درمان اعتیاد در اصل به شکل تغییر رفتار یا تعدیل مصرف انجام میشود تا شخص به تدریج شیوه زندگی خود را تغییر دهد و مغز او به آهستگی به یادگیری مهارتهای جدید بپردازد. درواقع اعتیاد، همانند نوعی بیماری قند یا نارسایی قلب است که در صورت رعایت نکردن رژیم غذایی و بازگشت به شیوه قدیم زندگی و همچنین عدم مصرف دارو، موجب بروز آسیبهای جدی و حتی مرگ میشود.
برچسب ها: اعتیاد ، مغز ، ضربان قلب
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: